مددکاری اجتماعی در کشور دانمارک
مددکاری اجتماعی و آموزش آن در دانمارک
فهرست عناوین مطلب
- ۱ مددکاری اجتماعی در دانمارک از ۱۷۹۰- ۲۰۰۳
- ۲ 1790- ۱۸۵۰: بشردوستی و کاهش فقر عمومی
- ۳ 1850- ۱۹۰۰: بشردوستی، کاهش فقر عمومی و اقدام برای خودیاری
- ۴ 1900- ۱۹۵۰: سازماندهی و مددکاری اجتماعی عمومی
- ۵ 1950- ۱۹۹۰: تأکید بر مددکاری اجتماعی عمومی؛
- ۶ 1990 تجدید سازماندهی، کار عمومی؛
- ۷ دانشگاههای معتبر آموزش مددکاری اجتماعی در دانمارک
- ۸ فیلدهای مددکاران اجتماعی، خدمات اجتماعی و سلامت در دانمارک
- ۹ تکنیکهای کاربردی در آموزش مددکاری اجتماعی
- ۱۰ تکنیکهای کاربردی در حرفه مددکاری اجتماعی
- ۱۱ References
مددکاری اجتماعی در دانمارک از ۱۷۹۰- ۲۰۰۳
کارکردهای رفاه و مددکاری اجتماعی
مددکاری اجتماعی با هدف تأثیرگذاری بر روابط افراد در جامعه آغاز شد؛ به طور کلی این حرفه با هدف بهبود وضعیت رفاهی افراد یا گروههایی که در شرایط فقر زندگی میکنند بنیان گذاشته شد. رفاه افراد از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد و دارای کارکردهایی به شرح زیر است:
- تأمین (پایدار): افرادی که توان کاری ندارند و یا قانونا مکلف به رسیدگی به همسر/ شوهر و یا فرزندان/ والدین نیستند؛
- مراقبت: در زمان بیماری و ناتوانی؛
- آموزش: برای همه کودکان؛
- مسکن: قدرت خرید/ اجازه منزل؛
مددکاری اجتماعی به طور گسترده می تواند کمبودهایی را که افراد در یکی یا تمام کارکردهای رفاهی نامبرده دارند، برطرف نماید. مددکاری اجتماعی تنها یکی از انواع فعالیتهای مؤثر در روابط افراد است و از طریق برقراری ارتباط سودمند با دولت، بازار، سازمانها و خانواده قادر است کارکردهای فردی و اجتماعی افراد را تقویت نماید.
نظری اجمالی به تاریخچه توسعه اقتصادی، سیاست اجتماعی و مددکاری اجتماعی در دانمارک نشان دهنده تأثیرات متقابل گسترده و متنوع میان کنشگران دولتی و خصوصی در زمینه انواع مختلف تولید و توزیع کالا و خدمات شامل نقل و انتقال درآمد (حقوق بازنشستگی، بیمه بیکاری، بیمه درمانی)، مراقبت (در زمان بیماری، تأمین مالی، هزینه های دارو و درمان) و آموزش است. مجموع سیاستهای صنعتی، آموزشی، مسکن و بهداشت از سیاستهای تأثیرگذار بر وضعیت رفاه شهروندان در دانمارک است.
پیشینه مددکاری اجتماعی در دانمارک به ۵ مرحله پرفراز و فرود قابل تقسیم است که در ادامه این مراحل ذکر شده اند:
۱۷۹۰- ۱۸۵۰: بشردوستی و کاهش فقر عمومی
در این دوره تولید و تجارت در دانمارک رونق گرفت. با رشد نسبی اقتصادی، افزایش اشتغال و انجام اصلاحات جدی دولت با الهام از نظریه های لیبرال سیستم مدارس دولتی برای همه کودکان در سال ۱۸۱۴ فراهم گردید و قانون فقرا به عنوان سیستمی عمومی برای حمایت از فقرا در سال ۱۷۹۹- ۱۹۰۳ برقرار شد. در سال ۱۸۰۷ و ۱۸۱۱ مؤسسه رویال (Royal) در حمایت از افراد ناشنوا و نابینا توسط جمعی از خیران مرد (و تعداد اندکی از زنان) در کپنهاک ساخته شد. بنیانگذاران رویال با هدف حمایت اقتصادی به تأسیس مؤسسه پرداختند.
۱۸۵۰- ۱۹۰۰: بشردوستی، کاهش فقر عمومی و اقدام برای خودیاری
در این دوره در دانمارک رشد صنعت و شهرنشینی مشاهده گردید. ازدیاد جمعیت در شهرها، فقدان حمایت خانوادگی، روابط سرمایه داری غالب بدین معنی که ارتباط بین کارفرما و کارگر تبدیل به پول- رابطه تعریف شد؛ از ویژگی های بارز این دوره است. بشردوستان و مذهبیون از توسعه در دانمارک ابراز نگرانی کردند. از سال ۱۸۷۰ جنبش کارگری به چالش فقر که در نتیجه رشد سرمایه داری ایجاد شده بود، پیوست؛ به طوریکه میتوان گفت میان بشردوستان و سوسیالیستها بر سر حل پیامدهای نامطلوب سرمایه داری صنعتی رقابت ایجاد شده بود. در طول دهه ۱۸۹۰ بحث قانون کیفری با توجه خاص بر کودکان و نوجوانان مطرح شد. در سال ۱۹۰۵ قانون حمایت از کودک، تدوین چهارچوبی جدید برای نظارت کلی بر زندگی کودکان و کمیته رفاه کودک برقرار گردید.
۱۹۰۰- ۱۹۵۰: سازماندهی و مددکاری اجتماعی عمومی
جامعه مُدرن دانمارک در حدود سالهای ۱۹۰۰ ایجاد شد و از مشخصه های آن ایجاد اتحادیه های کارگری، انجمنهای صنفی، احزاب و تشکلهای سیاسی، سیستم مدارس جامع، سیستم خدمات رفاهی مانند بیمارستان، تأسیس مهد کودک، تأسیس مؤسسات حامی کودکان یتیم و مورد غفلت بود. در سالهای ۱۹۱۴- ۱۹۱۸ وضعیت اقتصادی مناسب، تنظیم قیمتها در مسکن، غذا، زغال سنگ، گاز، لباس و غیره نقش مؤثری در کاهش فقر و نارضایتی اجتماعی داشت. در همین دوره مالیات شهرداری برای حمایت از فعالیتهای مددکاری اجتماعی گسترش یافت. در دهه ۱۹۲۰ نوع جدیدی از مددکاری اجتماعی با عنوان بیمارستان یار (Hospital Helper) و با حمایت از بیماران در فرآیند مراقبتهای بیمارستانی و ادامه این حمایتها پس از ترخیص ظهور یافت. با توجه به اینکه بیماری به عنوان یک دوره کوتاه مدت و یا بلندمدت ممکن است مشکلات اقتصادی بسیاری را برای بیماران ایجاد نماید؛ و در مواردی نیز احتمال مرگ یا ناتوانی را به همراه دارد، فقدان امید و اطمینان به آینده مانع بازتوانی بیمار میگردد؛. بنابراین در این مواقع «بیمارستان یار» از طریق ارائه خدمات مشاوره به بیمار در جهت کاهش عدم اطمینان و ایجاد بازتوانی و بهبودی یاری میرساند. انجمن نابینایان دانمارک و انجمن معلولان در سال ۱۹۲۵ از دیگر خدمات فعالیتهای جدید در این دوره بود.
بنیانگذاران انجمنهای نامبرده معتقد بودند که ارائه طرحهای عمومی برای تضمین اشتغال راهی برای استقرار برابری در جامعه است. انجمن سرطان دانمارک در سال ۱۹۲۸ از دیگر اقدامات سازمان یافته در این دوره بود. این انجمن با سه هدف عمده: ۱- پژوهش در حوزه سرطان، ۲- اطلاع رسانی در مورد سرطان و ۳- حمایت از بیماران سرطانی آغاز به کار نمود.
مددکاران اجتماعی در این بخش به ارائه خدماتی همچون حمایت روانی از بیمار در زمان بحران، جلسات و مشاوره های گروهی و ایجاد گروههای خودیار می پرداختند. همچنین طرح سیستماتیک اطلاعات عمومی درباره تمایلات جنسی و پیشگیری از بیماریهای جنسی مطرح شد که تنها بخشی از آن اجرا گردید. در سال ۱۹۳۹ قانونی تصویب شد که به موجب آن مؤسساتی تحت عنوان «مادر یار» ایجاد شد و خدماتی از قبیل مشاوره زایمان و حمایت در زمان تولد نوزاد را به عهده گرفتند. از دیگر اقدامات این مؤسسات حمایت از زنان در سقط جنین (abortion) بود. سقط جنین تا سال ۱۹۷۳ تنها در شرایط خاص مجاز شمرده میشد. در طول بحران اقتصادی سال ۱۹۳۰ طرحهای بسیاری برای از بین بردن فقر به کار گرفته شد از جمله جذب مشارکتهای داوطلبانه، ایجاد کافه هایی برای بیکاران، توزیع وعده های غذایی ارزان برای فقرا. همچنین پروژه های کار برای جوانان بیکار، ایجاد مناطق ورزشی در جنگلها و پارکها و کار در مزارع حاشیه ای همراه با آموزشهای پایه صورت گرفت. برخی از این طرحها در طول جنگ سالهای ۱۹۴۰- ۱۹۴۵ و با هدف دور نگهداشتن جوانان از جریانهای سیاسی و نفوذ ایده های اقتدارگرایانه بود.
۱۹۵۰- ۱۹۹۰: تأکید بر مددکاری اجتماعی عمومی؛
در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ مددکاری اجتماعی به ویژه در بخش عمومی توسعه یاقت. مراقبت از کودکان و نوجوانان، بکارگیری مشاوران مجرب (روانشناسان، روانپزشکان، مددکاران اجتماعی و …) و تشکیل کمیته هایی برای کمک به کودکان و نوجوانان شهری در شرایط تصمیم گیریهای پیچیده ایجاد گردید. همچنین گسترش مدارس مددکاری اجتماعی که مکانی برای تربیت مددکارن اجتماعی بود، آغاز شد. نوع جدیدی از مددکاری اجتماعی تحت عنوان «مشاور خانواده» توسعه یافت. مشاور خانواده، رفتارهای خانواده را کنترل نمی کرد بلکه به ارائه پیشنهاداتی به خانواده در ارتباط با مشکلات و یا فرزندان می پرداخت. در مؤسسات تازه تأسیس کودک بیشتر بر اساس «تشخیص» فعالیت میشد، این در حالی بود که مؤسسات پیشین از پویایی چندانی برخوردار نبودند و کمتر بر اساس رویکرد علمی اداره می شدند. در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ فعالیتهایی بر علیه «صدقه دادن» انجام شد و بسیاری از دیدگاهها به این سمت معطوف شد که درصد نسبتاً بالایی از زندانیان در گذشته دارای سوابقی در ارتباط با مؤسسات بشردوستانه بودند و این دیدگاه را تقویت کرد که فعالیت مؤسسات بشردوستانه چندان مناسب نیست. در طول دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بسیاری از نظریات مددکاری اجتماعی آمریکا در آموزش مددکاران اجتماعی دانمارک به کار گرفته شد. کار موردی (Casework) و گوش دادن فعال (Active Listening) به عناصر مهمی در آموزش تبدیل شد. نظریه های روانشناسی رشد، نظریه های بحران و تکنیکهای ارتباطی از موضوعات لازم برای مددکاران اجتماعی تلقی شد. از منظر سیاسی مددکاران اجتماعی طرفدار نگرش حزب کارگر با تأکید بر حقوق مددجویان بودند. در دهه ۱۹۸۰ روشهای کار با خانواده در مؤسسات شهری توسعه یافت و مددکاران اجتماعی تلاش کردند به جای تمرکز بر مراقبت از کودکان به آموزش والدین در بهبود روابط با کودکان همت گمارند. فیلد جدیدی از مددکاری اجتماعی در دهه ۱۹۸۰ برای معلولان ذهنی ایجاد شد و در دهه ۱۹۹۰ مؤسساتی بزرگ در حمایت از آنان بنا گردید. دیگر فیلدهای مددکاری اجتماعی در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ عبارت بودند از: دفاتر اتحادیه های کارگری، ارائه خدمات در حوادث و رویداهای صنعتی و تأسیس انجمن مسکن، ایجاد مناطق مسکونی و سازماندهی و توسعه آن بود.
