یادگیری نُوین در توانبخشی
در خدمات بالینی و درمان ها و مداخلات مختلف از جمله توانبخشی شناختی به عنوان یکی از ارکان فرایند توانبخشی و بازتوانی تفاوت های کوچک در مداخلات و قضاوتهای بالینی متخصصین میتواند تفاوتهای بزرگی را در نتایج مداخلات ایجاد کند به عبارت دیگر تفاوت یک متخصص عالی و یک متخصص معمولی در بسیاری از موارد در مسائل کلی نیست بلکه به اصلاح در ریزه کاری های یک مداخله و درمان است. از اینرو تکنیک های به ظاهر کوچک و نکته های ظریف برخاسته از پژوهش های جدید گاها می تواند فوق العاده مهم و راهگشا باشد و تفاوت استفاده یا عدم استفاده از آن موفقیت یا شکست فرایند توانبخشی را رقم بزند و برای مراجع نیز به معنی ایجاد و یا تخریب اعتماد به نفس و احساس خودکارآمدی باشد. لذا با توجه به مقدمه ای که بیان شد بر آن شدم تا به یکی از مباحث تخصصی در فرایند توانبخشی که مربوط به توانبخشی شناختی و یادگیری های متناسب با مراجعین دارای اختلال حافظه هستند بپردازم.
یادگیری بدون خطا یا EL (errorless learning)
یکی از شیوه های اصلی در توانبخشی حافظه کمک به افراد است تا یادگیری های جدید را به صورت موثرتری فراگیرند. در این میان کسانی که مشکلات حافظه زیادی ندارند مانند بسیاری از ما می توانند از شیوه متداول آزمون و خطا استفاده کنند و اشتباهات گذشته را به خاطر آورده و از آن تجربه کسب کنند و سایر شیوه ها را بیازمایند اما سوال اینجاست که برای کسانی که نمی تواند اشتباهات قبلی خود را به خوبی به خاطر آورند وضعیت چگونه است؟؟!! آیا این شیوه می تواند برای آنها کارآمد باشد؟ مطمعنا این شیوه برای کسانی که توانایی خوبی در به یاد آوردن شکست های گذشته خود و یا حتی بخشی از آن ندارند شیوه مناسبی نیست. در واقع ممکن است حتی ارائه یک پاسخ غلط تقویت شده و قوی تر شود. این واقعیت و نکته فرضیه اساسی یادگیری بدون خطا (EL) را ایجاد کرده است.
یادگیری بدون خطا یک روش آموزشی است که در آن سعی می شود تا جای ممکن در زمان یادگیری یک مهارت و یا اطلاعات جدید از انجام اشتباه افراد در حال یاگیری پیشگیری شود.
این شیوه را می توان به روش های متعدد انجام داد از جمله ارائه دستور العمل های شفاهی و یا حتی کتبی و هدایت فرد از طریق انجام یک تکلیف و یا حتی ارائه یک الگوی تصویری از کسی که مهارت را به شیوه درست انجام می دهد. در واقع اصل این شیوه اینگونه است که بر خلاف روش های متداول در طول یادگیری شخص کاملا از اشتباهات او پیشگیری شود و به نوعی احتمال پاسخهای پر خطا را کاهش دهیم.
پژوهش هایی وجود دارد که نشان می دهد میمونها به شیوه EL می توانند بهتر یاد بگیرند. پژوهش های براستد، باسی و همکاران(۲۰۰۵) نشان داد که خطاهای انجا شده پیش از اولین پاسخ صحیح در میمونهای گروه های کنترل، یادگیری کوشش اول را به تعویق انداخته است.
بنابراین استفاده از شیوه های معمول آزمایش و خطا و عدم اطلاع از نکاتی از قبیل یادگیری بدون خطا نه تنها وضعیت را در مورد برخی از مراجعین و بیماران بهبود نمی بخشد بلکه محتمل است وضعیت یادگیری آنها را نیز دچار لطمه کند.
نویسنده: فرشاد زارعی | کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، دانشجوی Phd مشاوره دانشگاه خوارزمی
مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران