در ادامه حرکت رسانه ای تحت عنوان “معرفی فرهیختگان مددکاری اجتماعی استان اصفهان” که در قالب سلسله مصاحبه های اختصاصی با فعالان این حوزه در استان اصفهان در دستور کار این پایگاه تخصصی قرار گرفته و مرحله به مرحله، به شکل برنامه ریزی شده در دست اجرا می باشد، قسمت هفدهم آن مصاحبه با خانم زهرا عابدی می باشد که به شرح ذیل صورت پذیرفته است.
- ضمن سلام و عرض ادب، لطفاً در ابتدا به اختصار خودتان را معرفی بفرمایید. چطور با مددکاری اجتماعی آشنا شدید و چه مسیری را از گذشته تا به امروز در حوزه مددکاری اجتماعی طی نموده اید؟ در کدام سازمان فعالیت دارید؟
با عرض سلام و ادب و احترام؛ زهرا عابدی هستم، متولد ۱/۷/ ۱۳۵۶ در استان اصفهان، با مدرک تحصیلی کارشناسی مددکاری اجتماعی از دانشگاه خمینی شهر اصفهان هستم. متاهل و دارای یک فرزند پسر می باشم.
- از چه سالی با مددکاری اجتماعی آشنا شدید؟ و از چه سالی در این حرفه مشغوال به فعالیت هستید؟ در کدام سازمان فعالیت دارید؟
از سال ۱۳۷۸ مشغول به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی شده و در حین تحصیل در دانشگاه دوران کارورزی خود را سال ۱۳۸۰ بخش روانپزشکی مردان در بیمارستان خورشید واحد مددکاری سپری کرده و در پایان تحصیل به عنوان مددکار اجتماعی به مدت سه سال در کلینیک ترک اعتیاد افق مهر دکتر هومن منشی مشغول بودم. در سال ۱۳۸۶ طرح خود را در مرکز اورژانس اجتماعی بهزیستی شروع کرده در این مدت به عنوان پاسخگوی خط ۱۲۳ وهمچنین مددکار اجتماعی واحدهای سیار و مددکار اجتماعی پایانه مسافربری ترمینال کاوه بودم که پس از اتمام طرح و دوران کوتاه بیکاری، مجدداً به اورژانس اجتماعی دعوت شدم و از طریق مصاحبه و گزینش با پست مددکار اجتماعی واحد سیار مشغول بکار گردیدم.
- به نظر شما حوزه فعالیتی خدمات تخصصی اجتماعی از گذشته تا حال چه تغییرات کمی و کیفی داشته است؟ اوضاع فعلی ارائه خدمات مددکاری اجتماعی را چگونه ارزیابی می کنید؟
مددکاری اجتماعی مبتنی بر علم، هنر، مهارت و هدف تعریف می شود.که در آن مددکار اجتماعی کمک می کند که یک فرد یا گروه یا جامعه مشکل خود را شناخته و توانایی های خود را بالا ببرد و با استفاده از منابع و امکانات موجود در جهت حل مشکل خود در آید. در حال حاضر با توجه به تغییرسبک زندگی و افزایش آسیب های اجتماعی ، نیاز به مددکاری اجتماعی به شدت احساس می شود و خوشبختانه زنان در این زمینه نقش بسزایی داشتند .
حوزه فعالیت تخصصی مددکاری اجتماعی از گذشته تا حال تغییرات چشمگیری در زمینه فعالیت در آسیب های اجتماعی داشته است. در طول چند سال گذشته تعداد افرادی که وارد دایره مددکاری اجتماعی شده اند به مراتب بیشتر از گذشته بوده وتعداد زیادی از این افراد به رشته تحصیلی خویش عشق می ورزند و هرگونه تحریف در مبانی فکری و عملی حرفه را بر نمی تابند. نیرویی عظیم که سرمایه انسانی بزرگی را شکل داده است که این مایه مباهات است.
