فوریت های اجتماعی در بلایا، با تمرکز بر حرفه مددکاری اجتماعی

تغییر زندگی بشر از زیست فردی به جمعی و تشکیل جوامع انسانی نقش غیرقابل انکاری در پیشرفت­های بشر در طول تاریخ داشته است. جوامع انسانی در طول تاریخ بزرگتر و پیچیده ­تر شده ­اند به طوری که اکنون شاهد کلان­شهرهایی وسیع با تعداد افراد میلیونی در نقاط مختلف دنیا هستیم. کلان­شهرهای کنونی در برگیرنده حجم عظیمی از جمعیت، سازه ­ها، وسایل حمل­ و نقل، منابع طبیعی و اقتصادی می­ باشند که در پیچیده ­ترین سیستم ساخته بشر ایجاد شده و با فرآیندی چندگانه از عملیات گوناگون با تأثیرات محلی، ناحیه­ ای، ملی، منطقه ­ای و بین­ المللی به تولید ثروت و قدرت می­ پردازند. مسائل و مشکلات این جوامع با دشواری آن­ها پیچیده­ تر شده ­اند؛ به طوری که سهم مهمی از منابع و درآمدهای عمومی صرف پیشگیری از این مشکلات و کاهش عوارض بروز آن­ها می شود. همچنین افزایش تراکم جمعیت در مناطق شهری و عدم تناسب توزیع آن با امکانات شهری، به آسیب پذیری جامعه در برابر بحران ها دامن زده است.

حرفه مددکاری اجتماعی از دیرباز با مسئله بحران درگیر بوده است و این بحران­ها چه بواسطه جنگ و چه با وقوع بحران­های طبیعی رخ می­داد. در رویکرد حرفه مددکاری اجتماعی، محیط شامل عناصر فیزیکی، زیست­ شناختی، روانشناختی و اجتماعی است که بر رفاه افراد، گروه­ها و مردم به صورت عام تأثیرگذار است. آسیب­­ پذیری نیز در این فضا معنا می­شود که هم افراد هم اجتماعات تحت تأثیر واقع می­ شوند. آسیب­ پذیری در سطح فردی به عناصر ساختاری _ اجتماعی که منجر به مشکلات و رنج­هایی در حوزه­ های سلامت جسمی، روانشناختی، اجتماعی می­شود.

در اولین گام، مددکاری اجتماعی باید به شناخت کامل و علمی در حوزه بحران­های آسیب­ زا دست یابد. طبیعی است که نقش مددکاری اجتماعی در زمینه شناخت آثار و نتایج بحران و فجایع برجسته ­تر است، با این وجود بدان محدود نمی­ شود. در گام بعدی، مدیریت اورژانسی در بلایا در مددکاری اجتماعی شامل بسیج سازمان­های ارائه دهنده خدمات است که با تمرکز بر آماده­ سازی در مواجهه با بحران، برنامه­ ریزی برای هماهنگی منابع اجتماعی در طول بحران است. در دیدگاه مددکاری اجتماعی، مهم­ترین هدف برای مدیریت اورژانسی، هماهنگ نمودن نمایندگان سازمانی، رهبران محلی و برنامه­ ریزی فرآیند هدایت بحران است و توجه به کودکان، خانواده­ های تک والدینی، افراد با درآمد پایین و اعضای اقلیت­ ها از اهداف مددکاران اجتماعی متخصص است. با این وجود در صورتی که بخواهیم فوریت­های اجتماعی در بلایا با تمرکز بر حرفه مددکاری اجتماعی را به صورت فهرست­ وار ارائه دهیم به موارد زیر می­توان اشاره نمود:

  • بحران یک فرآیند است. از جایی شروع می­شود، در یک نقطه به اوج می­رسند و در جایی به پایان می­ یابند. شناخت این مراحل هم برای مددکار اجتماعی و هم افراد بحران­ دیده ضروری و با اهمیت است به طوری که بر رابطه حرفه ­ای تأثیری مثبت می­ گذارد.
  • توجه به این نکته که اگر فرد در زندگی گذشته خود تجربه بحرانی داشته باشد، طبیعی است که در بحران اخیر عملکرد بهتری خواهد داشت. بنابراین بکارگیری از ظرفیت­های افراد در بحران می­ تواند فرآیند مداخله و درمان را تسهیل کند.
  • هر اندازه شبکه حمایتی و اجتماعی فرد قوی ­تر، منسجم ­تر و درهم تنیده ­تر باشد فرد بهتر می­تواند با بحران سازگاری یابد. تخصص مددکاری اجتماعی در شناخت چنین شبکه ­های اجتماعی و چگونگی افزایش آن می­باشد.
  • مددکاران اجتماعی در زمان وقوع بحران باید به این نکته توجه نمایند که افراد داغدیده را که نسبت خانوادگی و دوستانه دارند از هم جدا نکنند و اگر خدماتی ارائه می­ شود بهتر است در حضور سایر اعضای بحران دیده باشد. بویژه کودکان در حین مداخله باید در کنار اعضای خانواده خود باشند و اگر این اتفاق صورت نگیرد کودک را با بحران دیگری یعنی دوری از سایر خانواده و عزیزان مواجه کرده ­ایم.
  • تماس و لمس جسمانی با در نظر گرفتن ویژگی­های فرهنگی یکی از اقدامات ضروری و اثرگذار در زمان کاهش اثرات منفی ناشی از بحران­ها می­ باشد؛ بهره­ گیری از این ظرفیت به بهبود شرایط افراد بحران­ دیده کمک شایان توجهی می­ نماید.
  • در دوره درمان، درمانگر نباید مسئله فرد بحران­ زده را کوچک و یا بزرگ ارزیابی کند. چرا که ارزیابی غیرمنطقی و غیردقیق می­تواند به کاهش اعتماد و حتی سلب اعتماد از مراجع منجر شود. از این روی ارزیابی معتدلانه می­تواند به افزایش اعتماد بین فرد و مددکار اجتماعی کمک نماید.
  • استفاده از روش­های گروهی توسط مددکاران اجتماعی حرفه ای به علت سرنوشت مشابه افراد و یکسانی عواطف و احساسات در افراد بحران دیده می تواند بسیار کمک کننده باشد.
  • بهره ­گیری از روش­های اجتماع­ محور، در فرآیند پیش از وقوع بحران و پس از ایجاد بحران بسیار تأثیرگذار است و در صورتی که رویکرد اجتماع­ محور به درستی هدایت شود اعتماد در سطح جامعه محلی می­تواند افزایش چشمگیری داشته باشد.

 

نویسنده: سجّاد مجیدی پرست؛ دانشجوی دکترای مددکاری اجتماعی
انتشاریافته در مجموعه رسانه های مددکاری اجتماعی ایرانیان

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
Back to top button