چند سالی است که در هفته پژوهش مراسم تقدیر از پژوهشگران در سطوح ملی و استانی توسط دستگاههای مختلف برگزار می شود. این اقدام فی نفسه ارزشمند است. اما نکته اینجاست که چقدر یافته های پژوهشی مبنای برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها در حوزه امور اجتماعی قرار می گیرد؟ نگارنده به عنوان فردی که حدود بیست و سه سال در کشور در سطوح محتلف کارشناسی و مدیریتی در حوزه اجتماعی فعالیت دارد و حتی در تدوین چند برنامه توسعه کشور هم مشارکت داشتم به این نتیجه رسیدم که در بسیاری از مواقع در حوزه اجتماعی در کشور یافتههای پژوهشی مبنای برنامهریزی نبوده است. این در حالی است که پیشرفت و توسعه هر کشور و یا سازمانی در تمامی حوزهها ازجمله امور اجتماعی بدون برنامهریزی بر مبنای پژوهش امکانپذیر نخواهد بود.
شاید بتوان چند دلیل را برای این شرایط برشمرد که برخی از آنها عبارتند از:
الف: بسیاری از مدیران اعتقادی به یافته پژوهشی ندارند و بیشتر در «ویترین» کمد مدیران به نمایش درمیآید.
ب: پژوهشها بر مبنای نیازسنجی نیستند لذا کاربردی نیستند.
ج: بسیاری از یافتههای پژوهش در حوزه امور اجتماعی فاقد راهکارهای مفید و قابل اجرا هستند.
د: پژوهشها بیشتر توسط افرادی انجام میشود که با مسئولین مرتبط در دستگاهها یا موسسات آشنا هستند (مبنای واگذاری پژوهشها بر مبنای ارتباط است نه توانایی افراد).
ه: پژوهش انجام میشود تا فقط اعتبار(پول) دستگاهها به خزانه دولت برگشت داده نشود. شاید به همین دلیل است که بسیاری از قراردادهای پژوهشی در اواخر سال مالی منعقد میشود.
و …
برای اینکه بتوانیم جایگاه پژوهش بیشتراز قبل تقویت شود لازم است در ابتدا «پژوهش را باور داشته باشیم». در این صورت است که هیچگاه بدون پشتوانه یافتههای پژوهشی برنامهریزی نخواهیم کرد و از تمامی ظرفیتهای درون و برون سازمانی در جهت دسترسی به این یافتهها استفاده خواهیم کرد. هزینه کردن برای پژوهشها را به اصطلاح «دور ریختن پول» نمی دانیم. در جهت استفاده بهتر از پایاننامههای دانشجویان بویژه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تلاش خواهیم کرد. پژوهشگران را افراد بیکار نمیدانیم و از کارشناسانی که بر مبنای پژوهش پیشنهاداتی را ارایه می کنند، تقدیر می کنیم. این نکته را هم درنظر می گیریم که همه افرادی که دکتری دارند یا هیئت علمی هستند الزاما نمیتوانند پژوهشگران خوبی هم باشند، بلکه ممکن است کارشناسی که هر روز در اداره خود او را میبینیم بتواند پژوهشهای موثرتری را انجام دهد چون نیاز و مشکل در حوزه کار خود را بهتر میداند. لذا لازم است تا فرصت انجام پژوهش را برای کارکنان و افراد علاقنمد و توانمند فراهم کنیم. با ارتباط با دانشگاهها و مراکز علمی، بستر را برای بهرهگیری متقابل دستگاههای اجرایی و این مراکز فراهم کنیم.
همچنین لازم است تا پژوهشها در حوزه اجتماعی با رویکرد آینده نگری و آینده پژوهی باشند تا سیاستگذاریها و برنامهریزیهای اجتماعی تاثیرگذارتر باشند.
به امید روزی که هیچ تصمیمی و برنامهریزی در سطوح ملی و استانی و درتمامی قوا بدون پشتوانه یافتههای پژوهشی صورت نگیرد.
انشاءا…”.
سید حسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران