ضرورت فرهنگسازیِ برنامه محور، جهت ترویج ازدواج آگاهانه افراد سالم جامعه با افراد معلول اما توانمند
ثبات رابطه زوجی به معنای سلامت رابطه نیست …
ازدواج یک نهاد اجتماعی است که در لوای آن یک مرد و زن از طریق تعهدی قانونی، مذهبی و اخلاقی تصمیم میگیرند به عنوان زن و شوهر با هم زندگی کنند. ازدواج نقش مهمی در عملکرد جامعه از طریق فراهم آوردن بستری برای ارضای نیازهای عاطفی، اقتصادی و روانی اعضاء آن دارد. آنچه که از خود ازدواج مهمتراست، موفقیت و سلامت ازدواج است. ازدواج سالم و موفق، نقش بنیادین در تشکیل خانواده سالم ایفا میکند و خانواده سالم، زیر بنای سلامت جامعه است.
تحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن ارتباط مطلوب با یکدیگر است. خانواده سالم دارای ویژگیهایی مانند تعهد، تمایل به صرف وقت برای یکدیگر، ابراز صمیمیت، داشتن استقلال، ارتباط روشن، صداقت و مسئولیت پذیری میباشد. و نباید به اشتباه هر ازدواجی را که ثبات دارد را به عنوان خانواده سالم در نظر گرفت. چرا که ثبات رابطه زوجی به رخ ندادن طلاق و گسست اشاره دارد در صورتی که کیفیت روابط زناشویی و خانوادگی به معنای سلامت و خرسندی رابطه است و ثبات رابطه به معنای سلامت رابطه نیست. با این وجود گاهاً در جامعه شاهد انتشار قوانینی از طرف مراجع ذیصلاح هستیم که با اهداف مختلفی مانند ترغیب مردان سالم جامعه برای ازدواج با زنان معلول جامعه مزایایی در نظر میگیرند و شرط برخورداری از مزایا را در گرو ثبات ازدواج میدانند، در حالی که ثبات ازدواج الزاماً به معنای تشکیل خانواده سالم و باکیفیت نیست.
انتخاب افراد معلول در جامعه کنونی ما، بهعنوان فرد مناسب برای ازدواج توسط اعضاء غیرمعلول جامعه نیاز به فرهنگ سازیِ اصولی و علمی دارد و با اعطای مزایا به افراد غیرمعلول جهت ترغیب آنان به ازدواج با فرد معلول شاید شاهد افزایش آمار ازدواج معلولین و ثبات ازدواج آنها در جامعه باشیم اما قطعاً شاهد افزایش کیفیت زندگی زناشویی و خانوادگی آنان نخواهیم بود، چرا که بستر و فرهنگ جامعه جهت پذیرش اینگونه ازدواجها در مقطع زمانی حال حاضر، آماده نیست و ملاک اینگونه انتخابها و ازدواجها، ملاکهای یک انتخاب آگاهانه و به تبع آن یک خانواده سالم و کارآمد نیست و صرفاً فرد جهت برخورداری از مزایایی اینگونه ازدواجها و بدون آشنایی با مشکلات افراد معلول به ازدواج اقدام کرده است، که اینگونه انتخابها و ازدواجها ممکن است سلامت زوجین و به تبع آن سلامت جامعه را در معرض آسیب قرار بدهد. بنابراین توصیه میشود به جای استفاده از قوانین تشویقی با هدف ترغیب مردان جامعه برای ازدواج با زنان معلول، مدیران و مسئولین جامعه سعی کنند با استفاده از دانش و نظر متخصصین و صاحب نظران در زمینه های مختلف مانند مددکاری اجتماعی، روانشناسی، مشاوره و جامعه شناسی به فکر تدوین و اجرای برنامهای مدون با هدف فرهنگسازی جهت ترویج ازدواج آگاهانه افراد سالم جامعه با افراد معلول اما توانمند باشند. ازدواجی که خانواده سالم و کارآمد را به دنبال دارد و صرفاً فقط باثبات نیست و ثبات آن باکیفیت مطلوب روابط خانوادگی همراه است.
نویسنده: پروانه خفتان؛ کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی