ضرورت تصویب سازمان نظام مددکاری اجتماعی از نگاه یک دانشجو
زمان آن رسیده که تصویب نظام مددکاری اجتماعی برای جامعه مددکاران محقق شده زیرا خلاء آن برای تک تک مددکاران (از جامعه دانشجویی تا اساتید دانشگاهی و …) احساس می شود. حرفه مددکاری اجتماعی که از حساسیت بالایی برخوردار است و از نیازهای ضروری جامعه امروزی به شمار می رود، بنابراین تلاشی همه جانبه را از سوی گروه کثیری از جامعه مددکاران می طلبد که با همت و پشتکار و همراهی خود به این امر مهم دست یابند، بر تصویب نظام مددکاری اجتماعی پافشاری کنند و آن را مطالبه نمایند.
تصویب نظام مددکاری اجتماعی اگر چه یکدلی و هماهنگی مددکاران را نیاز دارد اما برای رسیدن به این هدف بزرگ، همراهی و مساعدت مسئولان را نیزمی طلبد. پس مددکاران می توانند با کنار هم قرار گرفتن و یک صدا شدن به خواسته خود جامعه عمل بپوشانند که این امر مستلزم تلاش و همکاری تمامی مددکاران اجتماعی سازمان ها، ادارت و نهادهای دولتی و غیردولتی و حتی دانشجویان رشته مددکاری اجتماعی می باشد. مسلماً با تصویب نظام مددکاری اجتماعی، هماهنگی ها و ارتباطات فی مابین نهادهای دولتی و غیر دولتی مرتبط با حوزه کاری مددکاری اجتماعی بیشتر خواهد شد.
بنده نیز به عنوان یک دانشجوی رشته مددکاری اجتماعی برخود وظیفه می دانم در این جنبش از حقوق و جایگاه مددکاری اجتماعی دفاع نمایم و برای آینده ی شغلی رشته ام از هیچ تلاشی فروگذار نخواهم کرد. چرا که با تصویب سازمان نظام مددکاری اجتماعی بسیاری از کمبودها و شاید نبودها به هستی منجر شود، از جمله از یکسان شدن دروس رشته مددکاری اجتماعی گرفته تا پذیرش دانشجویان در سایر دانشگاه ها. چرا که با تصویب نظام برای این موضوعات و سایر مسائل مهم و حساس چاره اندیشی خواهد شد. تا پذیرش دانشجو در رشته مددکاری اجتماعی به این راحتی که الان هست نباشد. چرا که این امر فقط روز به روز بر تعداد فارغ التحصیلان این رشته می افزاید و خروجی نیروی تخصصی کارآمد را به همراه نخواهد داشت، اگر در این باره کمی بیشتر تأمل کنند و سختگیری های لازم اعمال شود دیگر مددکار غیر تخصصی نخواهیم داشت یا از تعداد آنها کاسته خواهد شد. چرا که باید فضای آکادمیک، فضایی سرشار از دانش تخصصی و عملی باشد و این دانش تخصصی در کنار کار عملی تکمیل گردد تا در آینده مددکاران حرفه ای و کارآمد در جایگاه شغلی خویش قرار گیرند. نه اینکه صرفاً به جهت کسب مدرک مددکاری اجتماعی باشند، که اگر اینگونه باشد تنها جایگاه مددکاران متخصص را اشغال خواهند کرد و این امر سبب می شود نتوانند در نقش مددکار به جامعه هدف خود خدمت کنند و نیازهای آنان را برآورده سازند و گره ای از کار آنان بگشایند که این خود باعث کمرنگ شدن جایگاه مددکاری در کشور می شود و موجب بی اعتمادی مراجعان خواهد شد. بی شک کمترین منفعتی که نصیب جامعه مددکاران اجتماعی می شود این خواهد بود که با تصویب نظام مددکاری اجتماعی، صدای مددکاران اجتماعی به وضوح از سوی مسوولان نهادها و سازمانهای مختلف شنیده خواهد شد و به خواستهای جمعی آنان ترتیب اثر داده خواهد شد.
“به امید تحقق و تصویب سازمان نظام مددکاری اجتماعی کشور”
سکینه محبی | دانشجوی مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران