امروزه بیماری های مزمن از جمله سرطان به عنوان یک واقعیت تلخ و عامل تنش زای مهم، زندگی میلیون ها فرد را تحت تأثیر قرار می دهند. سازمان جهانی بهداشت تخمین می زند تا سال ۲۰۲۰ تعداد مبتلایان به سرطان در جهان به ۱۵ میلیون نفر در سال خواهد رسید. علیرغم وجود همه پیشرفتها در زمینه تشخیص و درمان، سرطان همچنان یادآور درد، محدودیت، بدشکلی و مرگ میباشد. طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی، سرطان به عنوان یک بیماری جهانی معرفی میشود. سرطان به طور بالقوه بیماری تهدیدکننده حیات است، تحقیقات نشان می دهند که بروز بیماری های تهدیدکننده زندگی در یک عضو خانواده باعث تغییرات فراوانی در زندگی فرد و خانواده خواهد شد. از جمله این موارد، ایجاد سرطان در والدین است که به عنوان یک عامل تنش زای روانی و اجتماعی، باعث بروز مشکلاتی در افراد خانواده به خصوص کودکان خواهد شد. مطالعات نشان داده اند که بروز سرطان در والدین باعث بروز مشکلات جسمی، رو انی و اجتماعی در کودکان می شود. از جمله مشکلات روانی و اجتماعی که در کودکان دارای والد مبتلا به سرطان مشاهده می شود می توان به مواردی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال خواب، ترس، مکیدن انگشتان، اختلال در تحصیل، شب ادراری، سرپیچی از انجام کارهای روزمره، عدم انجام تکالیف مدرسه و نافرمانی، کاهش اعتماد به نفس و تعاملهای اجتماعی، رفتارهای برگشتی و… اشاره کرد. از این رو در برنامهریزی مراقبتهای درمانی، باید علاوه بر تمرکز بر روی والدین مبتلا به سرطان، به کودکان آنها نیز توجه ویژه ای بشود.
با توجه به شیوع روز افزون بیماری سرطان در جوامع بشری، توجه همه جانبه به والدین مبتلا به این بیماری و کودکان آنها از جمله وظایف مهم گروه های بهداشتی- درمانی به ویژه مددکاران اجتماعی شاغل در مراکز درمانی است. مددکاران اجتماعی باید با برنامه ریزی در زمینه های مختلف، از طریق آموزش، مشاوره با کودکان و والدین و پیگیری مسایل و مشکلات آنان و تشکیل شبکه های حمایتی سعی کنند که باعث سازگاری بهتر کودک با بیماری والدین و احساس امنیت و آرامش در او شوند. چرا که تجربه تنش در دوران کودکی نقش مهمی در تکامل جسمانی و روانی کودکان و چگونگی سازگاری آنها با مشکلات در بزرگسالی را خواهد داشت و اگر تداوم تنش و تماس طولانی مدت آن در دوران کودکی مورد توجه قرار نگیرد و مداخلات لازم روانی اجتماعی توسط متخصصین روانی اجتماعی مانند مددکاران اجتماعی انجام نشود، این تنشها می توانند زمینه ساز بروز مشکلات جسمی و عدم سازگاری عاطفی و اجتماعی در فرد شوند و زندگی آینده فرد را با ناملایمات مختلف روبرو کنند.
نویسنده: پروانه خفتان کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
انتشاریافته در مجموعه تخصصی مددکاری اجتماعی ایرانیان