مطالعات جمعیتشناسان نشان میدهد، ایران در آستانه ورود به جمعیت سالمندی است و تا سال ۱۴۰۵ جمعیت سالمند کشور بیش از ۹۶درصد رشد خواهد داشت و تعداد سالمندان از حدود پنج به حدود ۱۰میلیون نفر افزایش خواهد یافت.
به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵، شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایسنا ضمن بیان اینکه یکی از مهمترین شاخصهای توسعه، افزایش امید زندگی است، گفت: زمانی که این شاخص در کشور افزایش یابد تعداد افراد سالمند هم افزایش مییابد.
وی در ادامه اظهار کرد: در سالهای گذشته به علت آنکه امید زندگی در کشور پایین بود، افراد کمتر به سالخوردگی میرسیدند این در حالی است که هر چه امید زندگی افزایش یابد تعداد افرادی که به سالخوردگی میرسند نیز بیشتر میشود.
جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: ایران در سال ۱۳۹۰ نسبت به سالهای قبل از آن بیشترین تعداد جمعیت سالخورده را داشته و نرخ سالمندی ایران در سال ۹۰، ۷/۵ بوده؛ یعنی ۷/۵ درصد از جمعیت کشور بالای ۶۵ سال سن داشتند این در حالی است که این نرخ در سال ۶۵، سه درصد، سال ۷۵ حدود چهار درصد و سال ۸۵ نیز نزدیک ۵ درصد بوده است.
کاظمیپور در ادامه ضمن بیان اینکه هرچه جلوتر میرویم «امید زندگی» در کشور افزایش یافته و تعداد جمعیت سالخورده نیز بیشتر خواهد شد، اظهار کرد: هرچه جمعیت ما موالید بیشتری داشته باشد سهم بیشتری به کودکان و سهم کمتری به سالمندان اختصاص خواهد یافت و با توجه به اینکه جمعیت ایران در یک تا دو دهه اخیر کاهش موالید داشته و از طرفی تعداد سالمندان هم افزایش یافته به همین دلیل با «پدیده سالخوردگی جمعیت» مواجه شدهایم.
این جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه ضمن بیان اینکه سالخورگی سه مرحله دارد؛ اظهار کرد: در مرحله اول سالخوردگی هفت تا ۱۴ درصد جمعیت بالای ۶۵ سال هستند؛ این در حالی است که درمرحله دو ۱۴ تا ۲۱ درصد و در مرحله سوم بیش از ۲۱ درصد از جامعه سالمند هستند.
این جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه ضمن تاکید بر آنکه باید در وضعیت باروری کشور تجدیدنظر شود؛ گفت: اگر با سیاستهای اتخاذی وضعیت باروری جمعیت تغییر کند، احتمال رسیدن به سالخوردگی در سالهای اخیر کمتر خواهد شد.
وی ادامه داد: وضعیت کشور ایران در حال حاضر درحوزه سالمندی نگران کننده نیست اما این موضوع نافی آن نیست که ما در کشور در حوزه سالمندی مشکلات عدیدهای داریم. سالمندان ما بهداشت کافی، امنیت شغلی و تامین اجتماعی ندارند؛ برخی از آنها زیر خط فقر هستند و با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند.
کاظمیپور همچنین درخصوص سالمندی زنان نیز اظهار کرد: امید زندگی در زنان بیش از مردان است و معمولا زنان در هنگام ازدواج به طور متوسط پنج تا هفت سال کوچکتر از همسر خود هستند بنابراین حتی اگر همسر آنان حداکثر امید زندگی را داشته باشد به طور متوسط زنان شش تا هفت سال دیرتر از همسر خود فوت خواهند کرد؛ این در حالی است که بهطور متوسط امید زندگی زنان سه تا چهار سال بیش از مردان است و در مجموع زنان سالخورده حدود ۱۰ سال بیش از مردان سالخورده زندگی میکنند به همین دلیل شاهد «زنانه شدن سالمندی» در کشور هستیم.
وی همچنین عنوان کرد: سالمندی خود به تنهایی معضل نیست بلکه این پدیده زمانی تبدیل به بحران میشود که سالمند توان کار کردن و تامین معاش را نداشته باشد و از هیچ منبع دیگری همچون بیمهها نیز حمایت نشود؛ به این ترتیب فرد سالمند به زیر خط فقر رفته و به علت آنکه از لحاظ جسمی نیز توان مناسبی ندارد توانایی مراقبت از خود را نیز از دست خواهد داد. در چنین شرایطی فرد اگر پول داشته باشد هزینه درمانی خود را تامین میکند اما اگر پول نداشته باشد بر مشکلات وی افزوده شده و دچار مسایل متعددی خواهد شد بنابراین اگر خانوادهها نتوانند از سالمندان خود حمایت کنند، سالمند دچار رهاشدگی شده و به این ترتیب با پدیده «رهاشدگی» و «بحران» سالمندی نیز در کشور مواجه خواهیم شد.
این جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران ضمن بیان آنکه فقر در جامعه سالمندان ایران یک موضوع جدی است، افزود: این موضوع به این دلیل است که سالمندان تحت پوشش بیمههای اجتماعی نیستند. معمولا سه برابر جمعیت فعال زیر خط فقر، سالمندان زیر خط فقرند یعنی اگر ۱۰ درصد جمعیت زیر خط فقر باشند، ۳۰ درصد سالمندان زیر خط فقر قرار دارند. در حال حاضر حدود شش درصد جمعیت ایران، بالای ۶۵ سال و هشت درصد جمعیت بالای ۶۰ سال هستند. باید برای این شش میلیون نفر برنامه بگذاریم و ببینیم چه تعداد آنها بیمه هستند. چنددرصد تمکن مالی دارند و چقدر مشکلات مالی و بهداشتی دارند.
105 خواندن این مطلب 3 دقیقه زمان میبرد