۱۰ نظریه کلیدی در مددکاری اجتماعی

مروری بر 10 نظریه کلیدی در کار عملی مددکاری اجتماعی

مددکاری اجتماعی یک حرفه پویا است که به ترویج تغییرات اجتماعی، توانمندسازی افراد و جوامع و افزایش رفاه کلی آسیب پذیرترین اقشار جامعه اختصاص دارد. حوزه مددکاری اجتماعی توسط نظریه های مختلفی هدایت می شود که به درک متخصصین این حوزه از رفتارهای انسانی، سیستم های اجتماعی و استراتژی های مداخله ای کمک می کند. این تئوری ها چارچوبی را برای مددکاران اجتماعی فراهم می سازد تا بتوانند چالش های پیچیده ای را که افراد، خانواده ها، گروه ها و جوامع با آن ها مواجه هستند، تحلیل و بررسی کنند. در این مطلب، برخی از نظریه‌های کلیدی برای تمرین مددکاری اجتماعی را بررسی می‌کنیم و اصول اصلی و کاربردهای عملی آنها را برجسته می‌نماییم.

۱۰ نظریه کلیدی در مددکاری اجتماعی

مروری بر ۱۰ نظریه کلیدی در کار عملی مددکاری اجتماعی

پایگاه خبری اختصاصی مددکارنیوز

نظریه های مددکاری اجتماعی مجموعه ای از اصول و مفاهیم هستند که مددکاران اجتماعی را در کار با افراد، خانواده ها، گروه ها و جوامع راهنمایی می کند. این نظریه‌ها به مددکاران اجتماعی کمک می‌کنند تا عواملی را که بر رفتار و رشد انسان تأثیر می‌گذارند، درک کنند و چارچوبی برای توسعه مداخلاتی که می‌تواند به افراد در بهبود زندگی‌شان کمک کند، فراهم می‌کند.

معرفی

مددکاری اجتماعی یک حرفه پویا است که به ترویج تغییرات اجتماعی، توانمندسازی افراد و جوامع و افزایش رفاه کلی آسیب پذیرترین اقشار جامعه اختصاص دارد. حوزه مددکاری اجتماعی توسط نظریه های مختلفی هدایت می شود که به درک متخصصین این حوزه از رفتارهای انسانی، سیستم های اجتماعی و استراتژی های مداخله ای کمک می کند. این تئوری ها چارچوبی را برای مددکاران اجتماعی فراهم می سازد تا بتوانند چالش های پیچیده ای را که افراد، خانواده ها، گروه ها و جوامع با آن ها مواجه هستند، تحلیل و بررسی کنند. در این مطلب، برخی از نظریه‌های کلیدی برای تمرین مددکاری اجتماعی را بررسی می‌کنیم و اصول اصلی و کاربردهای عملی آنها را برجسته می‌نماییم.

نظریه سیستم ها

نظریه سیستم ها یک دیدگاه بنیادی در مددکاری اجتماعی است که بر پیوستگی و وابستگی متقابل افراد در محیط هایشان تأکید دارد. این نظریه افراد را به عنوان بخشی از سیستم های بزرگتر مانند خانواده ها، گروهها و جوامع می بیند و رابطه متقابل بین افراد و زمینه های اجتماعی آنها را به رسمیت می شناسد. مددکاران اجتماعی با استفاده از این نظریه تأثیر سیستم های مختلف را بر عملکرد و رفاه افراد ارزیابی می کنند و در سطوح مختلف برای ترویج تغییرات مثبت مداخله می نمایند.

کاربردها: نظریه سیستم ها به مددکاران اجتماعی کمک می کند تا تأثیر پویایی خانواده، منابع جامعه و ساختارهای اجتماعی را بر زندگی مراجعین یا گروه هدفشان درک کنند. این نظریه، توسعه آندسته از مداخلاتی را هدایت می‌کند که به موانع سیستمی رسیدگی می‌کنند، عدالت اجتماعی را ترویج و همکاری میان ذینفعان مختلف را تقویت می‌نمایند.

10 نظریه کلیدی در مددکاری اجتماعی
۱۰ نظریه کلیدی در مددکاری اجتماعی

دیدگاه مبتنی بر نقاط قوت

دیدگاه مبتنی بر نقاط قوت بر ظرفیت ها، مهارت ها و منابع افراد به جای کمبودها یا مشکلات آنها تمرکز دارد. این دیدگاه بر اهمیت توانمندسازی گروه هدف و ایجاد نقاط قوت آنها برای تسهیل رشد و تغییرات مثبت تأکید می کند. این رویکرد تشخیص می‌دهد که افراد، حتی در مواجهه با سختی‌ها، قدرت و انعطاف‌پذیری ذاتی دارند.

کاربردها: مددکاران اجتماعی با استفاده از رویکرد مبتنی بر نقاط قوت، مراجعین را به عنوان شرکای فعال در فرآیند کمک درگیر می کنند. آنها برای شناسایی و استفاده از نقاط قوت، منابع و شبکه های پشتیبانی موجود در گروه هدف، در جهت دستیابی به اهدافشان همکاری می کنند. این دیدگاه باعث ارتقای خودکارآمدی، عزت و توانمندی می شود.

نظریه شناختی-رفتاری

تئوری شناختی- رفتاری تعامل بین افکار، احساسات و رفتارها را بررسی می کند. این تئوری فرض می کند که ادراک و تفسیر افراد از رویدادها به طور قابل توجهی بر پاسخ های احساسی و رفتاری آنها تأثیر می گذارد. این نظریه بر نقش شناخت در شکل دادن به رفتار انسانی تأکید می کند و اهمیت شناسایی و اصلاح الگوهای فکری منفی یا ناسازگار را برجسته می سازد.

کاربردها: مددکاران اجتماعی که از مداخلات شناختی- رفتاری استفاده می کنند به مراجع کمک می نمایند تا افکار و باورهای غیر مفیدی را که به پریشانی یا رفتارهای مشکل ساز دامن می زنند، شناسایی و به چالش بکشند. آنها بازسازی شناختی، مهارت‌مندی و حل مسئله را برای ارتقای مکانیسم‌های مقابله ایِ سالم‌تر با هدف بهبود رفاه عاطفی گروه هدف تسهیل می‌کنند.

نظریه روان پویایی

نظریه روان پویایی، که ریشه در کار زیگموند فروید دارد، فرآیندهای ناخودآگاه و تجربیات اولیه زندگی را بررسی می کند که رشد و رفتار افراد را شکل می دهد. این نظریه بر نقش تعارضات حل نشده، انگیزه های ناخودآگاه و تأثیرات گذشته بر عملکرد حال افراد تأکید دارد.

کاربردها: مددکاران اجتماعی با استفاده از رویکردهای روان پویایی بر فرایند کمک به مراجعان جهت کسب بینش در مورد پویایی ناخودآگاه، مسائل حل نشده و الگوهای تکرارشونده در زندگی شان تمرکز می کنند. مددکاران اجتماعی از طریق کاوش درمانی، از گروه هدفشان در توسعه خودآگاهی، حل آسیب های گذشته و تقویت رشد شخصی حمایت می کنند.

10 نظریه کلیدی در مددکاری اجتماعی
۱۰ نظریه کلیدی در مددکاری اجتماعی

نظریه سیستم های اکولوژیکی

نظریه سیستم های بوم شناختی که توسط یوری برونفنبرنر پیشنهاد شده است، لایه های متعدد تأثیر را بر زندگی افراد از طریق خرده سیستم ها (همچون خانواده و مدرسه) تا کلان سیستم ها (مانند هنجارهای فرهنگی و ارزش های اجتماعی) بررسی می کند. این نظریه روابط متقابل بین افراد و محیط آنها را به رسمیت می شناسد.

توجه به این نکته مهم است که کار عملی مددکاری اجتماعی اغلب شامل یک رویکرد یکپارچه، ترکیب نظریه های متعدد و انطباق مداخلات بر اساس شرایط منحصر به فرد گروههای هدف می باشد. نظریه ها به عنوان اصول و ابزارهای راهنما برای مددکاران اجتماعی جهت ارزیابی، برنامه ریزی، مداخله و ارزیابی عملکردشان کارایی دارد.

نظریه فمینیستی

نظریه فمینیستی در مددکاری اجتماعی تأثیر جنسیت، پویایی قدرت و نابرابری اجتماعی را بر تجارب افراد و سیستم های اجتماعی به رسمیت می شناسد. هدف نظریه فمینیستی به چالش کشیدن و تغییر ساختارهای سرکوبگر و ترویج برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی است. مددکاری اجتماعی فمینیستی بر اهمیت متقاطع بودن تأکید می‌کند و به پیوستگی هویت‌های اجتماعی مختلف و شیوه‌هایی که آنها زندگی افراد را شکل می‌دهند، اذعان دارد.

کاربردها: مددکاران اجتماعی با استفاده از تئوری فمینیستی به طور فعال برای مقابله با تبعیض، خشونت و نابرابری مبتنی بر جنسیت کار می کنند. آنها از سیاست‌ها و اقداماتی دفاع می‌کنند که حقوق و امکان توانمندسازی زنان را ارتقا می‌بخشند، هنجارهای جنسیتی را به چالش می‌کشد، و محیط‌های فراگیر و امن را برای همه افراد جامعه ایجاد می‌نمایند.

شایستگی فرهنگی و ظلم ستیزی

شایستگی فرهنگی و عملکرد ظلم ستیزانه، چارچوب‌های حیاتی در مددکاری اجتماعی هستند که به تأثیرات هویت‌های فرهنگی، نژادی و اجتماعی بر تجربیات و دسترسی افراد به منابع می‌پردازند. این تئوری ها مددکاران اجتماعی را تشویق می کنند تا خود اندیشی کنند، تعصبات را به چالش بکشند و فعالانه علیه ظلم و تبعیض های سیستمی کار کنند.

