مددکاری اجتماعی و مدیریت بحران

بازسازی و بازتوانی پس از وقوع بحران

مددکاری اجتماعی و مدیریت بحران: بدون تردید بحران می تواند در هر زمانی و برای هر فردی اتفاق بیفتد. در چنین شرایطی بسیار آسیب پذیر و نیازمند حمایت دیگران می شوند.

فهرست عناوین مطلب

مددکاری اجتماعی و مدیریت بحران

ارایه خدمات مددکاری اجتماعی در بحرانها توسط مددکاران حرفه ای هم در حین بحران و هم در پس از بحران و بازتوانی و توانمندسازی افراد و گروههای آسیب دیده نقش به سزایی در پیشگیری از آسیبهای فردی و اجتماعی پس از وقوع بحرانها دارند.

زمانیکه یکی از بلایای طبیعی رخ می دهد مردم یک اجتماع با مشکل مشترکی مواجهه می شوند که بخش عظیمی از افراد را درگیر می کند.

این مقاله به مداخلات مددکاری اجتماعی برای دستیابی به هدف  بازتوانی و توانمندسازی پس از بحران می پردازد که عنوان می نماید برای بازسازی و بازتوانی پس از بحرانها باید از مددکاری جامعه ای که یکی از روشهای مددکاری است کمک گرفت زیرا از یک طرف مشکل مشترک، تمامی جامعه را در برگرفته و از طرفی به دلیل کمبود نیروی ماهر و متخصص امکان مداخلات فردی و گروهی برای پاسخگویی به نیازهای همه افراد جامعه وجود ندارد.

کلمات کلیدی: بحران، بازسازی، توانمندسازی، مددکاری اجتماعی، مددکاران

۱-مقدمه:

در برخورد اولیه با شرایط بحرانی به طور معمول انتظار می رود که ا نسان از احتمال وقوع آن اطلاع داشته   المقدور سعی کند که از آن پیشگیری نماید از سوی دیگر خود را چنان  آماده نماید که حداقل خسارت و ضایعات را تحمل کرده. و آسیب چندانی نبیند در صورتی که اجبارا نا خواسته یا بدون انتظار با بحران مواجهه شد با واقع بینی درایت و عقل با آن برخورد کرده و سعی کند آسیبهای ناشی از بحران را کاهش داده و جامعه یا نظام را به حالت اول برگرداند.

بنابراین می توان مراحل مدیریت بحران را به شرح زیر دانست:

الف)بررسی های لازم برای ارزشیابی احتمال بحران

ب)اقدامات پیش گیری و افزایش ایمنی در مقابل بحران

ج)پیش بینی تمهیدات لازم برای مواجهه با بحران

ه)اقدامات اظطراری پس از وقوع بحران

و)بازسازی و ترمیم تخریبها و ضایعات بحران(بیرودیان۴۰:۱۳۸۵)

با توجه به این حقیقت که پیش بینی دقیق زمان وقوع حوادث طبیعی امکان پذیر نیست.

دانش و آمادگی افراد درباره حوادث طبیعی و چگونگی رویارویی با آن از اهمیت فراوانی برخوردار است(ظفری)۱۳۸۶:۳۵

اگر رخداد یک حادثه را در سه دوره زمانی قبل حین بعداز وقوع مورد بررسی قرار دهیم در تمام این مراحل آمادگی مناسب باعث کاهش ریسک پذیری و عدم تحقق فاجعه در جامعه می گردد.

در دوره پس از بحران نقش مددکاران اجتماعی را در دوره بازتوانی نباید نادیده گرفت و با آموزشهای لازم قبل از وقوع بلایا به مددکاران می توان از  وقوع آسیبهای روانی اجتماعی بعدی  پیشگیری نمود.

در مدیریت بحران بازسازی آخرین مرحله بوده که اقدامات بازسازی بعد از تثبیت اوضاع شروع شده و به منظور برگشت به حالت عادی انجام می شود. هدف از اقدامات بازسازی راه اندازی مجدد زیر ساخت فیزیکی جامعه می باشد.

۲.مرحله بازسازی پس از بحران(توسعه اجتماعی پس از بحران)     

زمانیکه یکی  از بلایای طبیعی رخ می دهد مردم یک اجتماع  با مشکل مشترکی مواجهه می شوند که بخشی عظیم از افراد را در گیر می کند .تحقیقات نشان  می دهد که بسیاری از افراد جامعه بحران زده در مراحل اولیه پس از بحران به کمک ها و مداخلات فردی و گروهی نیازمند هستند اما منطق مداخلات مددکاری اجتماعی به ما می گوید که برای دستیابی به هدف قادر سازی پس از بحران باید از مددکاری اجتماعی کمک گرقت.زیرا از یک طرف مشکل مشترک  تمامی افراد جامعه را در بر گرفته و از طرف دیگر همواره به دلیل کمبود نیروی متخصص امکان مداخلات فردی و گروهی برای پاسخگویی به نیازهای همه افراد وجود ندارد.

با گدشت زمان در حدود سه ماه  از وقوع حادثه  و متعادل تر شدن اوضاع اجتماعی ورود به مرحله بازسازی و باز توانی پس از بحران همراه با مداخلات مددکاری اجتماعی  و عمدتا به شکل جامعه ای سازماندهی آغاز می  شود.

در این مرحله مردم جامعه دیگر در گیر نیازهای اولیه زندگی نیستند و جامعه نیازمند حرکت به سوی بازیابی مجدد است.به همین منظور مداخلات جامعه ای در این دوره جدی ترین شکل مداخاه مددکاران محسوب می گردد. مددکاری جامعه ای عمدتا با هدف رشد و توسعه جوامع به فعالیتهای مختلفی دست می زند.

مطالعات اجتماعی به منظور نیاز سنجی و امکان سنجی برنامه ریزی اجتماعی به منظور ایجاد تغییر در مسیر رشد و توسعه و اقدام اجتماعی به منظور دست یابی به هدف از جمله مهم ترین رویکردهای مددکاری جامعه ای هستند.

تجارب حوادث چند دهه اخیر در کشور به روشنی نشان داده که هر اندازه همکاری وهمدلی مسولین دولتی و نهادهای مردمی و همچنین مشارکت و همراهی آسیب دیدگان  از این حوادث بیشتر باشد به همان اندازه امر باز سازی و نوسازی مناطق آسیب دیده متناسب با شرایط و ویژگی های اجتماعی اقتصادی فرهنگی جغرافیایی منطقه از سرعت بیشتری برخوردار خواهد بود.

منظور از مشارکت(Participate )یعنی همکاری آگاهانه و توام با میل رغبت در کلیه مراحل ساخت و ساز بگونه ای که فرد آسیب دیده احساس کندکه نظر او برای سیاست گزاران و دولت مردان ذیربط   اهمیت دارد وسهم او در ساخت و ساز به هر شکل و به هر میزان دارای اعتبار و ارزش است.

مشارکت و میزان آن علاوه بر این که به  چگونگی عملکرد دولت بستگی دارد  همچنین به  عوامل مختلفی در رابطه با مردم آسیب دیده مربوط است . از آن جمله عبارتند از سطح سواد سن جنس تاهل تجرد میزان تخریب منازل مسکونی و…

مشارکت به عنوان یک فرایند مهم در مباحث توسعه(Development) مطرح می گردد و از نظر برخی صاحب نظران و علمای اجتماعی یکی از مهم ترین شاخص های توسعه یافتگی مطرح می گردد و یکی از شاخص های عدم توسعه در یک کشور ناتوانی افراد از عدم مشارکت در  فعالیتهای اجتماعی است.  بنابراین موضوع مشارکت بحث نوسازی و باز سازی مناطق آسیب دیده از سوانح طبیعی را به مبحث توسعه ارتباط می دهد ضمن اینکه اصولا خسارت ها و تلفات ناشی از حوادث طبیعی در مناطق آسیب توسعه نیافته به جهت محرومیتهای اقتصادی و فرهنگی مضاعف است.

