مددکاری اجتماعی و ارتقاء پایداری اجتماعی و محیطی
توسعه اقتصادی[۱] و اجتماعی از یکدیگر قابل تفکیک نیستند، هر برنامه ریزی که با چشم انداز توسعه اقتصادی[۲] به رشته تحریر در می آید، در درون خود تحولات اجتماعی را نیز به دنبال خواهد داشت. توسعه اقتصادی را نباید با رشد اقتصادی[۳] یکسان دانست. رشد اقتصادی مولفه ای کمی است که میزان افزایش تولید ناخالص داخلی[۴] یک کشور را اندازه گیری می کند، اما توسعه اقتصادی مولفه ای کیفی است که به تغییرات بنیادین جامعه توجه دارد. پیامدهای توسعه اقتصادی به طور خلاصه شامل این موارد هستند: افزایش سهم صنعت و کاهش سهم کشاورزی در تولید ملی، افزایش شمار شهرنشینان و کاهش جمعیت روستایی، افزایش ثروت و رفاه جامعه و افزایش اشتغال. همان طور که واضح است منظور از اشتغال، اشتغال در بخش صنعت و منظور از رفاه، رفاهی است که از طریق محصولات صنعتی و زندگی شهرنشینی برای آحاد جامعه ایجاد خواهد شد. تا اواخر قرن بیستم میلادی توجه به توسعه اقتصادی اساس برنامه ریزی بسیاری از کشورها در اقصی نقاط جهان بود، اما رشد سرسام آور و بی رویه صنعت و زندگی شهری (که بعضاً در کشورهای در حال توسعه بدون برنامه ریزی های صحیح اجتماعی و محیطی صورت گرفتند) ابرشهرهایی را در بسیاری از کشورها به وجود آوردند که فاقد استاندارهای زیست محیطی بودند، متضمن عدالت اجتماعی نبودند و کیفیت زندگی آحاد مردم جامعه را تضمین نمی کردند. سلامت همگانی، عدالت اجتماعی، مسائل مربوط به مشارکت، مفهوم شادی، رفاه و کیفیت زندگی به تدریج نادیده گرفته شد، محیط زیست با تغییرات گسترده ای روبرو شد که در بسیاری از سرزمین ها آثار مخربی از خود بر جای گذاشت؛ مسلماً ادامه این وضعیت نه تنها متضمن شادکامی افراد جامعه نبود بلکه موجبات فقر و نابرابری اجتماعی را نیز فراهم می آورد و پیوند ناگسستنی میان انسان و طبیعت را با شکاف های عمیق روبرو می ساخت. مسلماً اهداف علم اقتصاد رویکردهایی را دنبال می کنند که با رسالت مددکاری اجتماعی همگام و همراه هستند. بی تردید هدف اقتصادانان از تلاش برای برنامه ریزی توسعه ای که موجبات افزایش تولید و ثروت جامعه را فراهم می آورد، از بین بردن شکاف های طبقاتی و دسترسی هر چه بیشتر آحاد جامعه به استاندارهای بالاتر زندگی اجتماعی و اقتصادی بود. از این رو برای اولین بار مفهوم توسعه پایدار[۵]، در “کمیسیون استراتژی حفاظت جهان” که توسط اتحادیه بینالمللی حفاظت طبیعت در سال ۱۹۸۰ میلادی تشکیل شده بود، مدون گردید. به علاوه این موضوع توسط “کمیته جهانی توسعه و محیط؛ عناوین آینده مشترک ما”، در سال ۱۹۸۷ میلادی و “حفظ زمین” در سال ۱۹۹۱ میلادی، نیز مطرح گشته است. این تعریف بیان می دارد : توسعه پایدار به عنوان یک فرآیند، لازمه بهبود و پیشرفت وضعیت فعلی جوامع و از میان بردن کاستیهای اجتماعی و فرهنگی جوامع پیشرفتهاست و باید موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع، به ویژه کشورهای در حال توسعه باشد، در این تعریف حق هر نسل در برخورداری از مقدار سرمایه طبیعی همانی است که در اختیار دیگر نسلها در سال های آتی قرار خواهد گرفت. این رویکرد حمایت زیست محیطی و حفاظت از منابع طبیعی را به عنوان هدف اصلی خود معرفی می کند و راهکار کاربردی این هدف را نیز در استفاده بهینه از زمین، به حداقل رساندن مصرف منابع تجدید نشونده، استفاده پایدار از منابع تجدید شونده و همچنین جذب ظرفیت های محلی عنوان می دارد. بنابراین منطقی نوین شکل گرفت که به طور آگاهانه نگرشی تازه را نسبت به مسائل محیط زیستی و توسعه ای بیان می داشت.
با توجه به این مفهوم پایداری از همپوشانی محیط زیست، اقتصاد و اجتماع حاصل می گردد. پایداری محیط زیست به دو رکن انرژی (استفاده از منابع تجدید ناپذیر با سرعتی کمتر از رشد آنها، استفاده حداکثر از منابع تجدید پذیر و….) و محیط زیست (زمین پاک، منابع آب سالم، کیفیت هوا، کیفیت بصری، سلامت جهانی) توجه دارد، در بعد اجتماعی خود عدالت اجتماعی را به عنوان هدف معرفی می کند و به تامین نیازهای پایه انسانی و اجتماعی (مانند دسترسی به ابزار معیشت، افزایش سرمایه اجتماعی، برخورداری از سلامت، رفاه، آموزش، داشتن حق انتخاب، مشارکت در تعیین سرنوشت اجتماعی و …) می پردازد. پایداری اقتصادی با هدف بقای اقتصادی در قالب مواردی همچون تخصیص بهتر منابع، اقتصاد با حساسیت بوم شناختی، نظام مبتنی بر ارزش، تأکید بر اقتصاد محلی، بهره وری و … قابل پیگیری است.
