هشداری برای رومیناهای دیگر
سید حسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
فاجعههای دلخراش شبیه آنچه برای رومینا اتفاق افتاد نه اولین است و نه آخرین. وقتی به جنایتهایی که صورت گرفته و خبر آن در صفحات حوادث منعکس شده، نگاه میکنیم بارها به اخباری از این دست بر میخوریم. وضعیت خانوادههای نابسامان و تاثیر این مقوله بر سرنوشت کودکان یکی از نکات مهمی است که باید به آن توجه بالایی شود. آنچه تاکنون درباره رومینا و وضعیت خانوادگیاش منتشر شده حکایت از آن دارد که پدرش درگیر مواد مخدر است و خود رومینا هم درگیر مقوله ارتباط با جنس مخالف بود. گرچه هنوز اطلاعات دقیقتری از این خانواده بیرون نیامده که بتوان تحلیل دقیقتری از آنچه اتفاق افتاده داشته باشیم، اما باز هم میتوان بهطور مشخص چند مولفه را مشاهده کرد؛ اعتیاد پدر، نابسامانی خانواده، عدم تبعیت دختر از پدر و دوستی با جنس مخالف. هنگامی که چنین مولفههایی را کنار هم میگذاریم میتوانیم انتظار داشته باشیم اتفاقات ناخوشایندی در این خانواده بیفتد هر چند که الزاما چنین اتفاقی، قتل نباشد زیرا در خانوادههایی که چنین وضعیتی را دارند احتمال درگیری و بروز اتفاقات ناگوار از خانوادههایی که شرایط بسامانی را تجربه میکنند بسیار بیشتر است. از سوی دیگر افراد معمولا شناخت بالایی از مراجع اجتماعی جامعه خود ندارند. برای مثال اگر زمانی که شرایط خانه برای رومینا نامساعد بود او میتوانست از این مراجع کمک بگیرد شاید مجبور به تحمل آن محیط سخت نبود. متاسفانه همین شناخت اندک باعث شده مردم از توان این مراجع و منابع بهرهبرداری لازم را در شرایط دشوار زندگیشان نداشته باشند. باز هم اگر به رومینا برگردیم، اگر زمانی که ناسازگاری بین رومینا و پدرش زیاد شده بود او میتوانست از دادگستری یا بهزیستی کمک بگیرد و با پشتوانههای قانونی و حمایتهای اجتماعی که صورت میپذیرد حتی به صورت موقت از آن فضای پر تنش و نابسامان خارج شود، شاهد این اتفاق تلخ نبودیم. لایحه کودکان و نوجوانان سالهای زیادی است که در مجلس مانده و هنوز به سرانجام نرسیده است. در صورتی که این لایحه یکی از بهترین و قویترین پشتوانهها برای حمایت از کودکان در معرض خطر و بزهدیده (که اتفاقا در جامعه خود با موارد زیادی از آن مواجهایم) است. گرچه همانطورکه اشاره کردم ما هنوز اطلاعات جزییتری از آنچه بین این دختر و پدر و افراد دیگر افتاده، نداریم. مثلا آیا قتل به خاطر عدم تعادل روحی پدر بود؟ یا خروج رومینا از خانه پدر را عاصی کرده بود؟ اگر ما به پاسخ چنین پرسشهایی برسیم آنگاه میتوانیم درک کاملتری از این اتفاق تلخ و ناگوار داشته باشیم.
نکاتی که به آنها اشاره کردم به این موضوع مربوط نیست که چه کسی مقصر است، تنها هشداری درباره شناسایی افراد و خانوادههایی است که مولفههای خطر در آنها به اندازه بالایی وجود دارد و درباره کودکانی که در این خانوادهها زندگی میکنند، شاید کمک کند تا کمتر شاهد وقوع چنین حوادثی باشیم. تا زمانیکه ما دادههای جامع و نظام رصد مناسبی نداریم و مردم هم منابع و مراجع اجتماعی را به درستی نمیشناسند، وقوع چنین حوادثی غیر طبیعی نیست و باید در آینده هم منتظر وقوع آنها باشیم.
منبع: روزنامه اعتماد،۷ خرداد ۹۹