با وجود این و به رغم تلاش تعدادی از اساتید و مددکاران اجتماعی به تبعیت از ازدیاد تعداد مددکاران اجتماعی نه تنها تغییرات محسوسی در رشد کیفی و توسعه حرفه دیده نشده است بلکه نمونه های از پسرفت زمینه ای نیز مشاهده گردیده است. از مصادیق عینی این پسرفتگی می توان به انحصار در لایه های بالایی هرم علمی حرفه، تدریس واحدهای درسی مددکاری اجتماعی توسط اساتید غیر مرتبط در برخی از دانشگاه ها، ، جذب دارندگان مدارک تحصیلی غیر مرتبط در پست های مددکاری اجتماعی، افزایش بیکاری مددکاران اجتماعی، نبود سازمان نظام مددکاری اجتماعی و… اشاره نمود.
- جهت ارتقاء کمی و کیفی خدمات مددکاری اجتماعی در سازمان های مختلف چه پیشنهاداتی دارید؟
پیچیدگی ها و شرایط خاص زندگی امروزی ، چالش ها، مشکلات و فشارهای روانی زیادی را برای جوامع و انسان ها ایجاد کرده است. برای رفع این مشکلات و حفظ سلامت روحی افراد برای داشتن جامعه ای سالم خدمات مددکاری اجتماعی ضروری و لازم است. مددکار اجتماعی باید متخصص و حرفه ای همراه با دانش کافی و برروز باشد مددکاران اجتماعی در کشور با برخی از مشکلات و مسایل روبرو هستند. عدم پرداخت حقوق کافی به این شغل به عنوان
شغل تخصصی و حرفه ای، نبود قوانین حمایت کننده و متناسب با شغل مددکاری اجتماعی، ورود فارغ التحصیلان سایر رشته ها ( از جمله روانشناسی،مشاوره و مدیریت) به شغل های مددکاری اجتماعی نبود گرایش های تخصصی در رشته های مددکاری اجتماعی در سیستم آموزش عالی کشور مانند سالمند آزاری ، کودک آزاری. در حال حاضر بازار کار مناسبی در کشور برای فارغ التحصیلان مددکاری اجتماعی وجود دارد. با توجه به چالش ها و مسایلی که روز به روز در جامعه و زندگی مردم بیشتر می شود، نیاز به مددکاران اجتماعی نیز رو به افزایش است. در کشور فرصت های شغلی زیادی برای مددکاران اجتماعی وجود داردکه به درستی شناخته نشده اند. در صورت شناسایی و مشخص کردن آن ها و ایجاد زمینه ها ی لازم برای کار آفرینی و تاسیس کلینیک های مددکاری اجتماعی متعددی ، پیش بینی می شود. در سال های آتی بازار کار خوبی پیش روی علاقمندان شغل مددکاری اجتماعی باشد.
به نظر شما چقدر با استانداردهای ارائه خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی به جامعه هدف فاصله داریم؟برای جبران خلا های موجود و برای رسیدن به حد و حدود قابل قبول در این خصوص چه تدابیری باید اتخاذ بشود؟
در حال حاضر در کشور ما رشته مددکاری اجتماعی نسبت به دهه های گذشته شناخت بیشتری از آن به وجود آمده است اما هنوز هم برخی از افراد از ماهیت این حرفه آگاهی کاملی ندارند. با توجه به اینکه مددکاری اجتماعی به عنوان یک رشته علمی کاربردی و یک حرفه انسانی و اجتماعی مطرح شده است ولی متاسفانه هنوز شناخته شده نیست و برای آن باید تدابیر اساسی را اتخاذ نمود از جمله: افزایش دانشگاه ها در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری برای ادامه تحصیل مددکاران اجتماعی مددکاری اجتماعی می بایست تحت پوشش استاندارد NASWدر زمینه ی آموزش قرار گرفته تا بتواند خدمات تخصصی تر را ارائه دهد.
