دلنوشته مددکار اجتماعی
دلنوشته یک مددکار اجتماعی پیرامون وضعیت سالمندی | گذری فراتر از تقویم به دیار پیشکسوتان
تقدیم به بوستان نگاههای سرشار از اشک های نادیده ی پدران و مادرانی که لحظه هایشان را در تنهایی سهیم…
بیشتر بخوانید »
تقدیم به بوستان نگاههای سرشار از اشک های نادیده ی پدران و مادرانی که لحظه هایشان را در تنهایی سهیم…
بیشتر بخوانید »خسته از بارى که زندگى بر دوشش گذاشته، وقتى حرف میرند دستش به وضوح میلرزد… آخر او زنى است که…
بیشتر بخوانید »