در مباحث مددکاری اجتماعی مشارکت به عنوان یکی از مهم ترین اصول حرفه ای قلمداد می گردد و در مددکاری جامعه ای جز   جدایی ناپذیر هر اقدامی است.مشارکت از دید حرفه ای  مددکاران اجتماعی یعنی شرکت مردم در فعالیتها            توام باشناخت آگاهی از یک طرف و میل و رغبت از طرف دیگر.

هرچند ظاهرا حوادث غیر مترقبه طبیعی در کوتاه مدت می تواند زمینه های فقر و مسکنت را در منطقه آسیب دیده تشدید کند؛ ولی سیاست گزاری های اصولی . و تدابیر متناسب با ویژگی های فرهنگی ؛اقتصادی و اجتماعی جامعه و سهیم وشریک قرار دادن همه جانبه مردم آسیب دیده در کلیه برنامه ها و مراحل سازندگی می تواند بستر توسعه در اتبعاد مختلف را برای آن جامعه فراهم کند و سرزمین مخروبه از بلایای طبیعی را به منطقه ای نوساز و آباد با مردمانی پرتلاش و امیدوار بدل سازد چنانکه تجربه کشوری چون ژاپن که همواره در معرض  حوادث طبیعی است نشان داده است که بحران های طبیعی به فرصتی برای توسعه این کشور بدل گشته است .

پس از وقوع بحران و وارد شدن به مرحله بازسازی (سه ماه تا یک سال پس از بحران)مددکاران اجتماعی مداخلات خود را در سطح اجتماعی انجام  می دهند.نکته قابل توجه این است که اجتماع های محلی حتی پس از بروز بحران نیز به حیات خود ادامه می دهند .

سرمایه اجتماعی مهم ترین عنصری  است که می توان با استفاده از ان مقدمات ارائه خدمات تخصصی را فراهم نماید .

فعالیت های اجتماعی در این مقطع غالبا دارای دو بعد اساسی می باشد:

۱-اقدامات اجتماع محور

۲-برنامه ریزی اجتماعی

مداخلات مبتنی بر اقدامات اجتماع محور

تشکیل کانونهای محلی در محلات در شرایط پس از بحران ؛مراحل ذیل را در بر می گیرد:

*انتخاب محله:

لازمه اجرایی شدن یک طرح اجتماع محور در ابتدای امر داشتن یک اجتماع محلی است .

دارا بودن ویژگی های اجتماع محلی برای بکار گرفتن این نوع مداخلات بسیار موثر و مهم است .بر این

اساس لازم است به شاخص هایی مانند مشارکت پذیری اعضای اجتماع محلی آشنایی اغلب اعضاء با یکدیگر احساس تعلق و وابستگی اعضای اجتماع به یکدیگر و محله و…توجه ویژه صورت گیرد.

توجه به این نکته ضروری است که بروز بلایای طبیعی معمولا موجب  جابه جایی های جمعیتی می شود و به همین دلیل احتمال دارد گروه هایی از افراد در منطقه ای ساکن شوند که تا قبل از آن هیچ شناختی نسبت به یکدیگر نداشته اند  .بهتر ان است که محله هایی برای اقدامات اجتماع محور انتخاب شوند که شناخت اعضاء از یکدیگر به قبل از وقوع بحران بازگردد.تجربه نشان می دهد آسیب دیدگان در شرایط بحرانی پس از بروز بلایا در کنار کسانی اقامت می گزینند که احساس امنیت بیشتری به آنها دارند.

۳.مددکاری اجتماعی و مدیریت بحران

فرایند پیش بینی و پیشگیری از وقوع بحران برخورد و مداخله در بحران و سالم سازی بعد از وقوع بحران را مدیریت بحران گویند

مدیریت بحران فرایندی علمی –کاربردی است که بوسیله مشاهده سیستماتیک بحرانها  وتجزیه تحلیل آنها در جستجوی یافتن ایزاری است که بوسیله آنها بتوان از بروز بحران ها پیشگیری نمود و یا در صورت بروز بحران ها و به منظور کاهش اثرات حادثه آمادگی لازم  برای امداد رسانی سریع و بهبودی اوضاع فراهم نمایند .

این فرایند هم مدیریت اورژانسی در حین حادثه و هم بازسازی پس از آن را شامل می شود.

مدیریت بحران علم نوینی است که در سطح کشوری ایالتی و شهری شکلهای مختلف  و گوناگونی دارد.

در مدیریت بحران خطرات بالقوه و منابع موجود ارزیابی قرار گرفته و کوشش می شود با برنامه ریزی های کارشناسانه بین مناع و توناییهای موجود و هم چنین خطرات احتمالی موازنه برقرار نمایند تا بااستفاده از منابع موجود بتوان بحران را کنترل نمود .

بحران از هر نوع که باشد آثار قابل ملاجظه ای را برجامعه خواهد داشت .بحرانها از لحاظ ماهیت بزرگی و شدت متفاوتند اما تمامی آنها عواقبی به بار می آورند که می توانند تواناییهای عملکری جامعه را مختل می نماید .

در اغلب بحرانها می توان به شرایط مشترک ذیل دست یافت:

-نیاز به تصمیم گیری سریع دارد.

-راه حل عمدتا محدود می باشد

-تصمیمات غلط ممکن است عواقب وخیمی داشته باشد

مدیریت بحران کار دشواری بوده است و می تواند بسیار مایوس کننده باشد . همواره باید به خاطر داشت

که هیچ بحرانی دقیقا شبیه بحرانهای دیگر نیست ولی با  این وجود تشابهات قابل توجهی بین آنها وجود دارد که کشف و درک این تشابهات کلیدی جهت برنامه ریزی یرای مقابله با بحران و تخفیف اثرات سوء آن خواهد بود.

مدیریت بحران به عنوان یک علم چند وجهی و میان رشته ای شامل فیلدهای سلامت عمومی و مدیریت جغرافیا مهندسی علوم کام÷یوتر روانشناسی و مددکاری اجتماعی است .

مدیریت بحران فراگیر طرح های فوری را در همه سطوح دولتی غیر دولتی و اجتماع بزرگ شامل می شود.

مددکاری اجتماعی در مدیریت بحران بر سطوح متنوعی از مداخله تاکید می کند:

سطوح فردی خانوادگی، فردی اجتماعی

تکنیک مددکاری اجتماعی در مدیریت بحران شامل کار فردی گروهی و یا جامعه ای است  وبه همان نسبت سیاست اجتماعی و برنامه ریزی اجتماعی را شامل می شود.

مسئولیت مدیریت بحران با دولت نظام سیاسی و حقوقی است و مددکاران اجتماعی در همه ی این بخش ها دحضور دارند مددکاری اجتماعی همواره بر رفاه انسانی تاکید می کند .

در مواقع بحرانی حرفه مددکاری اجتماعی بر عدالت اجتماعی وتوزیع منابع در بین افراد  بصورت عادلانه تاکید می کند  . دانش مددکاری اجتماعی و استفاده از نظریات کاربردی مددکاری اجتماعی و جامعه شناختی تکنیک های مدیریت بحران را شکل می دهد درک شرایط اجتماعی و محلی  همچنین سیاست اجتماعی  و برنامه ریزی اجتماعی ارتباط مستقیمی با فعایت مددکاران اجتماعی در چنین شرایط دارا هستند.

۴.تعریف مدیریت بحران

بحران عبارت است از وضعیتی که شرایط جامعه را دچار انحلال کند به عبارت دیگر عملکرد های به هنجار جامعه را مختل نماید. حال در این میان مدیریت بحران مناسب  می تواند تبعات سوء ناشی از یک حادثه را کاهش داده ونقش مناسب خود را ایفا نماید .

