تعاریف جدید سازمان جهانی بهداشت از معلولیت، ناتوانی فرد را تنها وابسته به شرایط جسمی او نمی داند و آن را به شرایط محیطی نیز مربوط میکند. معلولیت یک پدیده زیستی اجتماعی و واقعیتی است که تمام جوامع، صرفنظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، ده درصد جمعیت جهان به نوعی دچار معلولیت جسمی هستند. ارزیابی فضاهای عمومی با توجه به نیازهای معلولان، جانبازان، سالمندان و افراد دارای محدودیت های جسمی –حرکتی و برنامهریزی برای آن، یکی از ضروریات هر جامعه، بخصوص جامعه ماست.
در کشور ما بعلت جنگ تحمیلی، حوادث و سوانح، بیماریهای مزمن ناتوان کننده مانند ام .اس، معلولیت های مادرزادی، آلودگیهای زیست محیطی، حرکت جمعیت به سمت سالمندی و سایر علل، با جمعیتی از افراد دارای معلولیت بخصوص با محدودیت های جسمی حرکتی مواجه هستیم. اکثریت افراد معلول در کشورهای در حال توسعه جهان، بویژه کشور ما، از میزان بالای شیوع فقر و عدم دسترسی به فرصتهای برابر اجتماعی و اقتصادی و به تبع آن نامناسب بودن فضاهای شهری رنج می برند. سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۸۱ توانبخشی را اولین پاسخ به ناتوانی و معلولیت تعریف کرده است؛ که به سه مرحله توانبخشی پزشکی، توانبخشی حرفه ای و توانبخشی اجتماعی قابل تقسیم است. یکی از مسائلی که در توانبخشی اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد، مناسب سازی اماکن شخصی و اجتماعی و ابزار فرد معلول برای کم کردن مشکلات روزمره اوست. این امر می تواند در خودکفایی و بهبود روانی معلول و در بازگرداندن او به زندگی نقشی مهم ایفا کند، پس از جنگهای جهانی اول و دوم با توجه به کثرت جمعیت معلولین، موضوع مناسب سازی مورد توجه قرار گرفت.
مناسب سازی یعنی ایجاد محیط های بدون مانع و یا تسهیل دسترسی برای همه. مناسب سازی یکی از راهکارهای ارتقاءکیفیت زندگی برای کلیه افراد جامعه بویژه افراد دارای معلولیت است. همه آحاد جامعه باید قادر باشند آزادانه و بدون خطر در محیط پیرامون خود اعم از ساختمان ها و اماکن عمومی و معابر شهری تردد کنند و از کلیه حقوق اجتماعی خود برخوردار شوند. شرط لازم و کافی برای حضور انسانها در محیط و انجام فعالیت های حیاتی و اجتماعی، مناسب بودن محیط شهری است. یکی از مهم ترین مشکلات فضاهای شهری کشور، نامناسب بودن فضاهای آنها در ارتباط با اشخاص دارای معلولیت میباشد که این مهم در هر دو مورد کالبدی و رفتاری قابل ملاحظه میباشد. اولی ناشی از نتایج برنامه ریزی شهری غیرصحیح و اقدامات عملی شهرسازانه و دومی پیامد اجتماعی- فرهنگی ناشی از آن است. بر اساس مطالعات سال ۱۳۸۶ از ۹۰ هزار مکان ارزیابی شده، فقط ۲۹۰۰ مکان برای تردد معلولان و جانبازان کشور مناسب میباشد. مناسب سازی فضاهای شهری و بهبود قابلیت دسترسی و تحرک افراد دارای معلولیت در کاهش فقر و افزایش مشارکت اجتماعی این قشر بسیار مهم میباشند.
در اغلب کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه یا توسعه یافته با توجه به قانون مند بودن مبحث مناسب سازی و لزوم اجرای قوانین مربوط به آن، طرح های بسیاری در این زمینه انجام پذیرفته است. در این کشورها با افراد متخلف از قوانین فوق به شدت برخورد می شود و افراد آسیب دیده ناشی از عدم اجرای ضوابط و افراد کم توان یا ناتوانی که محدودیت دسترسی به محیط های شهری مطابق با آیین نامه برابری فرصتها را دارند، ازحمایت کامل قانونی برخوردار میشوند. لذا، تعهد و پایبندی به انجام و رعایت مقررات و ضوابط افزایش مییابد و تبدیل به فرهنگ اجتماعی در این زمینه می شود. اما متأسفانه مناسب سازی در ایران بهدلیل عدم ضمانت اجرایی مقررات آن و نیز عدم برخورد با متخلفان از ضوابط، به طور گسترده و جدی اجرا نشده است، فقط در برخی مناطق محدود این مناسب سازی با اشکالات فراوان اجرا شده است.
رفع موانع در شهر، میتواند از اقدامات مهمی باشد که مشارکت هر چه بیش تر معلولان در فعالیت های اجتماعی و حضور درفضاهای شهری را برای آنان تضمین میکند لذا ضروری است که مددکاران اجتماعی بعنوان متخصصین در حوزه توانبخشی اجتماعی به مناسب سازی شهرها و روستاها جهت جلب مشارکت معلولین و کاهش بار معلولیت بر آنها و خانواده هایشان توجه ویژهای کنند و در راستای رسیدن به این هدف بر ضرورت اجرای قوانین مناسب سازی در ایران و نظارت بر آن پافشاری نمایند.
نویسنده: پروانه خفتان | کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران