حوادث ناشى از کار هم براى کارگران و هم براى کارفرمایان و هم بر جامعه عوارض زیانبارى دارد.
حوادث ناشى از کاربراى کارگران سبب درد و رنج و آسیب جسمى و احتمال معلولیت و عدم توانایى در انجام کارهاى سابق و هم چنین اثر روانى ناشى از محدودیت شغلى و کاهش حقوق کارگرى میشود که درصورت معلولیت و مرگ کارگر آثار ذکر شده شدیدتر است.
همچنین برخى عوارض حوادث ناشى از کار براى کارفرمایان شامل: کاهش تولید، کاهش کیفى محصول در اثر بکارگیرى کارگر جدید بجاى کارگر حادثه دیده، افزایش هزینه اضافه کار براى جبران کاهش تولید، اتلاف وقت و هزینه حقوقى و هزینه ها و درمانى،…..
همچنین برخى عوارضی که حوادث ناشى از کار براى جامعه دارند شامل:
کاهش درآمد خانواده به دلیل خروج فرد از نیروى کار، تأثیر بر سازمانهاى پرداخت کننده خسارت،..
و اما عوارض حوادث ناشى از کار براى خانواده فرد آسیب دیده این است که فرد آسیب دیده به دلیل محدودیت جسمى و روانى دچار انزواى اجتماعى شده و در بسیارى از موارد به آسیبهاى اجتماعى نظیر خشونت، اعتیاد و خودکشی روى میآورد و این عامل تأثیر مستقیم بر زندگى فردى و خانوادگى وى میگذارد.
حوادث ناشى از کار براى فرد به میزان تحصیلات، انگیزه، توانایی و مهارت بر وضعیت جسمى و روحى وى اثر میگذارد و سبب اُفت تحصیلى فرزندان و چه بسا ترک تحصیل آنان جهت کسب درآمد است و موجب حرکت فرزندان و مادر خانواده به سمت کار خارج از منزل و ایجاد معضلات اجتماعى و حرکت بسوى شغلهاى کاذب و غیر قانونى میشود.
در حادثه قابل پیش بینى آتش سوزى و فروریزی ساختمان پلاسکو در تهران مثل هر حادثه قابل پیش بینى دیگر عوامل محیطى و رفتارى شامل تجهیزات ناقص، ضعف مدیریت در ایحاد برنامه مناسب براى ایمنى، تهویه نامناسب، عدم استفاده و عدم توجه به علائم هشداردهنده و اضطرابهاى مختلف، ریسک کردن، استفاده نادرست از ابزار و تجهیزات، عجله، افسردگى، مشکلات مالى، نبودن مهارت یا آگاهى، نقص فیزیکى یا روانى، عدم تطابق دانش و توانایی هاى جسمى و روانى نقش داشته اند، جهت پیشگیرى از همچون حوادثى سازمانها و نهادهایى که محطیهاى مختلف کارى به آنها مربوط میشوند باید با در نظر گرفتن عوامل و عوارض حوادث در محطیهاى کارى نهایت تلاش و دانش خود را به کار گرفته و از بروز چنین حوادث تأسف بارى پیشگیرى نمایند که پیشگیرى به دلایل متعدد بهتر از درمان است. بنظر میرسد نقش مددکاران اجتماعى چه قبل از بروز و چه بعد از بروز این حوادث بسیار جدى و مهم است و آن تلاش از طریق هشدارهاى لازم جهت پیشگیرى از این حوادث و آسیبهاى اجتماعى که در پى دارند و همچنین نقش یاورانه و درمانگرانه آنان بهمراه روانشناسان بعد از بروز این حوادث تلخ است چرا که در حوادث ناشى از کار فرد آسیب دیده احساس محرومیت کرده و این احساس به احساس کم ارزشى یا بى ارزشى فردى می انجامد و به دلیل از دست دادن توانایی جسمى و شغل خود احساس تبعیض کرده و انگیزه و اعتماد بنفس خود را از دست داده و دچار ناامنى، پرخاشگرى، حالات نابهنجار روانى و در نهایت جدایی و انزواى اجتماعى میشود و براى فرار از بیکارى و حفظ هویت خود به مواردى نظیر خشونت خانوادگى، همسرآزارى، اعتیاد و دزدى روى مى آورد. موارد ذکرشده علاوه بر آسیب به فرد بر خانواده او نیز اثر میگذارد و در اثر کاهش درآمد باعث روى آوردن به مشاغل کاذب و ترک تحصیل فرزندان و آزار در خانواده میشود و در مواردى هم دیده شده به دلیل فشارهاى روانى فرد دست به خودکشى هم میزند.
گرچه حضور مددکاران اجتماعى و روانشناسان در شرایط پس از وقوع حادثه ضرورى و مهم است اما با نگاهى کمى عمیق تر هم به شغل مددکارى و هم به چنین حوادثى میتوان نقش مددکاران اجتماعى را در هشدارهاى لازم جهت بررسی شرایط موجود محطیهاى نامناسب کارى و عوارض و عواقب ناشی از حوادث احتمالى و قابل پیش بینى بوضوح مشاهده کرد…
حوادثى که بلاى طبیعى نبوده و قابل پیش بینى میباشند و بشر در بروز و ظهور آنها دخالت داشته و عمدتاً نیروهاى جوان و فعال زیر چهل سال قربانى اینگونه حوادثند.
امیدکه مسئولین با خردورزى و بکارگیرى دانش و اندیشه شرایطى فراهم کنند که در بلایاى طبیعى هم کمترین آسیب را داشته باشیم، چه رسد به حوادث قابل پیش بینى نظیراتش سوزى و فروریختن ساختمان پلاسکوى تهران…..
فرح اشرف پور | کارشناس ارشد روانشناسى؛ کلینیک نوید زندگى
مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران