آتنا و درس های اخلاقی او برای جامعه
پس از حوادث تصادف راه آهن مسیر تبریز- مشهد، حادثهی پلاسکو، خارج کردن بخیه از چانه ی کودک در خمینی شهر اصفهان، آزار و اذیت شدید اعظم و فرزندانش در مشهد و قتل دختر معصوم یعنی ستایش قریشی، مرگ آتنا اصلانی دختربچهی بیگناه پارس آبادی از حوادثی بود که وجدان جمعی اکثر ایرانیها را به درد آورد و باعث حسرت و غم بسیار گردید. واکنشهای مردم و مسئولین در شبکههای اجتماعی و گفتگوهای روزمره بین مردم عادی به خوبی نمایانگر این موضوع است.
تاکنون واکنشهای مختلفی از طرف مردم از همدردی با خانواده آن مرحومه تا انتشار کتابچه یا متنهایی با موضوعات پیشگیری از آزار و اذیت جنسی در بین کودکان و نوجوانان پخش گردیده و تحلیلگران نیز به بررسی دلایل آن پرداختهاند. امید است که در نهایت چنین واکنش هایی در فضای واقعی و مجازی به افزایش آگاهی در بین عموم و مسئولین منجر گردیده و به تدوین سیاست و برنامههایی جهت پیشگیری از تکرار چنین حوادثی منجر شود. کودکان معصومی مثل آتنا، ستایش و سایر دختران و پسرانی که قربانی تجاوز میشوند صداهای خاموش لایه های زیرین جامعه ای هستند که نشان از بحرانهای عمیق اخلاقی و اجتماعی در آن دارد. واقعیت جامعهی کنونی ما این است که چنین رویدادهایی همانند یک کوه یخ میمانند. در لایههای عمیقتر جامعه، صداهای زیادی خاموش میشوند و هیچگاه فرصت شنیده شدن به دست نمیآورند. هر چند امروزه با گستردگی شبکه های اجتماعی و فضای مجازی مجالی برای شنیده شدن این صداها فراهم شده است. امروزه قدرت شبکههای اجتماعی و رسانه های جمعی در برخی موارد از قدرت حاکمان نیز بیشتر گردیده و در موارد متعددی منجر به تغییر رفتار، نگرش و تفکر سیاستگزاران گردیده است.
همانگونه که گفته شد آتنا، ستایش، صدها و هزاران کودک دیگر هر ساله قربانی انواع خشونت های جنسی، جسمی، روانی و مسامحه قرار میگیرند. به این ترتیب بروز حادثه ای که برای آتنا اتفاق افتاد می بایستی در قالب کلی کودک آزاری تحلیل نمود.
کودک آزاری یکی از آسیبهای در حال رشد در جامعه ما هست که بر اساس آمارهای موجود در سال ۱۳۹۵ بیش از ۱۲۵۰۰ مورد کودک آزاری در کشور به ثبت رسید. البته تعداد موارد کودک آزاری بسیار بیشتر از این مقدار است زیرا عموماً کودک آزاری نوع مسامحه و غفلت کمتر مد نظر قرار گرفته و یا ثبت میشود. آزار جنسی کودکان نیز به دلایل مختلفی نظیر دشواری در اثبات آزار و اذیت جنسی، ترس قربانیان از مرتکبین تجاوز، محرمانه نگه داشتن، ترس از آبروز ریزی و مشکلات قانونی و حقوقی که در این مسیر وجود دارد در غالب موارد به فراموشی سپرده شده و یا در پستوی خانه و در میان اندوه قربانیان پناه می ماند. این کودکان هیچگاه فرصتی برای اثبات آزار خود ندارند و در صورتی که بخواهند اظهار نمایند با واکنش منفی و یا حتی طرد اطرافیان مواجه می شوند. کمبود برنامههای آموزشی و حمایتهای قانونی و اجتماعی سبب گردیده تا هر سال بر شمار کودکان آزار دیده افزوده گردد.
موضوع آزار و اذیت جنسی کودکان به صورت عام و رخداد ناگواری که برای آتنا اتفاق افتاد به صورت خاص یک مسئلهی اجتماعی و ناشی از تغییرات فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و فردی است که در کشور ایجاد شده است. چنین تغییراتی ناشی از افول ارزشهای اخلاقی در جامعه، سیستم کنترل و نظارت قانونی و اجتماعی ضعیف و نظام آموزشی ناکارامد میباشد. به عنوان مثال در سطح فردی، بسیاری از افراد قادر نیستند نیازهای فردی و هیجانات خود را به تعویق بیاندازند. میزان تفکر عقلانی و منطقی پایین آمده است. آنها اغلب به پیامد تصمیمات و عملکرد خود فکر نمیاندیشند. انسان های امروزی تبدیل به افراد توجیه گری شده اند که با کج اندیشی سعی می نمایند تا رفتارهای خود را وارونه جلوه دهند. در غیاب یک سیستم نظارتی و قانونی کارامد، بسیاری از افراد تبدیل به یک بمب آسیب ویرانگری میشوند که با فراهم شدن فرصت لازم آسیبهای جبران ناپذیری ایجاد می کنند. در چنین شرایطی است که به دلیل ضعف امنیت اجتماعی و سرمایهی اجتماعی جامعه با بحران مواجه میشود. به این دلیل کودکان معصومی نظیر آتنا، ستایش و هزاران کودک قربانی دیگر قربانیان شرایطی اجتماعی می گردند. مسلماً آنها آخرین قربانی نخواهند بود و در آیندهی نزدیک و دور شاهد بروز فجایع مشابه و یا حتی بدتر از آن نیز خواهیم بود.
به قول برخی از متفکران انسانها ذاتاً خوب نیستند و از سرشت پاک برخوردار نمی باشند. در واقع آنچه که افراد را خوب یا بد میکند نظام آموزشی، قانونی و کنترل اجتماعی در جامعه و ترس از پیامدهای رفتار و واکنش هایشان است. به این دلیل در جوامعی که قادر به درونی کردن ارزش های والای انسانی و اخلاقی هستند و از سیستم نظارتی، قانونی و آموزشی قوی برخوردارند میزان کجروی های اجتماعی نیز پایین است. بر عکس در جوامعی که نظام آموزشی و سیستم های کنترل اجتماعی و خانوادگی ضعیف است در نتیجه افراد به حال خود رها شده و به صورت آزادانه رفتار میکنند. آنها خود را فراتر از قانون و نظام کنترل اجتماعی می دانند و از طرفی با مسامحه ای که از جنبه های قانونی و حقوقی با آنها میشوند به تکرار جرم و اذیت و آزار خود ادامه می دهند. (لازم به ذکر است از جمله ابزارهای توجیه کنندگی برای اعمال تجاوزهای جنسی می توان به زیبایی، درخواست قربانی، نوع نگرش جامعه نسبت به زنان و اقلیت های قومی و مذهبی و …اشاره کرد).
به این ترتیب بروز انواع کودک آزاری از جمله تجاوزهای جنسی در بین کودکان و زنان یک پدیدهی چند وجهی است که در یک نگاه جامع نگر عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی و فردی در بروز آن دخیل است. آنچه که بدان نیاز داریم کاهش و از بین بردن زمینههای بروز کودک آزاری ( در همه ابعاد مختلف) آن در جامعه است. در حال حاضر صدها و هزاران کودک درگیر آزار و اذیت جنسی، روانی، جسمی و مسامحه از طرف والدین، افراد آشنا و غریبه هستند. در شرایط فعلی کودکان و والدین نیازمند آموزش های جامع و هدفمند با موضوع پیشگیری از بروز آزار و اذیت هستند تا با افزایش آگاهی نسبت به عوامل خطرآفرین به کاهش احتمال وقوع آن کمک نمایند. علاوه بر این ضروری است که نظام آموزشی به جای رویکرد فعلی که مبتنی بر آموزش مجموعه ای از درس های حفظ کردنی است بر پرورش تفکر و رشد روانی و اجتماعی کودکان و ارایه آموزشهای مستمر مهارت های زندگی و اجتماعی متمرکز شود. از نظر قانونی نیز نیازمند وضع قوانین بازدارنده، سختگیرانه و سیستم کنترل اجتماعی به منظور پیشگیری از وقوع بزه و جرم در سطح جامعه هستیم. به این ترتیب لازم است که با اتخاذ سیاست و برنامهریزی در سطح کلان، میانی و خرد و در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، قانونی و حقوقی به موضوع پیشگیری از وقوع کودک آزاری( در ابعاد مختلف)، فراهم ساختن زمینهی درمان و بازتوانی کودکان آزار دیده و ارایه حمایتهای روانی و اجتماعی از آنها و توانمندسازی پرداخت. پر پیداست در صورت غفلت از این مهم و عدم مسئولیت پذیری نسبت به وقوع چنین رویدادهایی مشکلات تشدید گردیده و بر تعداد افراد آسیب دیده افزوده خواهد شد. سن بزه پایین خواهد آمد و افراد آزارگر احساس امنیت بیشتری خواهند نمود. در حوزه ی پیشگیری از آزار و اذیت کودکان نیازمند دیدگاه واقعگرایانه ای هستیم که مبتنی بر دیدگاه های علمی و با بهره گیری از یافته های پژوهشی است. تنها در چنین شرایطی است که اقدامات پیشگیرانه موثر خواهد بود و از وقوع رویدادهای مشابه آتنا، ستایش و کودکان دیگر پیشگیری خواهد نمود. امید است که بروز اتفاقاتی که برای آتنا و سایر دختران و زنان کشور رخ می دهد صرفاً یک شوک روانی و ایجاد موجی از حسرت و اندوه در جامعه نباشد و به تدوین برنامه های جامع و افزایش آگاهی خانواده ها در خصوص پیشگیری از کودک آزاری منجر گردد.
نویسندگان: لیلا فرقانی؛ دانشجوی دکتری جامعه شناسی | سلمان قادری؛ مددکار اجتماعی و دانشجوی دکتری جامعه شناسی
پایگاه اطلاع سانی مددکاران اجتماعی ایران
منابع : گزارش ۱۲ هزار کودکآزاری و ۱۱ هزار همسرآزاری به اورژانس اجتماعی به نقل از دکتر حبیب الله مسعودی فرید، خبرگزاری ایلنا مورخ ۱۴/۱۲/ ۱۳۹۵کد خبر ۴۶۵۶۵۰