از آنجاییکه نیازهای بشری و علوم انسانی از یکدیگر قابل تفکیک نیستند و پاسخ صحیح و منطقی به نیازهای بشری در رویکرد بین رشته ای نهفته است، مسلماً رویکردهای مددکاری اجتماعی نقش به سزایی در ارتقاء پایداری اجتماعی و محیطی دارند. مددکاری اجتماعی در دو سطح خرد و کلان ملزمات پایداری اجتماعی را فراهم می آورد.
در سطح خرد مددکاران اجتماعی با حضور در شهرها و روستاها و با ارائه آموزش های مستقیم به شهروندان و روستاییان موجبات توسعه پایدار را ایجاد می کنند. این آموزش های تخصصی زندگی اجتماعی و فرهنگی افراد را تعالی می بخشند، زیر ساخت های اجتماعی را با استاندارهای توسعه پایدار هماهنگ می سازند، مشارکت مردم را افزایش می دهند و در نهایت کیفیت زندگی آحاد جامعه را ارتقاء می بخشند، اگر این مهم (ارتقاء کیفیت زندگی آحاد جامعه) حاصل شود شادمانی افراد تضمین می شود و بی تردید بخش مهمی از اهداف مورد نظر مددکاری اجتماعی مانند نشاط فرهنگی، مشارکت اجتماعی، شادابی محیطی و پایداری توسعه تامین خواهند شد. این آموزش ها در هر سه بعد محیط زیست (شامل آموزش پیرامون نحوه استفاده صحیح و بهینه از انرژی و تاکید بر استفاده از منابع تجدیدپذیر) ، اجتماع (این آموزش ها مسائلی مربوط به حقوق شهروندی، تعیین سرنوشت اجتماعی، حق انتخاب، واژه رفاه اجتماعی و … را عنوان خواهند داشت و بایستی در سطوح مختلفی که قابل استفاده برای تمامی آحاد جامعه و افراد از زنان سرپرست خانوار، نوجوانان و جوانان گرفته تا افرادی با تحصیلات دانشگاهی در سطوح تکمیلی است، ارئه گردند.) و اقتصاد (شامل آموزش پیرامون استفاده از ظرفیت های محلی و بومی، راه اندازی کسب و کارهای کوچکی که با حمایت از محیط زیست همگام هستند، بوم شناختی محیط های روستایی و بحث های مربوط به آمایش سرزمین در سطوح مختلف و… می باشند.) قابل ارائه هستند.
در سطح کلان نیز مددکاران اجتماعی با حضور تخصصی خود در نگارش سیاست های مدیریتی و نظارت بر تغییرات کالبدی می توانند موجبات پایداری اجتماعی و محیطی را فراهم آورند. تفکر قالب این سیاست گذاری ها می تواند با شعار ” محلی عمل کن، جهانی بیندیش ” همگام شود تا تمامی شهرها و روستاها با ظرفیت های بالقوه و بالفعل خود آشنا گردند، محدودیت ها و منابع پیش روی خود را به طور دقیق بشناسند، تقاضاهای ساکنان خود را بهینه تر درک کنند و برنامه توسعه ای را ارائه نمایند که این برنامه با استاندارهای به روز دنیا همگاهنگ است و پاسخ نیازهای ساکنین شهرها و روستاها را به طور مدرن تامین میکند. تفکر “محلی عمل کن، جهانی بیندیش” از مهاجرت های بی رویه جلوگیری می کند، ابزارهای مدرن و زندگی پیشرفته را در اختیار ساکنان قرار میدهد، اشتغال را افزایش میدهد و از محیط زیست حفاظت میکند.
به طور کلی برخی از پیشنهادات مددکاران اجتماعی در خصوص ارتقاء پایداری اجتماعی و محیطی می تواند شامل موارد زیر گردد:
- ایجاد فضاهایی که مردم خود را به آن متعهد بدانند و بدان احساس تعلق کنند تا در جهت حفظ و حمایت از آن فضاها کوشا باشند.
- ایجاد فضاهایی که مردم در آن سرمایه گذاری کنند و به رونق اقتصادی کمک شود.
- ایجاد مکان ها و فضاهایی که مردم از طریق آنان در فعالیت های شهری مشارکت کنند و موجبات شکل گیری تعاملات اجتماعی و آشنایی مردم با یکدیگر فراهم گردد و همچنین این فضاها دارای سرزندگی باشند.
- ایجاد انگیزه در افراد برای مشارکت در نگهداری از شهرها و روستاها و تشویق افراد به دوباره زنده کردن شهرها و روستاها.
نویسنده: پونه امام شوشتری؛ کارشناس ارشد توسعه اقتصادی و برنامه ریزی و عضو تیم روابط بین الملل وبسایت مددکاران اجتماعی ایرانیان | از سری یادداشتها و مقالات ماه جهانی مددکاری اجتماعی سال ۲۰۱۷
[۱] توسعه اقتصادی عبارت است از رشد اقتصادی همراه با تغییرات بنیادین در اقتصاد و افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی، رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد.
[۲] Economic Development
[۳] Economic Growth
[۴] GDP
[۵] Sustainable development