کاربردها: مددکاران اجتماعی که شایستگی های فرهنگی و رویکردهای ضد ظلم ستیزی را تمرین می کنند، درگیر خوداندیشی مداوم و تواضع فرهنگی می شوند. مددکاران اجتماعی از طریق این رویکرد، تلاش می کنند تا پیشینه، ارزش ها و باورهای متنوع گروههای هدف خود را درک کنند و به آنها احترام بگذارند. آنها با گروه هدف در جهت شناسایی و رفع موانع تحقق رفاه و بهزیستی عمومی آنها همکاری می کنند و در عین حال از سیاست ها و خدمات فراگیر و عادلانه دفاع می نمایند.

تمرین آگاهانه از تروما

تمرین آگاه از تروما، شیوع و تأثیر تروما را بر زندگی افراد تأیید می کند و نیاز به ایجاد محیط های ایمن و حمایت کننده برای عبور موفقیت آمیز و بهبودی را تشخیص می دهد. این نظریه بر همدلی، ایمنی، اعتماد و همکاری در کار با افرادی که تروما را تجربه کرده اند تأکید دارد.

کاربردها: مددکاران اجتماعی با اتخاذ رویکرد مبتنی بر تروما، ایجاد روابط قابل اعتماد با مراجعین، اعتبار بخشیدن به تجربیات آنها، و اطمینان از ایمنیِ فیزیکی و عاطفی را در اولویت قرار می دهند. مددکاران اجتماعی با اتخاذ این رویکرد، مداخلات حساس به تروما را در بر می گیرند و از گروه هدف در توسعه مهارت های مقابله ای و انعطاف پذیری حمایت می کنند و در عین حال به بررسیِ تأثیرات اساسی تروما می پردازند.

10 نظریه کلیدی در مددکاری اجتماعی
۱۰ نظریه کلیدی در مددکاری اجتماعی

نظریه شخص محور

نظریه شخص محور که توسط کارل راجرز ایجاد شد، بر ارزش ذاتی و پتانسیل رشد در افراد تمرکز دارد. این نظریه بر اهمیت همدلی، توجه مثبت بی قید و شرط و اصالت در رابطه درمانی تأکید می کند. تئوری شخص محور، استقلال و خودمختاری مراجع را در مرکز فرآیند کمک قرار می دهد.

کاربردها: مددکاران اجتماعی با استفاده از تئوری شخص محور، ایجاد یک محیط غیر قضاوتی و حمایتی را در اولویت قرار می دهند که در آن مراجع احساس کند شنیده می شود و مورد درک و احترام کامل قرار دارد. مددکاران اجتماعی با استفاده از این نظریه با گروه هدف خود در جهت شناسایی اهداف، ارزش ها و نقاط قوت شان همکاری می کنند و برای تحقق خودشکوفایی و رشد فردی تلاش می نمایند.

نظریه عدالت اجتماعی

نظریه عدالت اجتماعی زیربنای تعهد مددکاری اجتماعی برای به چالش کشیدن نابرابری های اجتماعی، دفاع از حقوق بشر، و تلاش برای تحقق جامعه ای پوباتر و عادلانه‌تر است. این نظریه، نقش ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را در تداوم ظلم و ستم به رسمیت می شناسد و به دنبال رفع بی عدالتی های سیستمی است.

کاربردها: مددکاران اجتماعی مبتنی بر نظریه عدالت اجتماعی در جهت حمایت، تحلیل سیاست ها و سازماندهی جامعه برای ترویج تغییرات اجتماعی مشارکت می نمایند. آنها می کوشند تا با محوریت این نظریه، به علل ریشه ایِ مشکلات اجتماعی بپردازند، سطح آگاهی شان را در مورد بی عدالتی ها افزایش دهند و برای ایجاد سیستم ها و سیاست های فراگیر و عادلانه تلاش نمایند.

نتیجه گیری

نظریه های فوق الذکر تنها تعدادی از تئوری های بسیار هستند که به عملکرد حرفه مددکاری اجتماعی کمک می کنند.

هر نظریه، دیدگاه ها و بینش های منحصر به فردی را در مورد رفتارهای انسانی، سیستم های اجتماعی و مداخلات لازم جهت تحقق تغییرات مثبت ارائه می دهند.

مددکاران اجتماعی از این نظریه ها استفاده می کنند تا رویکردهای خود را متناسب و متعادل کنند، به نیازهای متنوع گروه هدف شان رسیدگی کرده و در جهت تحقق بهزیستی و رفاه فردی و اجتماعی کار کنند.

 

 Theories for Social Work Practice

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
Back to top button