منطبق تعاریف بین المللی مدیریت در سوانح طبیعی چهار رکن اصلی و اساسی داردکه عبارتند از:

*آمادگی

**واکنش به هنگام وقوع

***بازسازی پس از بحران

****پیش گیری و کاهش خسارت

سلیکیوربحران را چنین تعریف می کند: حالت آشفته و در هم ریخته گذرایی که ویژگی آن بیشتر ناتوانی فرد در کنار امدن با موقعیتی خاص ،  با استفاده از روشهای مرسوم مساله گشایی است.

نمایش بحران دامنه کامل را در بر می گیرد  که از افکار خود کشی گرایانه غیر اختصاصی گاه آغاز و با نخستین اقدام با قدرت مرگ آفرینی کم منجر  و بالاخره اقدام تکراری بسیار مرگ بار با نیا ز به مراقبتهای طبی ویژه در اقدام کنندگان مزمن چند باره ختم می شود.

۵.مرحله بازسازی

مجموعه ای از اقدامات است برای باز گرداندن شرایط   زیستی شرایط زیستی مردم و ناحیه ی فاجعه دیده همچنین اقدامات بلند مدت برای اینکه جامعه به حالت عادی یا بهتر از حالت عادی باز گردد .

در حقیقت مرحله ی بازسازی بلافاصله پس از وقوع سانحه با نگرش جامعه به باز سازی شروع می شود .

یعنی تمام شرایط بازسازی اعم از بازسازی زیر ساخت ها و ساختمان ها و باز سازی اقتصادی اجتماعی فرهنگی و… نیز باید در نظر گرفته شود.

در این فرایند تلاش بر آن است که حداقل خدمات مورد نیاز ناحیه سانحه دیده محفوظ بماند که در دو نوع اقدام بلند مدت وکوتاه مدت در نظر گرفته می شود.

در اقدامات بلند مدت هدف بازسازی و تجدید بنای جامعه از سرگیری روند توسعه و اجرای برنامه هایی برای کاهش حوادث احتمالی آتی است و می تواند شامل اقدامات زیر باشد:

-۱مشاور در امور بازسازی

-۲برآورد خرابی و خسارت

-۳پاک سازی شامل نخاله و ضایعات ساختمانی و آلودگی های بوجود آمده-

-۴راه اندازی مرکز امدادرسانی-

-۵پرداخت وام های کم بهره و یا بلاعوض جهت شروع بازسازی خانه های آسیب دیده-

۶-اطلاع رسانی مناسب در مورد مراحل بازسازی (محمودزاده ۴۵:۱۳۹۰-)

۶.عملیات احیاءو بازسازی

مدیریت بحران و کمیته های مربوطه اغلب توان خود را صرف نجا ت حفاظت و ایمنی می نمایند .

در حالی که لازم است  که آنها جامعه را وادار به بازسازی و ترمیم کرده و سعی نمایند کارشان را سرعت بخشند.

انتظار عامه در این است که در بازسازی سعی گردد نه تنها وضعیت به حالت اولیه باز گردد بلکه حتی احتمال بحران در منطقه از بین برود و دیگر هیچ حادثه ای چنین بحرانی را بوجود نیاورد .

در سکونت گاه های عصر حاضر قصور در بازسازی و مقاو سازی باعث ضررهای غیر قابل جبران

به مناطق اقتصادی مشکلات رشد سریع جمعیت در مناطق دیگر و اثرات روانی شدید برای مردم میشود.

(بیرودیان۱۳۲:۱۳۸۵)

طبقه بندی بحران از نظر منشاء:

۱-بحران های طبیعی : به آن دسته از بحران ها گفته می شود که منشاء آنها فرایندهای طبیعی زمین

(آتشفشان زیرش کوه و….)جو(باد طوفان خشکسالی و…)و یا بیولوژی (طغیان انواع حیوانات گیاهان و…)

و کاهش ترکیبی از هر سه فرآیند می باشد(بیروذیان۲۵:۱۳۸۵ )

۲-بحران های فنی و تکنولوژی: به آن دسته از بحرانها گفته می شود که ناشی از فعالیتهای انسان براب رفع مایحتاج و ضروریات زندگی و اجتماعی در زمینه های صنایع معادن تجارت و… می باشد.

به عبارت دیگر منشاء این بحرانها توسط انسان بوجود می آید و اغلب اشتباهات و سهل انگاری ها عدم رعایت اصول ایمنی و ضعف فنی و… باعث برون این بحران می گردد

آتش سوزی اماکن نشر تشعشعات هسته ای سوانح استخراج معادن وحوادث حمل نقل و…)

۳-بحران های سیاسی:اختلالات ناسیونالیستی نژادی قومی ایدئولوژیکی سلطه جویی اقتصادی و….

باعث تنش و برخوردهای داخلی و بین المللی شده که اغلب عوارض آن همراه  با ضایعات جانی خسارات مالی تخریب محیط

و… ایجاد می گردد . در این بحران ها بزرگترین مساله از بین رفتن امنیت عمومی است.

۴-بحرانهای اجتماعی اقتصادی:

ایجاد رعب و وحشت در جوامع با اهداف سیاسی اقتصادی یا خواسته های غیر قانونی از طریق ربودن انسانها

افزایش غیر عادی بیماران و آسیب دیدگان ناشی از ویروس و میکروبها که باعث بروز اپیدمی می شود و یا مهاجرت و پناهندگی همه از بحرانهای اجتماعی اقتصادی می باشند (بیرودیان۳۵:۱۳۸

عملیات بازسازی زمانی آغاز می شود که عملیات امدادرسانی به پایان رسیده باشد . یعنی تهدیدهای جدی برای زندگی منابع مالی ومحیط زیست بر طرف شده باشد و باز سازی دارای دو مرحله می باشد :۱:بازسازی کوتاه مدت ۲: باز سازی بلند مدت

۱-بازسازی کوتاه مدت:

اگر تهدیدهای جدی سانحه بر طرف شده باشند می توان در کنار عملیات امدادی به باز سازی شریانها و تآسیسات حیاتی اقدام نمود. باز سازی کوتاه مدت عبارت است از احیاء شریان های حیاتی و سیستم های مختلف شامل تهیه آب غذا تآمیت سرپناه برای شهروندان انتقال مجروحان به بیمارستان ها و احیاء سیستم برق رسانی و سایر تآسیسات حیاتی شهری

یکی از کارهای بسیار دشوار در مدیریت بحران ارزیابی میزان خسارت هاست

۲-بازسازی درازمدت:

هدف باز گرداندن تمام سیستم ها به حالت قبلی خود و حتی بهتر از آن است .باز سازی دراز مدت که شامل بازسازی یا جابجایی کلیه زیر ساختها و تآسیسات کلان شهرها اعم از خانه ها سیستم های  آب رسانی خیابانها بیمارستانها پل ها مدارس و…است . می تواند سالهای متمادی بطول انجامد.

مراحل اجرای عملیات بحران:

مراحلی را که طی آنها جامعه یا سیستم بحران زده از آغاز تا به مرحله عادی و بهبود می رسد می توان به چهار بخش مهم که همه با هم دارای فصل مشترک می باشند تقسیم نمود. لازم به ذکر است که دوره زمانی هر بخش تقریبا ده برابر دوره قبل از آن طول میکشد و این امر با توجه به تجربه کارشناسان ابراز گردیده است.

