مددکاری اجتماعی و آزادسازی صداهای سرکوب شده

یکی از روزهای معتدل زمستانی است . بعد از مدتها مجبور شدم در ساعت اداری به مرکز شهر بروم بدون وسیله نقیله. معمولا اینگونه نیست در این ساعات از روز در پشت میزم پیگیر برنامه ها و کارهای اداری هستم یا حضور در جلسات و بازدید های میدانی . اما انگار فرصتی پیش آمده برای مشاهده و مکاشفه.
افراد مختلف در آمد و شد هستند دستفروشی در حال چانه زنی برای فروش محصول خود، زنی پریشان حال در جستجوی آدرس دادگاه خانواده ، کودکی با پاهای کوچک و دستهای کشیده شده در تلاش مثال زدنی برای همگام شدن با مادر و همراهی که غرق در صحبت خود هستند ، دختری با معلولیت سی پی در حال جدال با سنگفرش تخریب شده و برآمده پیاده رو برای عبور ویلچر همراهش که مرد تنومندی ، را حمل می کند، مغازه داری که محدوده مغازه خود را آب و جارو می کند و به آمد وشد در محیط پیرامون خود بی تفاوت است ، مامور شهرداری که در سردر شهرداری به حالت خبردار ایستاده و با نگاهی عمیق و فکورانه غرق در افکار خود است ، راننده تاکسی ای که برای شکار مسافر در تلاشی شورانگیز است و زیر چشمی ماشین گشت ویژه تاکسی رانی را که۵۰۰ متر عقب تر توقف کرده می پاید و با حرکت ماشین گشت بی محابا پشت فرمان می جهد و زن سالمندی را که با طمأنینه در حال سوار شدن است برجای میخکوب می کند و سربازی که در تلاش است تا در حضور فرمانده خود در پشت تنها چراغ قرمز عابر پیاده شهر ،که مردم به زور سرباز و افسر مجبور به رعایت آن هستند ،اجازه عبور به هیچ خاطی و رندی را ندهد و موجی از انسانهایی از هر طرف به سوی مقصد خود روانند و هر یک گویی افکاری در سر دارند.
پوستر جدید فدراسیون جهانی مددکاری اجتماعی که به همت یکی از همکاران مددکار اجتماعی ترجمه و معرفی شده – آقای طلسچی ـ جلوی چشمم می آید یکی از پلاکاردها با مضمون ” آزادسازی صداهای سرکوب شده” در ذهنم نقش می بندد . به چهره های عمدتا عبوس و فکور و کمتر بشاش اطرافم، نگاه می کنم و از خود می پرسم چه صداهایی در نهاد این افراد سرکوب شده است ؟ چرا ، توسط چه کسی یا کسانی ، چه زمانی و مهم تر از همه چگونه می توان از سرکوب این صداها جلوگیری کرد؟!
یکی از وظایف مددکاران اجتماعی ایجاد استقلال طلبی برای مخاطبین و مراجعین خود است . در واقع نمی توان نقش تاثیرگذار مددکاران اجتماعی را در آگاهسازی وتنویر افکار عمومی نادیده گرفت و از آنجائیکه مددکاران اجتماعی بر اساس اصول ششگانه خود با رعایت اصل پذیرش و بدون توجه به تفاوت های نژادی ، جنسیتی، مذهبی، ملیت و طبقه اجتماعی مراجعین را می پذیرند و بر اساس اصل فردیت قائل شدن به تفاوت های فردی افراد توجه می نمایند و با تکیه بر اصول رازداری حرفه ای و ارتباط حرفه ای ضمن رعایت اصل امانتداری، با برقراری رابطه منطقی و اصولی به مراجعین خود خدمت خواهند نمود و اصول مشارکت مراجعه و خود شناسی مددکار اجتماعی ، فارغ از دیدگاه های سیاسی و در راستای ماموریت و خط مشی های قانون اساسی کشور خود فعالیت می نمایند ، می توانند به عنوان افرادی امین و متخصص در خدمت دولتها و مردم باشند. دولتمردان و سیاستگذاران با اطمینان و خاطری آسوده می توانند با تکیه بر توانمندی و مهارتهای مددکاران اجتماعی صداهای کم رمق درخودفرورفته را شناسایی کنند و بدین ترتیب مددکاران اجتماعی پل ارتباطی باشند برای معرفی آنان به تئوریسین ها و برنامه ریزان توسعه رفاه اجتماعی.
از منظر اجتماعی و بر اساس میزان توسعه یافتگی ، پایبند بودن به اصول والای انسانی و همکاری و تبعیت از سازمانهای بین المللی می توان میزان شیوع و گستردگی صداهای سرکوب شده را شناسایی کرد و فارغ از مبحث توسعه یافتگی ، به میزان تعهد اجتماعی ، احساس همدلی و رعایت و التزام به حقوق شهروندی که نقش موثری در شناسایی این مهم خواهد داشت می توان اشاره داشت. از آن جمله می توان به کودکی که در خانواده مقتدرانه زندگی می کند ، معلمی که تحت تاثیر قوانین سخت گیرانه ایدئولوژیکی و نژاد پرستانه امکان تعلیم آزادگی و آزاد اندیشی را به شاگردانش ندارد ، همسری که تحت سلطه شریک زندگیش صدا را در گلو خفه کرده و سختترین آزارها را تحمل می کند ، شهروندی که به دلیل فساد اداری و رفاقت بازی احساس درماندگی می کند، ندای ملتی که تحت سیطره زورگویان و استثمارگران ابرقدرتها زیر سقف شیشه ای مستتر می گردد ، مثالهایی از این دست هستند.
در برخی از جوامع گروههایی جدی گرفته نشده و حساسیت کافی را در جامعه بر نمی انگیزند (فقرا، سالمندان، بیماران صعب العلاج،بی سرپرستان و بدسرپرستان و کودک کار و خیابان و… )و هر یک نیازهای سرکوب شده و انباشته شده ای دارند که بدون پاسخ باقی مانده است . چنانچه به دنبال چرایی سرکوب صدا باشیم فقط و فقط باید جواب آن را در سیاستگذاری ها و میزان تعهد نمایندگان حقوقی و قانونی مردم و درجه مطالبه گرایی آحاد جامعه جستجو کرد
برای شنیدن صداهای سرکوب شده در کجای این کره خاکی قرار داریم ؟آنچه که بدیهی است از زمان عقب هستیم .پیشرفت های چشمگیر در موضوع ارتباطات و فناوری های نوین بیش از پیش انسانها را فردگراو درخودمانده نموده در حالیکه در همه جوامع پیشرفته و در حال توسعه ، شناسایی نیازهای انسانی و پرداختن به آن زمینه ساز رشد و تعالی و رسیدن به درجات مختلف کمال است .
سازمان جهانی بهداشت و یونسکو همه سالها با نام گذاری سال ها به تدوین برنامه و راهکارهای عملی برای تحقق موضوعات مربوطه می پردازد موضوعاتی همچون مناسب سازی ، سالمندان ، ارتباطات ، کیفیت زندگی و… . مددکاران اجتماعی در تمام دنیا دارای میثاق یگانه ای هستند و در کلیات قضیه همگی دارای اصولی انسانی و مورد وثوق کلیه دولتمردان البته با اختیارات متفاوت می باشند. یک مددکار اجتماعی در مواجهه با مخاطب خود درهر نقطه از کره خاکی از افریقا تا آمریکا،از آسیا تا اروپا ، از کشوری ایدئولوژیک تا دموکراتیک دارای اصول مشترکی است و در خصوص افراد جامعه خود بدون قضاوت و پیشداوری خدمت ارائه می دهد و بر اساس قوانین کشور تابعه خود کار می کند و بنوعی مصلح اجتماعی است . لذا فرصتی فراهم شده تا به مناسبت روز جهانی مددکاری اجتماعی در سوم مارس با پرداختن به موضوعی مشخص و جهان شمول ، مددکاران اجتماعی ، دولتمردان و سازمانهای مردم نهاد را در اشاعه خدمات تخصصی اجتماعی هم پیمان نمود. امید آنکه وقت را مغتنم شمرده و جامعه مددکاران اجتماعی در دنیا بر اساس پروتکلی واحد (در کلیات) و بومی سازی آن در جوامع مختلف به رهایی انسان ها و کمک به آنان گام بردارند. امید آنکه دست اندرکاران سازمان با امعان نظر به شعارهای تهیه شده در پوستر و با تکیه بر دانش و مهارت مددکاران اجتماعی هوشمندانه به تدوین برنامه جامع و همه گیر بپردازند و دولت ها و سازمانهای غیردولتی با محوریت بخشیدن به موضوع تعیین شده برنامه خود را تنظیم نمایند.

****************

چه کسی می خواهد
من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد !
من اگر ما نشوم ، تنهایم
تو اگر ما نشوی ، خویشتنی
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر می خیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد؟
سینه ام آینه است
با غباری از غم
تو با لبخندی از این آینه بزدای غبار
شعر از حمید مصدق

کبری راد
مددکار اجتماعی
گیلان رشت بهمن ۱۳۹۳

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا