تا کمتر از یک دهه پیش اگر خبر طلاق یک زوج به گوش می رسید، موجی از ناراحتی و اندوه چند خانواده را دربر می گرفت.روزگاری که قبح طلاق نریخته بود و ریش سفیدهای فامیل تمام توان خویش را به کار می گرفتند تا جدایی اتفاق نیفتد، اما در سال های اخیر قصه به گونه دیگری رقم خورده است.دیگر خبر طلاق، کسی را حیرت زده نمی کند،ریش سفید ها تمام تلاششان را وقف ایجاد سازش بین زوجین نمیکنند و در یک جمله می توان گفت قبح طلاق ریخته است.
روند رو به افزایش
به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از روزنامه نسل فردا، ۱۵۰ هزار طلاق در سال ۹۱ ،۱۵۵ هزار مورد در سال ۹۲ ،سال۹۳ ،۱۶۳ هزار طلاق و در سال ۹۴ بیش از ۱۶۳ هزار طلاق،این روند رو به رشد، تلخی خاص به خود را در دل نهان دارد،تلخی که می تواند به اعتیاد کودکان کار،بزه مشکلات روحی و روانی واخلاقی منتهی شود. چندی پیش،احمد تویسرکانی در نخستین نشست خبری سال ۹۵ با اشاره به آمار و اعداد و ارقام طلاق در سال ۹۴،پرده ای دیگر از واقعیات تلخ اجتماعی جامعه فعلی ایران را کنار زد.
طیف سنی افراد طلاق دهنده یا طلاق داده شده نیز در نوع خود قابل توجه است.بر اساس ارزیابی های انجام شده، عمده ازدواج های ثبت شده در سال ۹۵ برای مردان بین سنین ۲۵ تا ۲۹ سال ثبت شده و برای زنان نیز این رقم بین ۲۰ تا ۲۴ سال برآورد شده است.در نگاه اول چنین به نظر می رسد که مشتریان ازدواج کم نیستند و همچنان اعداد و ارقام امیدوار کننده است،اما روی دیگر سکه ازدواج، طلاق است،گسست و جدایی که در طیف سنی ۳۰ تا ۳۴ سال برای مردان و ۲۵ تا ۲۹ سال برای زنان برآورد شده و حال به این اعداد بیفزایید سیر نزولی ازدواج و رشد صعودی طلاق در طول سال های گذشته را که به مخاطره ای جدی در حوزه اجتماعی تبدیل شده است. رییس سازمان ثبت،اسناد و املاک کشور در تشریح عمده ترین دلایل طلاق در کشور عنوان میکند:عدم برخورداری از تفاهم و سازش(بیش از ۳۴ درصد)،دخالت خانواده ها(بیش از ۷/۱۳ درصد)، محقق نشدن یکی از شروط عقد(بیش از ۴ درصد)و اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی نیز به همین میزان (بیش از ۴ درصد ) طلاق را به خود اختصاص داده است.
از خیانت تا مشکلات اقتصادی
شیما مباشری مشاور خانواده می گوید:بر اساس مشاهدات فعلی من،در حال حاضر خیانت یکی از عواملی مهمی است که زندگی مشترک را ویران می کند.با کمال تاسف باید بگویم اگر تا چند سال قبل خیانت تنها به مردان اختصاص داشت، امروزه متاسفانه دامن زنان را هم گرفته است.یکی دیگر از مهم ترین علل گسترش طلاق، مشکلات اقتصادی است که مشکلات دیگر را به همراه می آورد. وقتی که دو نفر باهم زندگی میکنند، انتظاراتی از یکدیگر دارند. زنها از شوهر خود انتظارات مالی دارند. وقتی نیازهای آنها برآورده نمیشود و مرد برای زن امنیت اقتصادی را فراهم نمیکند، این موضوع آغاز مشکلات و اختلاف نظرهاست.از سوی دیگر مشکلاتی مثل بیکاری قطعا با بزهکاری،اعتیاد و مشکلات این چنینی رابطه مستقیم دارد.هرکدام از این عوامل بازهم طلاق را تشدید می کنند.
الزاما منفی نیست
این مشاور خانواده می افزاید:اینکه طلاق در جامعه امروزی افزایش یافته قطعا موضوع مورد پسند و مطلوبی نیست، اما افزایش آمار طلاق را نمی توان صرفا منفی نگاه کرد.به عبارت دیگر شاید نارضایتی از زندگی مشترک همواره وجود داشته، اما به دلیل فشارهای خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی زن و شوهر مجبور به ادامه زندگی می شدند، اما این روزها با توجه به اشتغال همزمان مرد و زن دیگر این فشارها هم وجود ندارد.از سوی دیگر واقعا باید بگوییم لزوما تمامی طلاق ها به ورطه سقوط کشیده نمی شود.بوده اند افرادی که با اتخاذ تصمیم طلاق،خود را از وضعیتی بغرنج و غیر قابل عمل رهایی بخشیده اند و فصلی نو را در زندگی خود ورق زده اند،اما مصادیق و نمونه های آن بسیار اندک بوده است.