ضرورت وحدت در جامعه مددکاران اجتماعی ایران: نگاهی به چالش‌ها و فرصت‌ها

ضرورت وحدت در جامعه مددکاران اجتماعی ایران: نگاهی به چالش‌ها و فرصت‌ها

مرسده حقیقی

در سال‌های اخیر، مددکاری اجتماعی در ایران شاهد تحولات و تغییرات زیادی بوده است. این تغییرات نه تنها بر ساختارهای کلینیک‌های مددکاری اجتماعی تأثیر گذاشته‌اند، بلکه بر نحوه تعامل و همکاری جامعه مددکاران اجتماعی نیز تأثیرگذار بوده‌اند.

با وجود پیشرفت‌های صورت‌گرفته، چالش‌ها و ابهامات همچنان باقی مانده‌اند. در این مقاله، به بررسی ضرورت وحدت در جامعه مددکاران اجتماعی ایران و چالش‌های موجود خواهیم پرداخت و به دنبال راهکارهایی برای افزایش همبستگی و همکاری در این حوزه خواهیم بود.

تاریخچه مددکاری اجتماعی از طریق کلینیک‌های مددکاری

کلینیک های مددکاری اجتماعی در ایران به دنبال مصوبات مجلس و با حمایت سازمان بهزیستی کشور شکل گرفت.

کلینیک های مددکاری اجتماعی بر اساس مصوبه مجلس در اجرای بند۵ از ماده ی۲۶ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۸۰/۱۱/۲۷ مجلس شورای اسلامی و وفق مفاد “دستورالعمل نظارت بر مؤسسات و مراکز غیردولتی و خیریه موضوع ماده ۲۶ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت” ابلاغی دستورالعمل ضوابط تأسیس، اداره و انحلال مراکز کلینیک های مددکاری اجتماعی تأسیس شدند.

این کلینیک‌ها با هدف ارائه خدمات اجتماعی و مشاوره به افراد و خانواده‌ها فعالیت می‌کردند و تا سال ۱۳۹۹ به خوبی اداره می‌شدند. اما از آن زمان با ایجاد مراکز خدمات بهزیستی مثبت زندگی، تغییرات گسترده‌ای در زمینه فعالیت کلینیک‌های مددکاری اجتماعی رخ داد.

اثرات تأسیس مراکز خدمات بهزیستی مثبت زندگی

تأسیس مراکز مثبت زندگی به عنوان یک رویکرد جدید و خصوصی در مددکاری اجتماعی، به طور جدی بر روند فعالیت کلینیک‌های مددکاری اجتماعی تأثیر گذاشت.

این تغییر موجب شد تا بسیاری از کلینیک‌ها، به ویژه آن‌هایی که از شرایط لازم برای تأسیس مرکز مثبت زندگی بی‌بهره بودند، دچار مشکلات جدی شوند.

در این بخش به بررسی علل و دلایل چالش‌های کلینیک‌های مددکاری اجتماعی و همچنین نیاز به بازنگری در سیاست‌ها و رویه‌های موجود خواهیم پرداخت.

چالش‌های موجود برای کلینیک‌های مددکاری اجتماعی

یکی از بزرگترین چالش‌هایی که تعدادی انگشت شمار از کلینیک‌های مددکاری اجتماعی با آن روبرو بودند، محدودیت‌های تحصیلی برای تأسیس مراکز مثبت زندگی بود.

در این زمینه بیشتر بدانید

بخشی از کلینیک های مددکاری اجتماعی که موفق به تأسیس مرکز مثبت زندگی شدند در امتداد فعالیتهای قبلی شان و با برخورداری از تجارب کار تخصصی در آن حوزه شکل جدیدی از فعالیت خود را به عنوان مرکز مثبت زندگی آغاز نمودند، و بخش دیگری از کلینیک های مددکاری اجتماعی بدلایل مختلف از جمله عدم تمایل به تأسیس مرکز مثبت زندگی (بدلیل شرایط خاص دستورالعمل های تأسیس این مراکز) فاقد شرایط لازم و کافی تأسیس این مراکز بودند و موفق به تأسیس مرکز مثبت زندگی نشدند. یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت برخی از مدیران کلینیک های مددکاری اجتماعی جهت تأسیس مرکز مثبت زندگی فقدان شرایط لازم به لحاظ تحصیلات دانشگاهی بوده زیرا برای تأسیس مرکز مثبت زندگی نیاز به ارائه مدرک تحصیلی دانشگاهی بوده و در ابتدای تأسیس مراکز کلینیک های مددکاری اجتماعی افراد انگشت شماری بوده اند که با مدارک معادل کاردانی امور اجتماعی با دریافت تأیید ادارات کل بهزیستی استانها موفق به تأسیس کلینیک های مددکاری اجتماعی شده بودند اما در سال ۱۳۹۹ دیگر امکان تأسیس مرکز جدید با شرایط قانونی جدید که تماماً اینترنتی و دقیق و کامل بوده است را نداشتند، برخی دیگر نیز بدلیل اینکه همزمان با مدیریت کلینیک مددکاری اجتماعی کارمند دولت بوده اند و با توجه به قانون تعارض منافع دیگر نمی توانستند جهت تأسیس مرکز مثبت زندگی بهزیستی اقدام نمایند (مگر اینکه خود را بازخرید یا بازنشسته می نمودند تا این امکان را می یافتند). در طول دوران فعالیت کلینیک های مددکاری اجتماعی بارها در سنوات مختلف نسبت به دائمی نبودنِ واگذاری پرونده های سازمان بهزیستی به این مراکز تأکید و هشدار داده می شد تا کلینیک های مددکاری اجتماعی نسبت به تقویت ارتباطات و مهارتهای تخصصی جانبی مورد نیاز جهت نزدیک شدن به سایر سازمانها و نهادها اقدام می نمودند که البته با توجه به اینکه مجوز کلینیک های مددکاری اجتماعی از سازمان بهزیستی صادر شده بود امکان انعقاد قرارداد با سایر سازمان ها و نهادها منوط به میزان مقبولیت اجتماعی- تخصصی و … آن مدیر کلینیک می بوده است.