این بخش ها عبارتند از :

۱-دوره فوریتهای عملیات

۲-دوره ترمیم و بازگرداندن جریان عادی و نسبی در جامعه

۳-دوره احداث و باز سازی

۴-دوره تغییر مکانهای الزامی( بیرودیان۱۳۲:۱۳۸۵(

دوره ترمیم و باز گرداندن جریان عادی نسبی در جامعه:

دوره فوریتهای عملیاتی بازگشایی راه را برای ترمیم تعمیر خرابی ها و برقراری جریان عادی زندگی نسبی در جریان بحران زده می باشد .

رفع نیازهای زندگی شهری مانند آب برق تلفن تجارت در حد رفع نیاز صنایع و احداث ساختمانهای مسکونی آغاز می گردد.

ساختمانهای غیرقابل ترمیم تخریب شده و کوشش هایی برای بازگرداندن اقتصلد و فعالیتهای اجتماعی انجام می گیرد.

دوره ترمیم وبازگرداندن جریان عادی زندگی هنگامی  تمام می شود که خدمات عمده ی شهری حمل نقل عمومی آب لوله کشی برق تلفن به طور فعال به کار افتاده و خاک نخاله های تخریب ساختمانها جمع آوری شده و افرادی که به مناطق دیگر پناهنده شده بودند به جامعه اصلی خود باز گشته بودند.

اگر جامعه دارای منابع و سرمایه زیاد باشد این دوره چند ماهه خاتمه پیدا می کند ولی در سایر جوامع ممکن است این دوره بیش از یک سال طول بکشد(بیرودیان۱۳۳:۱۳۸۵)

-دوره احداث بازسازی:

زمانی انجام می پذیرد که سرمایه گذاری های بزرگ برای تولید و خدمات دوباره به راه می افتند بازسازی می گردند . و اوضاع اقتصادی  به حالت قبل از بحران باز می گردد. این دوره تا زمانی ادامه دارد که جمعیت برابر با زمان قبل از بحران گردد . مشاغل مردم خانه ها و فعالیتهای اجتماعی   آنها که از دست رفته بودند دوباره به دست آید.

در این دوره به کمک پروژه های بزرگ سبک جدید ساختمان سازی جایگزین می شود .

این مرحله ممکن است چندین سال طول بکشد(بیرودیان۱۳۳:۱۳۸۵)

-واکنش افراد بازمانده پس از بحران

در دوره پس از بحران فعالیتهای خود انگیخته تجارت را کسانی انجام می دهند که آگاهند و توانایی نیز دارند .

بعضی از افراد ممکن است در اثر فاجعه  مبهوت شه اند.

اکثر  مردم موقعیت را درک  کرده و در جهت برآوردن نیازهای فوری و اقدامات تآمینی برای بقاء خود و دیگران عمل مینمایند.در تعاریفی که از این دوره اولیه فاجعه شده است آنرا دوران جمع بندی    ویا فهرست برداری خوانده اند.

در این دوره افراد آنچه را برسرشان آمده است جمع بندی می کنند . متوجه می شوند که با مرگ روبرو شده اند و از آن جان بدر برده اند در اثر مرگ و صذمات دیگران دچار شوک می شوند و با کمال نگرانی به دنبال افراد خانواده خود و کسانی که می شناخته اند می گردند . با وجو این خود تا حدودی دچار شوک و بی حسی می گردند که خود را در مقابل تآثیرات عاطفی کامل فاجعه مخصوصا از دست دادن خویشان و اقوام خود حفظ نماید.

سپس  به تدریج شا ید چند ساعت تا چند روز بعد فشار روانی کارگر می افتد و واکنش های مربوط به آن شروع می شود  یا ادامه می یابد.از این حالت یا فرد احساسات خود را بروز می دهد یا حالت بهت و بی تفاوتی را ادامه می دهد. اما در این مقطع از زمان انرژی روانی در وهله ی اول صرف زنده ماندن حصول اطمینان از ادامه زندگی و امنیت بازیافتن کسان خویش و محافظت آنها می گردد .

