جایگاه مددکاران اجتماعی در افزایش سرمایه اجتماعی
فعالیتهای مددکاران اجتماعی موجب ارتقاء امنیت اجتماعی در جامعه می شود.
بحث سرمایه اجتماعی برای اولین مرتبه در سال ۱۹۱۹ در مقالهای توسط هنیفن از دانشگاه ویرجینیای غربی مطرح شد. سرمایهء اجتماعی مجموعه معینی از ارزشها و هنجارهای غیررسمی است که اعضاء گروهی که همکاری در میانشان مجاز است در آن سهیم هستند در واقع سرمایه اجتماعی ماده خام جامعه مدنی محسوب میشود که از تعامل های هر روزه بین افراد جامعه به وجود می آید این سرمایه به تنهایی در فرد یا ساختار جامعه نهفته نیست بلکه در فضای تعامل ها و ارتباطات اجتماعی بین افراد وجود دارد.
سرمایه اجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبکه های اجتماعی ای که می توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند.
سرمایه اجتماعی منابع موجود در تعاملات اجتماعی و نظام هدفمند همکاری و همیاری میان اعضای جامعه است که باعث ایجاد شبکه های روابط معقولانه، حس اعتماد و مشارکت بین افراد یک جامعه می گردد و در نهایت جامعه را در دسترسی به هدف مشترک، حفظ جامعه و همبستگی در آن کمک می کند.
از تعاریف سرمایه اجتماعی معلوم میشود که این مفهوم دربردارنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و روابط متقابل بین اعضای یک گروههاست به نحوی که گروه را به سمت دستیابی به هدفی که بر مبنای ارزش ها و معیار رایج در جامعه مثبت تلقی شود هدایت می کند.
اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی در واقع سه مولفه مهم سرمایه اجتماعی است که موجب ایجاد حس همکاری و همیاری و مشارکت میان اعضای جامعه می شود؛ اعتماد مردم به یکدیگر، مردم به حکومت و نهادهای اصلی جامعه، اعتماد نهادهای مذکور به یکدیگر و اعتماد حکومت و این نهادها به مردم، از وجوه مختلف اعتماد اجتماعی می باشند از سوی دیگر درستکاری، صداقت، وفای به عهد، انصاف و عدالت ارزش های اعتمادآفرین هستند، آزادی فعالیت مدنی و بسته نبودن راه و تشکیل نهادهای مستقل از قدرت و حجیم نبودن دولت نیز از مصادیق مشارکت عمومی است.
سرمایه اجتماعی یکی از فاکتورهایی است که نقش بسیار مهمی در امنیت اجتماعی یک جامعه دارد و امروزه این سرمایه، نقشی بسیار مهمتر از سرمایه ی فیزیکی و انسانی در جوامع ایجاد می کند و در غیاب سرمایه ی اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست میدهند. لذا بدون سرمایه ی اجتماعی، پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی، اقتصادی و امنیتی هموار و دشوار می شود.
شرط لازم برای پیشرفت جامعه، توسعه همه جانبه، ایجاد روابط گرم، گسترش انسجام اجتماعی، بسط مشارکت اجتماعی و اعتماد متقابل (فرد ـ جامعه ـ دولت) است که متاسفانه در کشورهای جهان سومی مانند ایران، کمتر به این موضوع توجه می شود. این در حالی است که کاهش بیش از حد سرمایه اجتماعی در هر جامعه و کشوری به حتم جامعه را با مشکلات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی روبرو می سازد که نهایت آن، فروپاشی اجتماعی است.
برخی از جامعه شناسان معتقدند که در ایران نیازمند سرمایه اجتماعی برون گروهی هستیم تا روابط بین افراد تقویت شود زیرا میزان اعتماد افراد در درون خانواده ها و آشنایان بیشتر از میزان اعتماد آنها به نهادها و ارگانهای دولتی است. به عقیده آنها سرمایه اجتماعی در ایران در قالب هیاتهای خود جوش مذهبی خود را نمایان می سازد.
تشکیل هیأتهای عزاداری و کمک به زلزله زدگان و آسیب دیدگان و غیره از جمله این موارد است. در شرایطی غیر از مواقع اضطراری یا خاص سرمایه اجتماعی در جامعه کمرنگ شده و در بسیاری از موارد دیده نمی شود. در ایران شکل مدنی سرمایه اجتماعی به صورتی کمرنگ به چشم می خورد.