۱۹۹۰ تجدید سازماندهی، کار عمومی؛
در طول دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ سازمانهای بسیاری در ارتباط با بیماری ایجاد شد. حمایت مالی گسترده از بیماران، حمایت روانی و تلاش به منظور بهبود درمان در این دوره مشهود است. شیوع بالای بیکاری و تأکید سیاستگذاران بر کاهش هزینه ها مددکاران اجتماعی را بر آن داشت تا به منظور متقاعد ساختن مددجویان به بسیج منابع اجتماعی بپردازند. مسئولان اعلام کردند که با توجه به شیوع بیکاری ۷-۸ درصدی همه متقاضیان شغل، میتوانند شغلی را دریافت نمایند اما نه در همان زمان که مورد انتظار آنان است. در سال ۱۹۹۸ قانون دریافت حقوق از کار افتادگی محدود شد و هزاران نفر از افراد ناتوان در ازای دریافت مستمری، به جستجوی کار مناسب و انعطاف پذیر همراه با حمایت شهرداری به کارفرمایان ارجاع داده شدند. با همه این موارد، مددکاران اجتماعی شهری گزارش دادند که یافتن کار مناسب و انعطاف پذیر برای این افراد مشکل است و دشواریهای بسیاری در مسیر یافتن شغل مناسب برای آنان وجود دارد.
دانشگاههای معتبر آموزش مددکاری اجتماعی در دانمارک
- دانشگاه آلبورگ؛
- دانشگاه آرهوس؛
- دانشکده دانشگاه وست؛
- دانشگاه اودنسه؛
- دانشگاه اسبیرگ؛
- دانشکده دانشگاه متروپولیتن؛
- دانشگاه نووک در گرینلند؛
فیلدهای مددکاران اجتماعی، خدمات اجتماعی و سلامت در دانمارک
- مراقبت و هزینه ها؛
- مراقبت از کودک؛
- بیمارستان؛
- سلامت روان؛
- بیماری و ناتوانی؛
- عقب ماندگی ذهنی؛
- سوء استفاده و آزار؛
- جرایم.
تکنیکهای کاربردی در آموزش مددکاری اجتماعی
- سخنرانی؛
- بحث و گفتگو؛
- کار گروهی؛
- طرحهای پژوهشی؛
- ایفای نقش؛
- مطالعه مبانی؛
- اقدام و عمل؛
- آزمون.
تکنیکهای کاربردی در حرفه مددکاری اجتماعی
- کار فردی؛
- کار گروهی؛
- کار جامعه ای؛
- مدیریت عمومی.
مروری مختصر بر مددکاری اجتماعی در دانمارک در طول ۲۰۰ سال گذشته اطلاعات ارزشمندی در مورد مددکاری اجتماعی به ما می دهد. در دانمارک مددکاران اجتماعی می توانند در طول ۵/۳ سال مدرک لیسانس دریافت نمایند. برنامه درسی پایه مددکاری اجتماعی بر پایه: نظریه های مددکاری اجتماعی، روانشناسی و روانپزشکی، قانون مدنی و اجتماعی، علوم سیاسی و اداری است و در آموزش آن چنانکه اشاره شد از تکنیک های متنوعی استفاده می شود.
References
- Jonasen, V (2004). Social work in DENMARK 1790-2003 a brief history. dsh-aa.dk
- Strauss, H. Social Work Education in Denmark. Copenhagen College of Social Work Metroplitan University College. dsh-k.dk
گردآوری و ترجمه: کبری واعظی؛ عضو کارگروه روابط بین الملل وبسایت مددکاران اجتماعی ایرانیان
کارگروه تخصصی مددکاری اجتماعی