***اقداماتی برای کسب تسلط بازماندگان از بحران:

اقداماتی که در جهت خنثی سازی تجربه ناتوانی و عدم کارای  بازماندگان بحران بکاربرد بشرح ذیل  است:

۱-عملیات نجات بلافاصله پس از بحران اعزام تیم های نجات و ویژه جهت کمک به مصدومان و باز ماندگان می تواند از حس سردرگمی عجز و ناتوانی افراد بازمانده بکاهد و با ایجاد امید در دل آنها و داشتن نقش فعال رهبری به اوضاع کنترل داشته باشند.

۲-صحبت کردن در مورد واقعه از دیگر روشهای تسلط بر اوضاع است فرد حوادث را در قالب کلمات بیان می کند و بدین ترتیب درون   خود را خالی می سازد تا دیگران از آن با خبر شده به همدردی بپردازد.

این بیان احساسات درونی هم چنین وسیله ای خواهد بود برای تخلیه عاطفی و انحراف توجه به طوری که بعضی از احساسات سرکوب شده مربوط به فاجعه کاهش می یابد.

۳-در جهت کسب تسلط و برتری بکار می آید شهادت دادن است چه به صورت کتبی (مثل نوشتن کتاب یا گزارش و چه به صورت های دیگر(مصاحبه های تلویزیونی)

۴-تخلیه احساسات گریستن می تواند اهمیت ویژه ای داشته باشد ولی برای مردان یا در فرهنگهایی که پریه کردن مجاز شمرده نمی شود کار دشواری است .اولین باری که فرد فرصت گریستن می یابد گریه ای اندوه بار است نه برای خلاصی از فاجعه.

۷.نتیجه گیری :

در بلایا و بحرانها اعم از بحرانهای طبیعی و اجتماعی از وجود مددکاران اجتماعی حرفه ای که با شیوه های مددکاری فردی و گروهی و جامعه ای یا کار با فرد یا کار با گروه یا کار با جامعه آشنا هستند استفاده کرده و با توجه به فرایندهای مددکاری اجتماعی که از مطالعه شروع شده و س÷س تشخیص و برنامه یا برنامه های کمکی وتدوین و اجرای برنامه های کمکی و ارزیابی و در مرحله آخر پیگیری که مددکاران با آن فعالیتهای مددکاری خود را در بلایا و بحرانها سازماندهی می نمایند می طلبد که در بحرانها و بلایا از نقش مددکاران بیشتر استفاده نمایند تا مددکاران زمینه های فرهنگی اجتماعی و توانمند سازی و بازتوانی افراد یا گروهها یا جوامع آسیب دیده را در بلایا پس از بحران فراهم سازند.

۸.پیشنهادات:

  • استفاده از مددکاران اجتماعی حرفه ای در بلایا و مدیریت بحرانها جهت اقدام اجتماعی که در بلایا انجام می دهند.
  • نادیده گرفتن نقش مددکاران در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی روانی بلایا
  • برگزاری کلاسهای باز آموزی مددکاران توسط تیمهای تخصصی مدیریت بحران برای آمادگی برای توانمند سازی و بازتوانی بلا دیدگان

نویسندگان: فرهاد شهریاری محمدی : کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی |  منصوره خلجی : کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی

جهت دریافت فایل PDF مقاله اینجا کلیک کنید.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران

منابع :

-محمود زاده؛امیر؛همکاران؛آشنایی با مفاهیم مدیریت بحران ؛؛انتشارات علم آفرین-اصفهان-۱۳۹۰

برولی ؛رافائل؛مترجم طالبی نژاد؛محمد رضا؛همکاران؛هنگامی که فاجعه رخ می دهد؛انتشارات امیر کبیر-اصفهان۱۳۷۲؛-

-بیرودیان؛نادر؛مدیریت بحران. ؛انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.۱۳۸۵

-یحیی زاده  ؛حسین؛همکاران؛مددکاری اجتماعی و مداخله در بحران-،انتشارات آوای نور-۱۳۹۳

رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
دکمه بازگشت به بالا