فهرست عناوین مطلب
- ۱ اندوه پس از سانحه دوران کودکی چیست؟
- ۲ تفاوت غم و اندوه عادی و غم و اندوه پس از سانحه چیست؟
- ۳ برخی علائم شایع که کودکان با تجربه غم و اندوه پس از سانحه با آن مواجه هستند:
- ۴ چه چالش هایی می تواند در خطر اندوه پس از سانحه در بین کودکان را افزایش دهد؟
- ۵ والدین برای کمک به کودکان چه کارهایی میتوانند انجام بدهند؟
- ۶ متغیرهای بومی، فرهنگی:
- ۷ چه نوع یادآوری ممکن است باعث واکنش های ناخوشایند و تحریک کننده شود؟
- ۸ عوامل خطرپذیری اندوه پس از سانحه در دوران کودکی:
- ۹ درمان و مداخلات:
اطلاعاتی که در این نوشتار ارائه میگردد به بررسی اجمالی اندوه پس از سانحه در دوران کودکی می پردازد. همچنین در اینجا ضمن اشاره به برخی نشانه ها و علائم عمومی اندوه پس از سانحه در دواران کودکی، پیشنهاداتی به والدین و مددکاران اجتماعی برای کمک به کودکان داده خواهد شد. استفاده از این راهنما میتواند اولین قدم برای والدین باشد تا به آنها در درک تجربه غم و اندوه شدید فرزندانشان در پی مرگ یک عزیز، کمک کند.
اندوه پس از سانحه دوران کودکی چیست؟
مرگ یک شخص خاص و تأثیرگذار در زندگی کودک تجربه غم انگیز و دردناکی برای او خواهد بود. این مرگ میتواند نتیجه یک حادثه آسیب زا باشد و یا اینکه خود این مرگ و فقدان آن فرد، برای کودک یک حادثه آسیب زا باشد که او را دچار غم و اندوه کند. اما تعریف دقیق این اندوه در بین کودکان چیست؟ در زیر به مواردی اشاره خواهد شد که این غم و اندوه را توضیح میدهد:
- اندوه پس از سانحه در واقع پاسخ همراه با غم و اندوه است که میتواند در پی مرگ یک دوست و یا یکی از اعضای خانواده ایجاد شود.
- والدین، بزرگسالان و خانواده میتوانند به کودکان در مقابله با غم و اندوه پس از سانحه کمک کنند.
- نحوه برخورد با اندوه پس از سانحه در بین کودکان مختلف متفاوت است.
غم و اندوه پس از سانحه در دوران کودکی، شرایطی است که برخی از کودکان پس از مرگ یک دوست نزدیک و یا یکی از اعضای خانواده تجربه خواهند کرد. هنگامی که کودک با غم و اندوه پس از سانحه دوران کودکی دست و پنجه نرم می کند، واکنش های کودک به آسیب، در توانایی او برای طی کردن روند فرسایشی، اختلال ایجاد می کند. به دلیل اثرات آسیب زا و غم و اندوه ناشی از سانحه، هرگونه افکار و حتی احساسات شاد در مورد فرد متوفی میتواند منجر به یادآوری وحشتناک در مورد نحوه فوت فرد شود. کودکان در چنین شرایطی ممکن است از خوابیدن به تنهایی پرهیز کنند که دلیل اصلی آن کابوس های شبانه است به ویژه هنگامی که شاهد حادثه ی منجر به مرگ یکی از عزیزان بوده باشند. همچنین بسیاری از کودکان در شرایط اندوه پس از حادثه، از تمام خاطرات و مکان های که برای آنها خاطره انگیز است دوری می کنند و درنتیجه گرفتار شرایط اندوه پس از سانحه و گاهی انکار می شوند.
تفاوت غم و اندوه عادی و غم و اندوه پس از سانحه چیست؟
در هر دو حالت کودکان احساس غم و اندوه می کنند و ممکن است دچار مشکلات خواب، کاهش اشتها و کاهش علاقه به تعامل با خانواده و دوستان، شوند. همچنین ممکن است دچار مشکلات جسمی شوند یا به مشکلات سابق مانند خیس کردن تختخواب و مکیدن انگشت بازگردند. همچنین ممکن است به شدت تحریکپذیر شوند و یا مشکلات ناشی از عدم تمرکز داشته باشند.
کودکانی که اندوه عادی را تجربه می کنند اغلب در مورد شخصی که از دنیا رفته است صحبت می کنند، به یادآوری خاطرات آن شخص علاقه دارند و به مروز زمان قادر به انجام وظایف خود در زندگی هستند. در مقابل برای کودکانی که غم و اندوه پس از سانحه دوران کودکی را تجربه می کنند، فکر کردن یا صحبت در مورد شخصی که فوت کرده است اغلب منجر به تفکر درباره چگونگی آن مرگ و آسیبهای آن می شود. به همین دلیل، این کودکان اغلب سعی می کنند از فکر کردن یا صحبت در مورد شخصی که درگذشته است جلوگیری کنند و از مواجهه با احساسات ترسناک مرتبط با این یادآوری ها خودداری می کنند.
برخی علائم شایع که کودکان با تجربه غم و اندوه پس از سانحه با آن مواجه هستند:
همه کودکانی که تجربه مرگ یکی از عزیزان خود را دارند لزوما به غم و اندوه پساز سانحه دوران کودکی دچار نمی شوند. ممکن است برخی از کودکان بدون عوارض و نشانه به اندوه ناشی از، از دست دادن دچار شوند. و در واقع تعداد کمی از این کودکان نیز ممکن است برخی از واکنش ها یا علائم را نشان دهند که میتواند آنها را دچار مشکلاتی کند و یا عملکرد روزانه آنها را مختل کند. علائمی که نشانگر وجود مشکلاتی مبنی بر غم و اندوه در کودک است، ممکن است در یک یا دو ماه اول بروز کند و یا ممکن است تا یک یا دو سال اول نمایان و ظاهر نشود. برخی از این علائم شامل موارد زیر است:
- خاطرات تحریک آمیز در مورد مرگ صورت گرفته: کودک ممکن است دچار کابوس، احساس گناه یا سرزنش خود در مورد نحوه فوت فرد، یا افکار مکرر یا مزاحم در مورد نحوه هولناک درگذشت فرد مورد نظر گردد.
- اجتناب و بی حسی: این موارد را میتوان با عقب نشینی، اجتناب از یادآوری شخص فوت شده، نحوه فوت او یا چیزهایی که منجر به مرگ شده است، توضیح داد.
- علائم جسمی: کودکان ممکن است این امر را با تحریک پذیری، اختلال در خواب، سردرد، معده درد و سردرد نشان دهند.
- واکنش های عاطفی: شامل احساس غم، عصبانیت، اضطراب، تنهایی، بیقدرتی و ناامنی.
- تغییر در رفتارها: عدم علاقه و مشارکت در فعالیت های معمول، کاهش مراقبت از خود، رفتارهای غیرقابل پیش بینی، رفتارهای پرخاشگرانه، تحریک پذیری و درگیری با دیگران و بی انگیزگی.
- تعامل بین فردی: انصراف، انزوای اجتماعی، مشکلات با همسالان، چسبندگی، تحریکپذیری، مشکل در به اشتراک گذاشتن خاطرات، عدم مشارکت در فعالیت های گروهی یا ورزشی و علاقه به آنها.
چه چالش هایی می تواند در خطر اندوه پس از سانحه در بین کودکان را افزایش دهد؟
در واقع میتوان گفت کودکانی که در نتیجه مرگ یکی از عزیزان خود، با فشار و تجربیات دشوار مواجه می شوند، یا در حال حاضر با شرایط استرس زای زندگی روبرو هستند، در معرض خطر اندوه پس از سانحه قرار دارند. به طور مثال کودکی که پس از فوت پدرش با مشکلاتی مثل جابجایی مواجه است، هم باید با مرگ پدرش و هم با مشکلات ناشی از تغییر شبکه اجتماعی خود مقابله کند. و یا کودکی که شاهد قتل یک عضو خانواده بوده است باید با مراحل قانونی و سوالات ناخوشایند از سوی همسالان خود مقابله کند.
والدین برای کمک به کودکان چه کارهایی میتوانند انجام بدهند؟
والدین میتوانند نقش بسیار مهمی در کمک به کودکان و نوجوانان آسیب دیده از غم و اندوه پس از سانحه دوران کودکی داشته باشند. کودکان ممکن است درگیر یافتن راههایی برای درک و مقابله با واکنش های خود در مورد از دست دادن و فوت یکی از نزدیکان باشند. در اینجا چند پیشنهاد در مورد راههایی که والدین می توانند در جهت کمک به کودکان از آنها حمایت کنند ارائه خواهد شد:
- از واکنشهای متداول کودکان در ارتباط با مرگ یکی از عزیزان که در بالا توضیح داده شد آگاه باشید.
- به یاد داشته باشید که همه کودکان غم و اندوه پس از حادثه دوران کودکی را تجربه نخواهند کرد و مواردی ممکن است بسته به سطح رشد، شخصیت و سابقه قبلی تجربیات آسیب زا ، طیف وسیعی از علائم را نشان دهند.
- به کودکان در هر سنی فرصت دهید تا در مورد نگرانی های خود صحبت کنند. کودکان در سنین مختلف ممکن است به انواع مختلفی از پشتیبانی نیاز داشته باشند. کودکان خردسال ممکن است نیاز به توجه، صبوری، درک و آغوش داشته باشند. کودکان بزرگتر ممکن است نیاز به اطمینان خاطر داشته باشند که طبیعی است که طیف وسیعی از عکس العمل ها را تجربه کنند و باید بزرگسالانی در زندگی آنها وجود داشته باشند تا در شرایط دشوار به آنها کمک کنند. برخی از کودکان به ویژه کودکان بزرگتر ممکن است بخواهند در مورد تجربیات و احساسات خود صحبت نکنند یا ممکن است به بزرگسالان اعتماد نداشته باشند.
- رفتار کودکان را بشناسید و درک کنید که عصبانیت یا رفتارهای پرخاشگرانه ممکن است بخشی از واکنش کودک به از دست دادن ی فرد و آسیبهای ناشی از آن باشد.
- تشخیص اینکه کودکان در هر سنی چگونگی واکنش بزرگسالان در زندگی خود را به دقت مشاهده می کنند بسیار مهم است زیرا اغلب کودکان نحوه مدیریت رفتار و برقراری آرامش خود را از بزرگسالان اطراف خود، به عنوان یک الگو می گیرند. کودکان با مشاهده نحوه مدیریت بزرگترها در شرایط دشوار، واکنش ها و یا مدل های مؤثر مقابله و پیدا کردن آرامش را یاد می گیرند.
- برای پاسخ به سوالات کودکان آماده باشد و با صبوری به سوالات آنها پاسخ دهید. اطلاعاتی در مورد چگونگی پاسخ دهی داشته باشید.
- از مشاور روانشناس و یا مددکار اجتماعی و یا دوستان آگاه خود در ارتباط با مدیریت اوضاع و کمک به کودکان کمک بگیرید.
- اگر زندگی روزمره کودک مختل شده است حتما به یک متخصص مراجعه کنید.
متغیرهای بومی، فرهنگی:
ارتباط، بیان و رفتار در ارتباط با آسیبهای ناشی از مرگ می تواند براساس نژاد، قومیت، فرهنگ و مذهب فرد متفاوت باشد. ضروری است که مددکاران اجتماعی از این تغییرات آگاهی داشته باشند تا بتوانند آن واکنشها را در خارج از هنجاریی که پذیرفته شده است بطور دقیق تشخیص دهند. به عنوان مثال، ابراز شدید احساسات ممکن است در بعضی از فرهنگها نسبت به سایرین شایعتر باشد و عقاید معنوی درباره زندگی پس از مرگ ممکن است بر واکنشها، دیدگاه و باورهای کودک تأثیر بگذارد. ممکن است در برخی فرهنگها این موضوع امری عادی باشد که از استفاده از نام متوفی برای مدت معینی خودداری شود، از این رو، آنچه را که می توان به عنوان اجتناب در یک فرهنگ تعبیر کرد، در دیگری احترام و ضروری است. شناخت این اصول فرهنگی برای مددکاران ضروری و گره گشا خواهد بود چرا که در شناخت وضعیت موجود و همچنین نحوه رفتار و واکنش کودک اطلاعات بیشتری دریافت خواهند کرد. همچنین کودکان در قومیت ها، فرهنگ ها و کشورهای متفاوت ممکن است مرگ عزیزان خود را به میزان متفاوتی تجربه کنند و در نتیجه این امر در پاسخ های آنها تأثیر گذارد.
چه نوع یادآوری ممکن است باعث واکنش های ناخوشایند و تحریک کننده شود؟
به طور کلی سه نوع یادآوری ممکن است در کودکان موجب ایجاد واکنش های ناخوشایند گردد:
- یادآوری آسیب: مکانها، موقعیتها، افراد، مناظر، بوها یا صداهایی که یادآور حوادث مرتبط با مرگ یکی از عزیزان و یا آسیبهای وارد شده هستند. همه ی این موارد میتواند در موقعیت های متفاوت تجلی پیدا کند، مثلا گوشه خیابان، جایی که در آن تصادف مهلکی اتفاق افتاده است و یا اتاق خوابی که پدر یا مادر در آن فوت شده اند و یا صدای هواپیما.
- یادآوری فقدان: افراد، مکانها، اشیاء، موقعیت ها، افکار و یا خاطراتی که یادآور جنبه های خاص شخصی هستند که درگذشته است. برای مثال آلبوم های عکس، صندلی خالی میز شام، مربی دیدی که به جای مربی قبلی میآید، نامه ها، فیلم ها و مکان ها.
- یادآوری تغییر: موقعیت ها، مکانها و افرادی که دائما به کودک خاطر نشان می کنند که تغییری در زندگی او رخ داده است. مثلا نقل مکان به خانه جدید و یا اینکه کودک مجبور باشد به جای پیاده روی با خواهر یا برادر بزرگتر خود با پرستار خانه قدم بزند به این دلیل که خواهر یا برادر او به تازگی درگذشته است.
در غم و اندوه آسیب زای دوران کودکی، این یادآوری ها ممکن است منجر به تجربه مجدد کودک در حوادث آسیب زای منجر به مرگ شود. سپس کودک سعی میکند تجربه های ناراحت کننده و علائم را با اجتناب یا بی حسی پاسخ دهد، که اغلب به عنوان کاهش احساسات در کودکان بزرگتر و ترس از احساس در کودکان خردسال مشخص نمایان می شود. به طور مثال کودکان خردسال تر ممکن است از خواب شب به علت وجود کابوس های شبانه ناشی از یادآوری شلیک گوله خودداری کند اما کودکان بزرگتر و با سن بیشتر ممکن است از سفر با هواپیما به علت یادآوری تلخ سقوط هواپیما و مرگ پدرش، اجتناب کند.
عوامل خطرپذیری اندوه پس از سانحه در دوران کودکی:
اگرچه همواره نمی توان پیش بینی کرد چه کسی به غم و اندوه آسیب زای دوران کودکانی مبتلا خواهد شد، اما تعدادی از عوامل وجود دارد که کودکان را در معرض خطر بیشتری برای بروز مشکلات ناشی از مرگ و میر قرار می دهد. مددکاران اجتماعی و والدین باید نسبت به کودکانی که موارد زیر را تجربه کرده اند هوشیار باشند:
- آسیب های قبلی: کودکانی که دچار آسیب قبلی (مثلاً سوءاستفاده یا یک فاجعه طبیعی) شدهاند میتوانند یک واکنش شدیدتر نسبت به یک آسیب جدید داشته باشند. شرایط مرگ فعلی ممکن است باعث شود کودک به یادآوری و واکنش به آسیبهای قبلی بپردازد و برخورد با هر دو می تواند واکنش های فعلی را شدیدتر کند.
- مشکلات قبلی بهداشت روان: کودکانی که سابقه مشکلات روحی و روانی دارند ممکن است در مقابل تشدید آن و به وجود آمدن مشکلات ناشی از مرگ و میر وضعیت نابسامان تری را تجربه کنند. مشکلات قبلی بهداشت روان همچنین می تواند مدیریت کودک را بر اوضاع فعلی دشوارتر کند. کودکان بی پناه نیز در معرض خطر افسردگی و اضطراب هستند، از این رو ارزیابی و تمایز واکنش کودک کاملاً مهم است.
- فقر یا کمبود حمایت اجتماعی: اگر کودک به دنبال یک مرگ آسیب زا احساس ناامنی، غم و عصبانیت می کند، یک شبکه اجتماعی پشتیبانی خوب می تواند راحتی و اطمینان را برای او فراهم کند.
- ناسازگاریهای ثانویه: مرگ یک شخص می تواند منجر به تغییرات زیادی در زندگی شود. تغییراتی مثل ازدواج مجدد یکی از والدین، تغییر شرایط مالی، تغییر مسکن یا مدرسه، که همه ی این تغییرات میتواند استرس فوق العاده ای را بر کودک و خانواده او اعمال کند.
بنابراین باید توجه داشت که در ارتباط با اندوه پس از سانحه دوران کودکی، شناخت علائم و نشانهها، تاثیرات قومی و فرهنگی و همچنین پیش زمینه های آسیب اجتماعی به والدین و مددکاران اجتماعی کمک میکند تا در تشخیص و مداخله به خوبی عمل کنند.
درمان و مداخلات:
در ابتدا تمرکز درمان بر ماهیت آسیب زای مرگ و تاثیرات آن بر کودک خواهد بود. کودک ابتدا روشهای مقابله با افکار استرس زا، تصاویر، احساسات بد و عصبایت ناشی از فوت و مرگ و میر یکی از عزیزان را می آموزد. همچنین مهارت هایی همچون خودکارآمدی و اعتمادبنفس به او آموزش داده خواهد شد و با استفاده از رویکرد CBT کودک ترغیب می شود تا مستقیماً در مورد شرایط ناگوار ناشی از مرگ و میر و فوت، آنچه شنیده، دیده و یا حس کرده است صحبت کند تا بدینوسیله اثرات مخرب ناشی از اندوه پس از سانحه فروپاشیده و کودک علاوه بر توسعه استراتژی های مفید برای مقابله با آسیب های وارد شده، توانایی ورود به فعالیت های مفید و آرامش بخش را کسب کند.
شما باید در تطبیق تکنیک ها، انعطاف پذیر و خلاق باشید تا مددجوی خاصی را در یک درمان خاص و مناسب او، قرار دهید. با توجه به فرهنگ، اعتقادات، آداب و رسوم، ترجیحات و سبک های مختلف، استراتژی های مختلفی قابل تغییر است. تعدادی از تغییرات وجود دارد که می تواند در آموزش مهارت های مختلف مورد استفاده قرار گیرد، و آنها را با سن و اولویت کودک سازگار کنید. به عنوان مثال، بازی کردن و نه بحث مستقیم ممکن است هنگام کار با کودکان خردسال مناسب تر باشد.
نباید فراموش کنیم که نقش والدین در درمان غم و اندوه پس از سانحه در دوران کودکی بسیار مهم است. هنگام کار با فرزندان خردسال، درمان با والدین علاوه بر حمایت و تشویق والدین مثبت و پردازش والدین از واکنش های غم انگیز آسیب زای خود، بر تقویت دلبستگی والدین – فرزند متمرکز است. کار با والدین و آموزش به آنها باعث می شود تا باورهای فرهنگی و خانوادگی والدین شناسایی شود، به آنها در ارتباط با انتظارات از کودکان و واکنش های آنها در چنین شرایطی آگاهی داده شود، به آنها کمک خواهد شد تا آسیب های خود را بشناسند و نحوه تاثیرگذاری آنها بر زندگی خود را بدانند، راههای کمک به کودکان به آنها آموزش داده خواهد شد و به آنها آموزش داده خواهد شد تا به کودکان کمک کنند تا هر چه بهتر و سریعتر به فرآیند انجام وظایف خود در زندگی بازگردند.
همچنین از دیگر راهکارهای درمانی میتوان به استفاده از رویکرد “تمرکز بر جزئیات آسیب” نام برد. در این رویکرد لازم است تا موارد زیر انجام شود:
- آموزش مهارت مدیریت استرس
- بیان احساسات
- بیان تاثیرات
- روایت و تعریف آنچه در جریان آسیب بر کودک گذشته از زبان کودک
- گفتگو درباره مرگ
- برگزاری جلسات سوگ
- حفظ خاطرات مثبت در ارتباط با فرد درگذشته
- ساخت معنای جدید در جریان تجربه راههای مثبت
- تعریف مجدد ارتباطات و تعاملات
منبع:
- کلاس درس آنلاین دانشگاه لویویل (University Of Louisville) در مقطع کارشناسی ارشد. شنبه، ۲ می ۲۰۲۰