نقش مددکاران اجتماعی در زندان
یادداشت اختصاصی از جواد مهریار؛ دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مددکاری اجتماعی، کارمند اداره زندان ها واقدامات تأمینی و تربیتی
مقدمه: مددکاری اجتماعی در زندان مستلزم کسب دانش و مهارت های خاص با توجه به محیط داخل آن است ،مددکاران شاغل در زندان علاوه بر وظایف عام و مرسوم مددکاری ناچار به پذیرش وظایف خاصی هستند.
در ماده ۱ آیین نامه سازمان زندان ها آمده است: زندان بسته زندانی محصور با برج های دیده بانی که دارای پوسته داخلی و خارجی و برخودار از شرایط و ضوابط امنیتی و حفاظتی کامل است.
باتوجه به تعریف بالا، سختی و مشکلات کار مددکار با توجه به محدودیت ها، فضای بستهء آن و چالش های موجود در زندان بیشتر از ارگان های دیگر می باشد، کاری که فرد شاغل در آن علاوه بر داشتن مهارت و دانش، باید در چهارچوب وظایف قانونی و سازمانی خود حرکت نماید.
در ماده ۵۹ تبصره ۲ آیین نامه سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی آمده است که به منظور تسهیل در سازگاری با محیط و راهنمایی زندانی در بدو ورود، استقرار حداقل یک مددکار اجتماعی یا روانشناس و یک مددکار قضایی در بخش تشخیص الزامی است.
می توان دلیل این امر را اینگونه دانست که به واسطه فضای بسته و محدود در بدو ورود آثار روحی و روانی شدیدی بر فرد تحمیل می شود که میتواند اتفاقات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد از سویی ورود به زندان و برچسبی که به فرد خورده می شود نیز مزید بر علت است که حضور یک مددکار بیش از پیش احساس می شود.
وظیفه مددکار در این شرایط علاوه بر تقویت سازگاری اجتماعی مددجو با محیط زندان، پذیرش بی قید و شرط وی با هر عنوان جرمی است که مرتکب شده است.
یکی دیگر از مشکلات موجود در زندان این است که در دیگر ارگان ها و جامعه مددجو داوطلبانه در جستجوی کمک و یاری می باشد اما در زندان مددجو متهم یا مجرمی است که جرمی مرتکب شده یا در مظان اتهام قرار دارد و عملا این شرایط نمی تواند مددجو را با مددکار همگام سازد.
همچنین در ماده ۱۶۲ آیین نامه سازمان زندان ها آمده است: به منظور شناسایی و حل مشکلات خانوادگی، اجتماعی و قضایی زندانیان، از میان کارکنان موسسه تنها مددکاران موسسه می توانند با موافقت رییس موسسه در چهارچوب مقررات حاکم، با خانواده زندانی و اصحاب پرونده ارتباط برقرار کنند. تخطی از حکم مقرر در این ماده تعقیب اداری یا پیگرد قضایی متخلف است.
وجود این ماده اهمیت و وظایف مددکار را در زندان مشخص کرده است، اینکه مددکار باید از همه ظرفیت های قانونی خود به نحوی استفاده کند که نه خود آسیب ببیند و نه سازمان و مددجو. یکی از اهداف اصلی مددکار زندان ایجاد تغییر در رفتار مددجو است، مددکار باید از این نقش کلیدی برای شناسایی نیاز مددجویان به تغییر و هموار کردن مسیر برای شکل گرفتن آن بهره برداری کند تا بتواند طی تماس با افراد مهم زندگی زندانی به شناخت بهتر منشا مشکل زندانی به راه حل مناسب برسد.
نتیجه گیری: زندان های ایران پس از انقلاب اسلامی به عنوان دانشگاه هایی که می توانند انسان ساز باشند مورد توجه قرار گرفته اند، از سویی با افزایش تعداد پرونده های قضایی و افزایش آمار زندانیان نقش مددکاران اجتماعی در کاهش جرم و جلوگیری از تکرار جرم بیش از پیش احساس می شود، وجود مددکاران تخصصی تحصیل کرده که بتوانند یاری دهنده مددجو، خانواده مددجو، سازمان و در نهایت جامعه باشند.