رواج قانون شکنی، بالا رفتن میزان تعهدات محضری و کنترل افراد، نرده کشی بین چهار راهها، حضورپلیس در اکثر میادین و خیابانها، پایین آمدن میزان مشارکت رسمی سیاسی و اجتماعی شهروندان اعم از حضور در انتخابات مجلس و شوراها تا رعایت حقوق شهروندی و بسیاری از موارد دیگر از جمله موارد نزول اعتماد و مشارکت درجامعه است.
هر قدر در جامعه ای ارزش ها، هنجارهای اجتماعی و تعهدات متقابل میان افراد استحکام یابد، انحرافات اجتماعی مثل طلاق، اعتیاد، جرم، خودکشی و ….. کاهش خواهد یافت. در غیر اینصورت و با فروپاشی سرمایه ی اجتماعی،جامعه دچار ضعف، بی نظمی و در نهایت آنومی در سطح گسترده خواهد شد و امنیت اجتماعی آن به خطر خواهد افتاد.
در این میان این سوال مطرح میشود که چه اشخاص و سازمان هایی می توانند در تولید و تقویت این سرمایه در کشور نقش داشته باشند؟ بدون شک پاسخ به این سوال از دیدگاه صاحبنظران متفاوت خواهد بود، اما چیزی که مسلم است همگی به نقش مددکاران اجتماعی به عنوان اشخاص حرفه ای و جایگاه رشته ی مددکاری اهمیت ویژه ای قائلند. به طوری که این اشخاص به عنوان مصلحان اجتماعی می توانند در لایه ها و ساختارهای مختلف جامعه ایفای نقش نمایند. فلسفه ی پیدایش و شکل گیری مددکاری اجتماعی از یک طرف مبارزه با بی عدالتی، نابرابری و تبعیض در سطح جامعه و از طرف دیگر فراهم کردن بستر مشارکت برای همه افراد جامعه به خصوص اقشار پایین جامعه در زمینه های مختلف، پاسداری از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و همچنین ایجاد اعتماد اجتماعی دربین گروه های مختلف جامعه است و با توجه به سطوح کاری مددکاران اجتماعی- فردی، گروهی، جامعه ای در قادرسازی و توانمند سازی افراد و اقشار مستضعف و آسیب دیده ی جامعه ( دختران فراری، کودکان خیابانی، زنان ویژه و خشونت دیده، معتادین و ….)، نقش مددکاران اجتماعی در تولید و تقویت سرمایه ی اجتماعی و در نتیجه امنیت اجتماعی – امنیت عینی و امنیت ذهنی – بیش از سایر رشته ها و حرفه های دیگری باشد. لذا توجه به حفظ سرمایه ی اجتماعی(مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و ارزش های مشترک) به عنوان یکی از متغیرهای تاثیر گذار در امنیت اجتماعی و همچنین به کارگیری اشخاص و افراد حرفه ای همچون مددکاران اجتماعی، مشاوران، روانشناسان و جامعه شناسان در کاهش آسیب اجتماعی که نتیجه ی آن افزایش ضریب امنیت اجتماعی است به عنوان راه حل پیشنهاد می گردد. سرمایه اجتماعی در خانواده باعث فراهم آوردن شبکه حمایت برای اعضای خانواده می شود که در مواقع فقر و بیکاری به کمک می آید. این حمایت می تواند مصرف مواد مخدر و خشونت خانگی را که به رفتارهای خشونت بار در جامعه می انجامد کاهش دهد.
روابط اجتماعی توأم با اعتماد (که از موءلفه های سرمایه ی اجتماعی است) اثر تعیین کننده بر شادمانی دارند و در این میان خانواده به عنوان عمده ترین تامین کننده شادمانی افراد محسوب می شود.
هر اندازه افراد در ساختار اجتماعی موجود دارای سرمایه اجتماعی بالاتری باشند، سلامت روانی افراد در وضعیت بهتری قرار خواهد گرفت.
مریم عباسی
مدیر کلینیک مددکاری اجتماعی پندار
شهرستان رباط کریم- استان تهران
اسفندماه۹۳