یادداشتی بر کار اجتماعی با کودکان کار و خیابان
کودکان خیابانی جامعه ی خاص خود را دارند، جامعه ای که متشکل از سایر کودکان خیابانی، مجریان قانون، قانون گذاران، استثمارگران و همه اعضای جامعه می باشد. اعضایی که مستقیم و غیر مستقیم بر روند زندگی کودک کار و خیابان تأثیر دارند این تأثیر؛ فرایندی از چگونگی تعامل ما با کودک را به عنوان شهروند تا چگونگی تصمیم گیری قانون گذاران در رابطه با آنها فرا می گیرد. ما به عنوان سازمانهای حمایتی و یا کُنشگران اجتماعی ممکن است بارها درصدد آن بوده باشیم که به این گروه از کودکان کمک کنیم اما چگونگی درک درست و یا غلط ما از این موضوع ممکن است به تشدید آسیب کمک و یا کاهش آسیب کمک نماید، لذا برای تمامی کسانی که مدعی و یا موظف به ارائه خدماتی به کودکان کار و خیابانی هستند درک چگونگی رابطه کودک و ابعاد مختلف جامعه یک ضرورت است؛ درک این مطلب که کودک کار و خیابان یک مسأله اجتماعی است و دلایل مختلف دارد و مسلماً جوابهای مختلف می خواهد یک ضرورت است.
سامان دهی کودکان خیابانی و کار و یا واژگان درست تر؛”کار درست” با کودکان نیازمند این است که منابع جامعه را بشناسیم؛ آنچه را از جامعه می خواهیم روشن سازیم و وظیفه ی مهم تر این است که کمیته ی مشورتی از تمامی افراد و سازمانهای تأثیرگذار تشکیل دهیم، ما در این فرایند به جامعه نیاز داریم، اینکه آنها را نسبت به این وضعیت حساس سازیم و در تمامی فرایند کار مشارکت آنها را دعوت کنیم و اگر زمانی که موضوع هایی چون ساماندهی کودکان کار و خیابان مطرح می شود و این طرحها هجمه ای از انتقادها را فراهم می کند این خود علامتی بر این است که ما در این کار اجتماع محور نتوانسته ایم گامهای نخست را به درستی بر داریم چون در جلب مشارکت مردم موفق عمل نکرده ایم.
در کار موفق با کودکان کار و خیابان باید درک روشنی از حقوق کودک و سنخ شناسی کودک داشته باشیم، به عنوان نمونه کودکانی که درگیر سوء مصرف مواد هستند؛ کودکانی که مبتلا به بیمارهای عفونی هستند؛ کودکانی که مشکلات جسمی دارند و نیز در کنار همه اینها باید فرایند کار اجتماعی و منابع ارائه خدمات به هر دسته از کودکان مشخص شود. شروع چنین طرحهای لازمه ی آن یک اجماع است، اجماع بین رسانه ها، صدا و سیما؛ کارگزاران بهداشتی؛ کارگزاران آموزشی، سازمانهای رفاهی و مانند آن و کلام اصلی آن است که این اقدامات روبنایی اگر بدون طراحیِ زیر ساختهای اساسی برای کودکان نباشد تنها مداخلاتی خواهد بود که به لایه بندی کردن بیشتر آسیب منجر خواهد شد و این تردید را ایجاد می کند که چنین طرحهایی ممکن است اخذ تصمیمی در دایره وسیع سیاست اجتماعی برای جلب افکار عمومی باشد.
از سویی نکته قابل تأکید در حوزه ی مسائل انسانی چون کودکان کار و خیابان از جمله اقدامات اولیه و بنیادین اَنگ زدایی است تا امکان یک کار اجتماعی فراهم شود و اگر فرایند کار به گونه ای باشد که اَنگ زنی تقویت شود یعنی ما در کار اجتماعی موفق نبوده ایم، یعنی اگر در سطح کلان موضعی چون جذب و جلب کودکان کار و خیابان مطرح شود که منافات با کرامت انسانی این کودکان باشد این موضوع خود به تشدید مسأله دامن خواهد زد و این مهم شانس دسترسی کودکان به خدمات بیشتر را می گیرد چون هر چقدر اعضای جامعه درک درست تر و حساسیت واقعی تری از وضعیت کودکان داشته باشند یعنی ما توانسته ایم منابع بیشتری در اختیار کودکان قرا ردهیم.
فاطمه جعفری؛ دانشجوی دکتری مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران
منبع:
World health organization, work with street children,Atraining package on substance use,sexual and reproductive health including Hiv/Aids and STDS