مددکاران اجتماعی در پی ارتقاء سطح امید به زندگی در بیماران خاص | ارتقاء کیفیت «مراقبت های خانگی»؛ به مثابه حمایت از بیماران خاص
در مُدل پزشکی صرفاً جنبه جسمانی و روانی بیماری مورد توجه قرار دارد اما بر اساس مُدل زیستی- روانی- اجتماعی که بر نگرشی جامع تأکید دارد، تصویری کلی از بیمار ارائه میشود که بر تمام جنبه های جسمانی، روانی، محیطی و نیز دلایل ایجاد بیماری و تعیین کننده های مؤثر بر سلامت تمرکز دارد و از این منظر مددکاران اجتماعی معتقدند که شرایط اجتماعی، انزوای اجتماعی، بیکاری و حتی بیماری عضوی از اعضای خانواده و فقدان عزیزان، میتواند منجر به ایجاد فشارهای عاطفی و تغییر در کارکردهای جسمانی شود که این امر آسیب پذیری را در برابر بیماری افزایش میدهد. از طرف دیگر، بیماری و فقدان سلامت ایفای فعالیتهای معمولی همچون اشتغال، ازدواج و دیگر نقشها و روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد و از این منظر فشارهای عاطفی و روانی ایجاد مینماید.
یکی از مورادی که بر کارکردهای جسمی، روانی و اجتماعی افراد به شدت تأثیر میگذارد و کیفیت زندگی فرد و خانواده را کاهش میدهد ابتلا به بیماریهای خاص و صعب العلاج است. وقتی یکی از اعضای خانواده به بیماری مهلک و ناتوان کننده ای مبتلا میشود، سایر اعضا واکنشهایی نشان می دهند که در هر مرحله علائم آن متفاوت و اغلب شامل آشفتگی هیجانی و عاطفی، گیجی و بهت، عصبانیت و خشم، احساس درماندگی، کم حوصلگی، گریه کردن، مشغولیت ذهنی و اختلال در خواب و اشتهاست. با وجود این اغلب بیماران به دلایل متعددی مراقبت خانگی را بر مراقبتهای سازمانی ترجیح میدهند. یکی از این دلایل به خاطر رابطه عاطفی و جسمانی، خاطرات و راحتی و آسایشی است که در فضای خانه وجود دارد. اعضای خانواده منابع مالی، مصاحبت و حمایتهای عاطفی را برای فرد بیمار فراهم مینماید. وجود عضو بیمار اعضای خانواده را در کنار یکدیگر قرار می دهد و این موضوع به ویژه در دورانهای خاصی از بیماری بسیار اهمیت دارد. مراقبت خانگی تندرستی را افزایش میدهد و به فرد بیمار در مقایسه با مراقبت مؤسسه ای که محیط تحت نظارت و کنترل قرار دارد، آزادی بیشتری میدهد. در کشورهای اروپایی دلایل متعددی برای گرایش به مراقبت خانگی ذکر شده است از جمله این دلایل: تغییرات جمعیتی، تغییرات اجتماعی، پیشرفت علم و تکنولوژی و تغییر در نگرشها و انتظارات افراد است.
با وجود مزایایی که مراقبت خانگی برای بیماران به همراه دارد این سؤال قابل طرح است که مراقبت کنندگان خانگی باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشند؟ و دارای چه شرایط و موقعیتی باشند تا بتوانند به مراقبت از بیمار پرداخته و سلامت بیمار و مراقبت کننده تضمین گردد؟
مراقبین خانگی به عنوان افراد در معرض خطر، فشار زیادی را متحمل میشوند. اغلب مراقبت کنندگان از بیماران خاص و صعب العلاج دچار احساس فرسودگی، تنهایی، افسردگی، کاهش سلامت جسمی و روانی میشوند. فرسودگی مراقبت کنندگان، منجر به کاهش کیفیت زندگی آنها و کاهش کیفیت ارائه مراقبت توسط آنان میشود.
فرسودگی در مراقبت کنندگان به دو دسته تقسیم میشود: فرسودگی ذهنی و فرسودگی عینی. فرسودگی ذهنی به واکنشهای هیجانی مراقبین نسبت به فرد بیمار و مراقبت از وی گفته میشود که شامل مواردی چون فشار روانی، احساس از دست دادن، فقدان و افسوس است. فرسودگی عینی به اثرات منفی بیماری بر مراقبین عینی مانند اختلال در روابط خانوادگی، محدودیت در فعالیتهای اجتماعی، کار و تفریح، مشکلات مالی و جسمی اطلاق میشود. بسیاری از خانواده هایی که از عضو بیمار خود در محیط خانه مراقبت میکنند، هم فرسودگی ذهنی و هم فرسودگی عینی را تجربه میکنند و اغلب درصد بالایی از اضطراب و افسردگی را نشان میدهند. مراقبت کنندگان خانگی در صورتی که در فرآیند درمان، مورد غفلت و بی توجهی قرار گیرند، میتوانند به عنوان منبع آزار جسمی و روانی برای فرد بیمار تلقی گردند. چنان که در گزارش سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۸) ذکر شده است که در بسیاری از بیماران مراقبت مؤسسه ای را بر مراقبت خانگی ترجیح میدهند و این امر نشان از این دارد که خانواده میتواند در جایگاه «بیمار آزاری» قرار گیرد و محیط خانه ناامن و مملو از تنش باشد تا جایی که پاسخگوی نیازهای جسمی، روانی و عاطفی بیمار نخواهد بود. در شرایط بیماری، خانواده تقاضای بسیاری برای جستجوی منابع و بهره مندی از خدمات دارد و چنانچه منابع و خدمات در دسترس نباشد فشارهای تحمیل شده بر مراقبین خانگی، سطح مراقبت از بیمار را کاهش داده و همچنین سلامت جسمانی و روانی بیمار و مراقب را به خطر می اندازد.
با توجه به مطالب اشاره شده ضرورت دارد «مراقبت خانگی» در حمایت از بیماران خاص و صعب العلاج و نیز مراقبت کنندگان خانگی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد تا از بروز فشارهای مراقبتی در خانواده پیشگیری شود و نیز سلامت بیمار و مراقبت کننده در ابعاد مختلف آن تضمین گردد.
مددکاران اجتماعی میتوانند از طریق توانمندسازی بیمار و افزایش آگاهی و خودباوری در او، آموزش مراقبت کنندگان در خصوص نحوه رفتار صحیح با بیمار، رعایت دستورات دارویی توسط خانواده، مداخله روانی- اجتماعی، خانواده درمانی، گروه درمانی و نیز تأمین امنیت اقتصادی خانواده به ویژه در مواردی که بسیاری از داروهای بیماران خاص و صعب العلاج تحت پوشش بیمه های درمانی قرار ندارد و رنج بیماری را برای فرد و خانواده دو چندان مینماید، اقدامات مؤثری انجام دهند و بدین ترتیب فرآیند درمان با سهولت و آسودگی خاطر بیشتری دنبال شود و از پیامدهای ناگوار و ایجاد فشار مراقبتی بر فرد بیمار و مراقبت کنندگان پیشگیری شود.
نویسنده: کبری واعظی | کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران
منابع:
- کوهستانی، حمید رضا. باغچی، نیره (۱۳۹۰). تعیین شیوع فرسودگیی در مراقبت کنندگان خانگی از بیماران مبتلا به سکته مغزی و عوامل مؤثر بر آن. مجله پژوهشی حکیم، ۱۴(۴): ۲۴۲- ۲۴۸.
- مصطفایی، محمدرضا. بشیریان، سعید (۱۳۹۱). بررسی مقایسهای میزان افسردگی در نوجوانان مبتلا به بیماریهای خاص و نوجوانان سالم شهر همدان. مجله علمی دانشکده پرستاری و مامایی همدان، ۲۰: ۲(۳۸): ۶۵- ۷۱.
- Malik, A. Sarfaraz, S.A. (2012). Socia; work practice in health care with special reference to Pakistan. Pakistan journal social science, 6(1): 210- 215.
- Pickett- Schenk, S.A. Cook, J.A. Laris, A. (2000). Brief report journey oh hope program outcomes. Community mental health journal, 38(4): 413- 424.
- World health organization regional office for Europe (2008). Home care in Europe. Universia commericable luigi Bocconi: 1- 36