امروز با گذشت چهار سال از حیات مراکز مثبت زندگی، زمزمه هایی مبنی بر خارج شدنِ بخش یا بخش هایی از فعالیت های مراکز مثبت زندگی به سمت و سوی کلینیک های مددکاری اجتماعی شنیده می شود زیرا کلینیک های مددکاری اجتماعی که در این مدت ۴ سال تاب آوری به خرج دادند و باقی ماندند، یا به صورت آزاد فعالیتها و خدماتی ارائه می داده اند که توانستند ادامه حیات دهند یا اینکه با متحمل شدنِ ضرر و زیان بسیار صرفاً موفق به حفظ مجوز کلینیک مددکاری خود شدند.

اما نکته قابل تأمل این نوسانات در تصمیم گیری های متولیان امر است. یک روز با وجود مراکزی همچون کلینیک های مددکاری اجتماعی و با وجود مقاومتهای بسیار این مراکز جهت ادامه حیاتشان، بجای تقویت این مراکز و غنی سازی مهارتهای تخصصی آنها، به یکباره تصمیماتی مبنی بر تولد یافتنِ مراکزی جدید تحت عنوان مرکز مثبت زندگی اتخاذ می شود و تمامی تلاشهای کلینیک های مددکاری اجتماعی طی بیش از ۱۷ سال فعالیت شان نادیده انگاشته می شود و امروز که مجدداً شاهد این گونه تصمیمات هستیم که چه بسا موجبات نگرانیِ ۲۵۰۰ مرکز مثبت زندگی فعال در سطح کشور را فراهم نموده است.

به دلیل الزامات جدید قانونی، گروهی از مدیران کلینیک‌ها نمی‌توانستند مجوز لازم برای تأسیس مراکز مثبت زندگی را اخذ کنند. البته این موضوع نشان‌دهنده نیاز به تغییر در سازوکارها و ایجاد شرایط مناسب‌تر برای حمایت از مدیران و کارشناسان مددکاری اجتماعی است.

ضرورت وحدت در جامعه مددکاران اجتماعی ایران
ضرورت وحدت در جامعه مددکاران اجتماعی ایران

جستجوی راهکارهای موثر

در این بخش، به بررسی راهکارهایی برای تقویت و همبستگی جامعه مددکاران اجتماعی خواهیم پرداخت.

ایجاد شبکه‌های همکاری، برگزاری دوره‌های آموزشی مشترک و تسهیل در تبادل تجربیات از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند به بهبود وضعیت کلینیک‌ها و افزایش کارآیی آن‌ها کمک کنند.

هم‌چنین، نیاز به تجدید نظر در سیاستگذاری‌های موجود و جذب حمایت از سوی نهادهای دولتی و خصوصی احساس می‌شود.

نتیجه‌گیری

با وجود چالش‌ها و مشکلات موجود، می‌توان گفت که وحدت و همکاری در جامعه مددکاران اجتماعی ایران امری ضروری است.

ایجاد نگرش مثبت نسبت به کلینیک‌های مددکاری اجتماعی و پذیرش آن‌ها به عنوان جزیی از جامعه مددکاری می‌تواند به تقویت این حوزه کمک کند.

به امید روزی که جامعه مددکاران اجتماعی با همبستگی و همکاری بتوانند به ارائه خدمات مؤثرتری بپردازند و نقش بی‌بدیلی در بهبود وضعیت اجتماعی و روانی جامعه ایفا کنند.

رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا