هر از گاهی میبینیم که در رسانههای کشور آماری جدید از وضعیت سلامت روان بهویژه در حوزه زنان منتشر میشود که گاهی این اعداد و ارقام با یکدیگر متناقض هستند.
به گزارش مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران به نقل از مهرخانه نتایج بررسی سال ۱۳۸۴ وزارت بهداشت درباره بار بیماریها نشان میدهد که رتبه اول بار بیماریها در زنان ایرانی مربوط به اختلالات روانی- رفتاری و در مردان مربوط به حوادث عمدی و غیرعمدی از جمله تصادفات است و اختلالات روانی رفتاری رتبه دوم بار بیماری را در مردان ایران دارد.
طبق تعریفی که سازمان جهانی بهداشت برای سلامت داده است، سلامت جسمانی بدون سلامت روانی قابل تعریف نیست. این در حالی است که اختلالات روانپزشکی برعکس بیماریهای جسمی علاوه بر بیمار، افراد خانواده و جامعه را نیز تحتتأثیر قرار میدهد و در صورت عدم درمان و تداوم، موجب کاهش بازدهی و توانایی، اخراج از محیط کار و خسارتهای مادی فراوان میشود.
سازمان بهداشت جهانی پیشبینی کرده است که تا سال ۲۰۳۰، افسردگی مهمترین بیماری ناتوانکننده در کل دنیا خواهد بود که البته بر اساس نظرات بعضی کارشناسان این اتفاق تا سال ۲۰۲۰ رخ خواهد داد.
نتایج بررسی سال ۱۳۸۴ وزارت بهداشت درباره بار بیماریها نشان میدهد که رتبه اول بار بیماریها در زنان ایرانی مربوط به اختلالات روانی- رفتاری و در مردان مربوط به حوادث عمدی و غیرعمدی از جمله تصادفات است و اختلالات روانی رفتاری رتبه دوم بار بیماری را در مردان ایران دارد.
کدام آمار را باور کنیم؟
هر از گاهی میبینیم که در رسانههای کشور آماری جدید از وضعیت سلامت روان بهویژه در حوزه زنان منتشر میشود که گاهی این اعداد و ارقام با یکدیگر متناقض هستند.
در سال ۹۱ عباسعلی ناصحی؛ مدیرکل سابق سلامت روان وزارت بهداشت، سهم زنان را در اختلالات روانی ۲۶.۵ درصد و سهم مردان را ۲۰.۸ درصد دانست و گفت: به طور متوسط شیوع بیماریهای روانی در جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال، ۲۳.۶ درصد است که نسبت به آمار ۲۰ سال قبل، رشد چندانی را نشان نمیدهد. بهطورکلی بیماریهای روانی حدود ۱۴ درصد کل بار بیماریهای کشور را به خود اختصاص میدهند که در مقایسه با آمار جهانی متوجه میشویم که شیوع اختلالات روان در ایران بالا نبوده، بلکه ما در وضعیت میانگین قرار داریم.
احمد حاجبی، مدیرکل سلامت روان وزارت بهداشت نیز آخرین شیوع اختلالات روانی در کشور را ۲۳.۶ درصد اعلام کرد و گفت: آماری از افرادی که به اختلالات روانی مبتلا هستند، اما شناسایی نشدهاند، وجود ندارد، اما آمار موجود از شیوع اختلالات براساس دقیقترین دستگاهها در جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال ثبت شده است.
کدام گروهها افسردهترند؟
2 سال پس از ارایه این آمار، دکتر رضا رادگودرزی؛ مجری طرح پیمایش ملی سلامت روان آمار جزییتری اعلام کرد و گفت: اختلال افسردگی در جمعیت عمومی ۱۲.۷ درصد است که ۱۵.۴ درصد زنان اختلال افسردگی اساسی دارند، این در حالیست که ۱۰.۲ درصد مردان به این بیماری مبتلا هستند. ۲۲ تا ۲۴ درصد از افراد طلاقگرفته اعم از زن و مرد یا کسانی که از یکدیگر جدا شده، اما هنوز بهطور رسمی طلاق نگرفتهاند و نیز عدهای که همسر خود را از دست دادهاند، به افسردگی اساسی مبتلا هستند.
این درحالیست که افسردگی در افراد متأهل ۱۲.۵ درصد است. همچنین درصد اختلال افسردگی در بیکاران بهطور معناداری بیش از شاغلان، دانشجویان و محصلان است؛ بهطوریکه میزان افسردگی در افراد بیکار ۱۶.۵ درصد و در شاغلان ۱۱ درصد است. درحالی افسردگی اساسی ۱۳.۵ درصد از شهرنشینان را گرفتار کرده که این عدد در روستاها ۱۱ درصد برآورد میشود. همچنین افسردگی در افرادی که از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی در جایگاه پایینتری قرار دارند، ۱۴.۹ درصد و در افراد با وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالا ۱۱.۷ درصد است.
رادگودرزی در مورد مراجعه بیماران به پزشک بیان کرد: ۶۰ درصد افراد افسرده به روانپزشک مراجعه نمیکنند و از میان ۴۰ درصد باقیمانده هم، یکسوم به درمانهای سنتی و طب مکمل از قبیل مراجعه به عطاریها، طب سوزنی، دعانویس و… روی آوردهاند.
با وجود اینکه بسیاری از آمارها حاکی از شیوع بیشتر بیماریهای روانی در زنان است، اما آمارهایی نیز دیده میشود که شیوع این بیماریها را در مردان بیشتر میداند.
چندی پیش دکتر علی باغبانیان، روانپزشک اظهار کرد که مردان ایرانی ۵ برابر زنان دچار بیماریهای روانی میشوند و دلیل آن را مشکلات اقتصادی دانست. به عقیده او مشکلات اقتصادی در جامعه موجب شده است مردان ایرانی برخلاف مردهای جوامع دیگر که تفریحاتی نظیر ورزش، گردش با دوستان و مسافرت را جزو برنامههای ضروری خود میدانند، به صورت دو یا چند شغله از صبح تا شب کار کنند؛ این شرایط موجب شده آنها از توجه به سلامت جسم و روح خود غافل شوند.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران، با تأکید بر اینکه شیوع افسردگیهای شدید در بین مردان پنج برابر زنان است، ادامه داد: افسردگیهای خفیف تا ۲۰ درصد در بین زنان شایع است، اما افسردگیهای شدید که در بسیاری از مواقع منجر به بستری و درمانهای دارویی طولانیمدت میشود، در بین مردان پنج برابر زنان است و اقدام به خودکشی در بین زنان پنج برابر مردان است، اما میزان خودکشیهای موفق یا منجر به فوت در بین مردان پنج برابر زنان است.
عدهای از مسئولان و کارشناسان هم معتقدند که پژوهش دقیقی درباره وضعیت بیماریهای روحی و روانی در ایران در دست نیست که نداشتن آمار از بیمارانی که به پزشک مراجعه نکردهاند میتواند این موضوع را تأیید کند و از طرفی بسیاری از مسئولین و روانشناسان اذعان میکنند که نوع بیماریهای روانی بین زنان و مردان متفاوت است و در هر گروه یک نوع بیماری خاص بیشتر دیده میشود.
دلایل اختلالات روانی در زنان
روانشناسان و جامعه شناسان معتقدند دلایل اختلالات روانی در زنان به مسایل هورمونی و شرایط این افراد در اجتماع مربوط میشود. دکتر علی باغبانیان، روانپزشک معتقد است که عوامل ژنتیک، استرس و ساختار شخصیتی فرد، سه ضلع بیماریهای روحی و روانی افراد را تشکیل میدهند.
دکتر هادی معتمد؛ آسیبشناس اجتماعی نیز بیماریهای اعصاب و روان را غیرمرتبط با مسایل اجتماعی میداند و معتقد است که بهطورکلی، ایجاد مشکلات مرتبط با اعصاب و روان به عواملی مانند بیولوژی، عوامل ساختاری و مادرزادی، عوامل سایکولوژیک و خانوادگی و عوامل اجتماعی بستگی دارد. در مورد مسایل خانوادگی مؤثر در بیماریهای روحی و روانی باید گفت که خانواده با وجود همه تهدیدها همچنان نهادی قوی در جامعه ایران است و همین امر میتواند تأثیر بیماریهای روحی و روانی را کاهش دهد. در رابطه با مسایل اجتماعی نیز باید توجه کرد که ما در یک جامعه در حال گذار و توسعه قرار داریم و سیر تحولات و تغییرات بر روی اعصاب و روان افراد تأثیرگذار خواهد بود.
پرویز مظاهری، روانپزشک نیز معتقد است که زنان به دلیل هورمون، زایمان و نقش مضاعفی که زن در جامعه و بیرون از خانه دارد، بیشتر دچار افسردگی میشود. افسردگی زنان ۵ تا ۱۷ درصد و ۲ برابر مردان است، اما آمار اسکیزوفرنی و اختلالات دوقطبی در زن و مرد یکسان است. اضطراب در میان زنها بیشتر است؛ بهطوریکه ۱۰ تا ۱۷ درصد مردها و ۳۰ درصد زنان اضطراب دارند.
وزارت بهداشت چه برنامهای دارد؟
بیش از ۱۰ سال است که وزارت بهداشت روی لایحهای در مورد سلامت روان کار میکند که در آن حقوق بیماریهای روان مطرح شده است و پس از تأیید در وزارتخانه برای تصویب نهایی به مجلس خواهد رفت. این لایحه که به گفته برخی کارشناسان از سال ۸۱ روی آن کار میشود، به دنبال بهبود وضعیت سلامت روان کشور است.
پس از بررسیها و جلسات مختلفی که برگزار شد، سرانجام متن پیشنویس قانون شامل مواردی چون تعاریف، بستری اختیاری، بستری اجباری، درمان جامعنگر (خدمات در دسترس، توجه به پیشگیری و توانبخشی، خدمات سرپایی، تداوم در مراقبت و درمان و مراقبت متناسب با نیاز بیمار) تشنج درمانی، قیمومیت، گروههای ویژه و بیماران کیفری در ۱۰ فصل و ۱۰۷ ماده برای اولینبار در پاییز سال ۸۷ در وزارت بهداشت آماده ارایه به دولت برای ارایه لایحه آن به مجلس شد.
در آخرین تغییراتی که چندی پیش از سوی مسئولان وزارت بهداشت در مورد متن پیشنویس قانون سلامت روان مطرح شد، موضوعاتی مانند ارتقاء جایگاه روانشناسان، حضور کارشناسان سلامت روان به عنوان پزشک اولیه، رعایت حقوق بیمار، بستری اجباری با در نظر گرفتن حقوق بیمار، بهبود شرایط پوشش بیمهای، سرپرستی بیماران روانپزشکی، تخصیص بخشهای روانپزشکی مخصوص بیماران روانی مجرم و توانمندسازی افراد جامعه در برابر بیماریها دیده میشود.
لزوم توجه ویژه به زنان در لایحه
مصطفی فروتن؛ روانشناس و رفتارشناس اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار مهرخانه، در مورد میزان گستردگی اختلالات روانی در گروههای زنان و مردان تصریح کرد: به لحاظ بحث فیزیولوژیک و تیپولوژی که بین زن و مرد وجود دارد و با توجه به نوع نگاهی که نگاه جزیینگر و کلینگر محسوب میشود، معمولاً نرخ بیماریهایی از این دسته در بین زنان تمام کشورها بیشتر است.
او ادامه داد: اساساً نمی توان آماری دقیق از میزان اختلالات روانی در بین زنان و مردان ارایه داد؛ زیرا اگر بخواهیم دسته اختلالات روانی یا مشکلاتی که در دسته بیماریهای روان تعریف میشود را آنالیز کنیم، از یک افسردگی زایمان تا آشفتگیهای شدیدتر را میتوان جزو اختلالات در نظر گرفت.
فروتن دلیل اختلالات روانی در زنان را تشریح کرد و گفت: به دلیل تفاوت در بحث غدد، نگرش و جنسیت بین زن و مرد معمولاً شاهد این هستیم که شرایط و ساختار فیزیولوژیک زنان در نوع نگاه به مسایل بیشتر اثر میگذارد.
این روانشناس ادامه داد: زمانیکه میگوییم آمار مراجعین زن در بحث بیماریها و نابهسامانیهای روانی بیشتر است، به این معنا نیست که این موضوع قاطعانه درست است، بلکه به این دلیل است که معمولاً مردان به این احساسات خود کمتر دقت میکنند و بر این باور نادرست هستند که میتوانند این وضعیت را ادامه دهند، اما این لزوما به این معنی نیست که نرخ اختلالات کمتر است، بلکه به این معناست که میزان مراجعه زنان بیشتر است.
فروتن در مورد لزوم وجود بخش ویژهای در لایحه سلامت روان برای زنان اظهار کرد: زنان نه تنها محور توسعه خانواده، بلکه محور توسعه اجتماعی هستند؛ زیرا زن بر اثر نقشهای مختلفی که در طول زندگی خود ایفا میکند، تعیینکننده فرهنگ اجتماع است؛ در فرهنگ ایثار و شهادت کشور شاهد بودیم که زنها با نوع نگاه و نگرش خود بدرقهکننده همسران و فرزندانشان به عرصه مقابله و مقاومت در برابر یک تجاوز آشکار بودند. اگر بتوانیم فضای درستی را برای تأمین روانی و رفتاری زن ایجاد کنیم، مسلماً کانون اجتماعی کاملاً متفاوت و امنتری خواهیم داشت.
این رفتارشناس افزود: زن به دلیل نقش ظریف و اساسی که در زندگی دارد، بهراحتی میتواند بسیاری از فضاها را برای دیگران تشدید منفی یا مثبت کند؛ به این معنی که حتی بودن یک زن با روحیه خوب در یک محیط کاری تأثیرگذار است، چه برسد به فضای خانه؛ بنابراین زنان جایگاه بسیار ویژهای دارند؛ زیرا تعیینکننده فرهنگ یک کشور هستند و به دلیل مشاغلی که در طول ادوار مختلف زندگیشان دارند، میتوانند تأثیر بهسزایی داشته باشند؛ پس باید در لایحه سلامت روان به صورت کارشناسی باید به این ممیزه توجه شود.
عدم لزوم تفکیک جنسیتی در لایحه سلامت روان!
با وجود اذعان روانشناسان بر لزوم توجه ویژه به زنان در لایحه سلامت روان، اما احمد حاجبی؛ مدیرکل سلامت روان وزارت بهداشت نظر دیگری دارد. او در گفتوگو با خبرنگار مهرخانه، در این زمینه اظهار کرد: در درجه اول باید این نکته را لحاظ کنیم که این موضوع، قانون بهداشت روان است و در قانون بهداشت روان بحث زن، مرد و کودک مطرح نبوده است، بلکه بحث مربوط به حفظ حقوق بیماران مبتلا به اختلال روانپزشکی بوده است. سؤال من این است که چه لزومی برای جدا کردن زن و مرد وجود دارد؟ اینکه میگویند زنان بیشتر دچار اختلالات روانی میشوند، دلایل مشخصی دارد. بسیاری از مشکلات هم در مردان و کودکان بیشتر است.
مدیرکل سلامت روان وزارت بهداشت به محتوای لایحه سلامت روان اشاره کرد و افزود: محتوای قانون در مورد بیماران مبتلا به اختلال روانپزشکی است که در این قانون برای آنها موادی دیده شده است تا بتوان از حقوق آنها دفاع و آن را احیا کرد. این افراد آسیبپذیر هستند و احتمال برخورد با مشکلات و ضایعشدن حقوقشان در طول درمان زیاد است؛ به همین منظور قانون از آنها حمایت میکند.
او با بیان اینکه آمارهای سلامت روان مشخص است، ادامه داد: در خوشبینانهترین حالت هر دو تا سه سال یکبار بررسی کشوری انجام میشود.
ازآنجاییکه نقش و تأثیر زنان در تربیت خانواده و جامعه پررنگتر است و زنان بیش از مردان برای درمان خود به روانشناسان و روانپزشکان مراجعه میکنند، حتی اگر بپذیریم که میزان اختلالات روانی بین زن و مرد تفاوت چندانی ندارد، لزوم توجه ویژه نسبت به زنان در لایحه سلامت روان دیده میشود.