امروزه شاهد موج جدیدی از بیکاران تحصیل کرده رشته مددکاری اجتماعی هستیم که از بیکاری یا اشتغال ناپایدار خویش به عناوین مختلف گلایه مند بوده و خواستار رسیدگی مسئولین هستند.خدمت این دسته از عزیزان عرض نمایم که بیکاری مقطعی آنها یا اشتغال ناپایدارشان به معنی عدم نیاز جامعه یا اشباع فارغ التحصیلان این رشته نمی باشد بلکه زاییده یکسری از عوامل تنیده در همی می باشد که ریشه در عدم بکار گیری یک استراتژی مدون و برنامه ریزی کلان جامعه دارد که به اختصار به چند مورد از این ها اشاره می نمایم:
۱- عدم آگاهی برخی از مسئولین تصمیم گیرنده در امور اجرایی کلان مخصوصا سازمان های رفاهی که کالبد اشتغال مددکاران اجتماعی می تواند باشند به شرایط احراز متصدیان پست مددکاری اجتماعی که رشته های تحصیلی دیگر را نیز در این دایره وارد ساخته اند که در نوشته های پیشین نیز به این داستان اشاره نمودم. اگر مکانیسم مناسبی در جذب تحصیل کردگان خاص مددکاری اجتماعی در پست های جدید مددکاری اجتماعی صورت نگیرد شاهد افزایش این معضل خواهیم بود. حتی در برخی موارد در واگذاری کلینیک های مددکاری اجتماعی نیز این اصل رعایت نمی گردد.
۲- فاصله زیاد تئوری های فراگرفته شده دانشگاهی با شرح وظایف مددکاری اجتماعی در موسسات باعث شده است، دانش آموختگان این حرفه در سازمان ها همان وظایفی را انجام دهند که مددکاران تجربی انجام می دهند و این فرایند باعث عدم تفاوت کیفی شغلی دو طیف در عمل می گردد و نهایتا مسئولین تمایل زیادی در تخصصی کردن نیروهای مددکاری اجتماعی نشان نمی دهند. در حقیقت، عدم بستر سازی مناسب سازمان های رفاهی جهت فعالیت تخصصی مددکاران اجتماعی راه را برای مانور مددکاران اجتماعی متخصص مسدود نموده است.
۳- عدم وجود سازمان نظام مددکاری اجتماعی باعث شده است که هیچ گونه نظارت علمی و تخصصی بر نحوه جذب و فعالیت مددکاران اجتماعی صورت نگیرد و اعمال سلیقه های شخصی و سازمانی، بعد علمی فعالیت های مددکاری اجتماعی را به محاق فراموشی بسپارد. ارزشیابی فعالیت مددکاران اجتماعی و نظارت و ارزیابی مداوم فعالیت ها چه در مرحله جذب و چه در اشتغال حلقه مفقوده مددکاری اجتماعی می باشد که به نظر می رسد انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بکارگیری مکانیسمی می تواند این نقص را برطرف نموده و موقتا به نیابت از سازمان نظام مددکاری اجتماعی بر کمیت و کیفیت کارها نظارت نماید.
به هر حال تا تعریف درستی از مددکار اجتماعی به معنای خاص آن در جامعه ما صورت نپذیرد و تا زمانی که هر فردی صرف نظر از نوع مدرک تحصیلی به واسطه اشغال پست مددکاری به عنوان مددکار اجتماعی قلمداد گردد مشکل بیکاری مددکاران اجتماعی پابرجا خواهد ماند.
دورنمای حوزه مددکاری اجتماعی ایران چگونه ترسیم می کنید؟
دور نمای مددکاری اجتماعی نیازمند تحول اساسی می باشد انشالله با ترسیم برنامه های بسیار خوب برای شناخت حوزه فعالیت مددکاران اجتماعی رنگ و بوی مطلوبی به خود گرفته و لاین خدمت مقدس بیشتر خود را نمایان کند. این حرفه نیاز به سازمان نظام مددکاری دارد تا بتواند به جامعه هدف خود نزدیک تر گردد.
صحبت های پایانی:
ضمن عرض خدا قوت به همه مددکاران عزیز به خصوص عزیزانی که در حوزه اورژانس اجتماعی فعالیت دارند از مسئولین عزیز درخواست حمایت بیشتری نسبت به سختی این حرفه دارم. حضور مددکاران اجتماعی به صورت سازماندهی شده جهت مداخله در بحران ضروری است و امید براین دارم که انجمن مددکاران اجتماعی با اعزام نیروهای بیشتر مددکار اجتماعی و انجام هماهنگی های لازم با مسئولین بتواند برای رفع بحران اقتصادی و اجتماعی جامعه را مدیریت نماید.
مصاحبه: هما صدری؛ مددکار اجتماعی