مددکاری اجتماعی ایران مسیر پر پیچ و خمی که می تواند ملتهب نباشد
یادداشت عضو هیأت مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ارتباط با یادداشتی که اخیراً در مددکارنیوز منتشر شد
در تاریخ ۲ بهمن ۱۴۰۳ یادداشتی با عنوان انجمن مددکاران اجتماعی ایران: چالش ها و الزامات آینده در سایت مددکارنیوز منتشر شده که برای بنده نیز چند سوال بی پاسخ ایجاد کرده است. چون نویسنده یادداشت معلوم نیست بنابراین خطاب بنده به مدیر سایت مددکار نیوز است.
در این یادداشت ۵ سوال مطرح شده که در پاسخ به آنها از عناوینی همچون بسیاری از منتقدین، برخی از جامعه شناسان و کارشناسان، بسیاری بر این باورند و دوباره برخی از کارشناسان استفاده شده است.
وقتی کسی مطلبی می نویسد می تواند بگوید که نظر شخصی بنده اینگونه است و هیچ اشکالی هم ندارد اما وقتی نویسنده ادعای خود را به منبع دیگری رفرنس دهی می کند بر اساس اصول علمی و حرفه ای می بایست نویسنده آن منبع، تاریخ انتشار و نوع منبع (کتاب، مقاله، خبر و ….) را مشخص نماید.
اگر این منابع که به آنها استدلال شده است وجود خارجی دارند بنابراین نویسنده علمی و حرفه ای برخورد نکرده است و اگر این منابع وجود ندارند بنابراین نویسنده یادداشت فاقد جسارت علمی و حرفه ای بوده و در تلاش است که نظر خود را پشت سایرین نامشخصی پنهان نموده و به نظرات خود به این صورت ارزش افزایی نماید.
سوال اول
سوال اول : انجمن مددکاران اجتماعی ایران به عنوان یک نهاد صنفی مسئولیت نمایندگی جامعه مددکاران اجتماعی را بر عهده دارد. اما آیا این انجمن توانسته است تمامی نیازهای این جامعه متخصص را شناسایی و برآورده کند؟
نویسنده یادداشت به سوال مطرح شده پاسخ داده و نوشته است که “بسیاری از منتقدین بر این باورند که این انجمن در عمل، بیشتر به نیازها و خواستههای محدود گروهی از هواداران و داوطلبان خود توجه دارد و نتوانسته است به دغدغههای عمومی جامعه مددکاران توجهی داشته باشد”.
اولاً اگر مددکار اجتماعی به صورت فردی برای پیگیری مشکل یا مساله ای شخصی به انجمن مراجعه نماید و مساله وی جزء شرح وظایف و اختیارات انجمن باشد حتماً پیگیری های لازم صورت می گیرد که بارها این اتفاق افتاده است اما آیا نباید این فرد مراجعه کننده عضو انجمن باشد و به عنوان یک عضو پیوسته در فعالیت های انجمن مشارکت داشته باشد، بارها افرادی برای پیگیری مسائل فردی خود به انجمن مراجعه می کنند که حتی عضویت انجمن را نداشته و در هیچ یک از فعالیت های انجمن حضور هم نداشته است اما با این وجود مساله وی پیگیری شده است.
ثانیاً جامعه مددکاری اجتماعی ایران دارای مسائل و چالش های فراوانی است. مسائلی همچون کیفیت نظام آموزشی، سختی کار، حقوق مزایای پائین، نبود سازمان نظام و مشکل هویت تخصصی، آزمون های استخدامی و ……. .
بخش زیادی از این مسائل مربوط به ساختارهای کلان کشور است و انجمن مددکاران اجتماعی برای مداخله مستقیم در آنها فاقد اختیارات قانونی است و انجمن صرفاً از طرق غیرمستقیمی همچون مذاکره، نامه نگاری و لابیگری های غیررسمی اقداماتی را انجام داده که برخی از آنها موثر بوده و برخی ناموثر.
انجمن مددکاران اجتماعی وظیفه ظرفیت سازی برای جامعه مددکاران اجتماعی را داشته که در این خصوص تلاش های بسیاری صورت گرفته که گزارش مختصر آنها در همایش ها و نشست های انجمن توسط رئیس انجمن به حاضرین ارائه شده و گزارش های عملکرد هر ساله نیز به صورت مکتوب در دفتر انجمن موجود است و این گزارش ها ترجمه نیز شده و برای فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی ارسال شده است.
بهتر بود که نویسنده یادداشت در سایت مددکارنیوز به جای رفرنس دهی به مندقدین نامشخص و نقدهای نامشخص آنها برای تهیه اصولی و علمی یادداشت خود به دفتر انجمن مراجعه نموده و با مطالعه گزارش ها اقدام به نوشتن یادداشت انقادی خود می نمود.
سوال دوم
سوال دوم: یکی از چالشهای اساسی انجمن مددکاران اجتماعی، همآوردسازی جامعه متخصصین مددکاری اجتماعی است. این انجمن تا چه اندازه توانسته است اعضای خود را متّحد و منسجم کند؟
نویسنده یادداشت به این سوال هم پاسخ داده و نوشته است که” برخی از جامعهشناسان و کارشناسان بر این نکته تأکید دارند که عدم موفقیت در این زمینه، به تفرق و عدم اتحاد در این جامعه منجر شده است. این ناکامی نه تنها بر روند فعالیتهای اجتماعی اثر منفی گذاشته، بلکه سبب کاهش اثرگذاری انجمن در سیاستگذاریهای دولتی نیز شده است”.
اولاً انجمن مددکاران اجتماعی با اجرای برنامه های مختلفی همچون گفتگوهای اجتماعی، بزرگداشت ها و تقدیر از بزرگان و اهدای نشان سلامت، دعوت از پیشکسوتان در دورهمی ها، مشارکت دادن دانشجویان داوطلب در برگزاری کنگره ها و همایش های سالانه روز مددکار اجتماعی و سایر برنامه ها، همیشه در تلاش بوده تا به بهانه های مختلف جامعه مددکاران اجتماعی را دورهم جمع نموده و با آنها همفکری و هم اندیشی نماید. در بین اعضا انجمن مددکاران اجتماعی نیز تفاوت های زیادی وجود دارد.
برخی اعضا بسیار فعال بوده و در اغلب برنامه ها مشارکت و همکاری دارند، برخی از اعضا در مراسمات ملی سالانه مشارکت و همکاری می کنند و برخی از اعضا هم صرفاً در برنامه ها حضور دارند ولی مشارکت یا همکاری در اجرا ندارند و اعضایی هم هستند که فقط عضو انجمن بوده ولی تمایلی به مشارکت، همکاری و حتی حضور در برنامه ها ندارند. نوع مشارکت و میزان همکاری اعضای انجمن مددکاران اجتماعی مربوط به تمایلات، انگیزه ها و توانمندی های این افراد است و ربطی به عدم موفقیت انجمن در متحد و منسجم نمودن اعضای خود ندارد.
در بسیاری از برنامه ها به ویژه همایش ها مددکارانی حضور پیدا می کنند که حتی عضو انجمن نیز نیستند و هیات مدیره انجمن هیچ وقت ممانعتی برای حضور این افراد نداشته و بالعکس همیشه استقبال نموده است.
ثانیاً در طول یک دهه گذشته انجمن مددکاران اجتماعی ایران بیش از هر انجمن صنفی و علمی در سایر رشته ها و تخصص ها در شوراها و نهادهای سیاستگذاری حضور فعال داشته است. امروزه انجمن مددکاران اجتماعی در بیش از ۲۰ کمیسیون و شورای سیاستگذاری ملی به عنوان عضو دائمی بوده و در اکثر جلسات آنها از انجمن مددکاران اجتماعی ایران دعوت به عمل می آید.
وظیفه انجمن مددکاران اجتماعی حضور مشورتی در جلسات، نقد سیاست ها و ارائه پیشنهادات اصلاحی به کمیسیون ها و شوراهای سیاستگذاری در کشور بوده که در این زمینه عملکرد مثبتی داشته است اما اینکه این نهادهای تصمیم گیر به چه میزان از این نظرات مشورتی انجمن استفاده می کنند موضوع جدایی است که قابل بحث و بررسی است.
سوال سوم
سوال سوم: مسئله شفافیت در انتخابات انجمن مددکاران اجتماعی، یکی دیگر از موانع موجود برای اعتماد جامعه متخصصین به این نهاد است. آیا این انتخابات به گونهای برگزار شده است که نظر موافق اکثریت جامعه مددکاران اجتماعی را جلب کند؟
نویسنده یادداشت به این سوال هم پاسخ داده و نوشته است که “انتقادات متعددی به روند برگزاری انتخابات و شفافیت آن وارد شده است. بسیاری بر این باورند که عدم شفافیت در این فرآیند، موجب انتقادات و عدم اعتماد عمومی به انجمن شده است”.
آیا بهتر نبود که نویسنده یادداشت چند مورد از این انتقادات متعدد را مطرح می نمود و یا تعدادی از این بسیاری ها را معرفی می نمود تا خوانندگان درک بهتری از ادعای عدم شفافیت را به دست آوردند. در انتخابات های انجمن مددکاران اجتماعی ایران هیات مدیره اقداماتی را انجام می دهند.
چاپ فراخوان انتخابات در روزنامه های کثیر الانتشار در ۲ نوبت، درج فراخوان در سایت و کانال های انجمن و پخش فراخوان در فضاهای مجازی. طبق اساسنامه نیز در مرحله اول باید ۵۰ درصد اعضای پیوسته انجمن در محل انتخابات حضور داشته باشند تا جلسه قانونی و رسمی باشد و در غیر اینصورت به فاصله ۲ هفته جلسه دوم تعریف و همان فرآیند تبلیغات قبلی طی می شود و این بار با هر تعداد از اعضای پیوسته انجمن مددکاران اجتماعی مجمع عمومی تشکیل شده، هیات رئیسه تعیین و انتخابات برگزار می شود. در یک فرصت برابر نیز کاندیداها خود را معرفی نموده و خود را در معرض انتخاب مجمع عمومی قرار می دهند.
پس از رای گیری شمارش آرا توسط هیات رئیسه انجام و هفت نفر اول به عنوان اعضای اصلی و ۲ نفر بعدی به عنوان اعضای علل بدل هیات مدیره تعیین می گردند. اعضای اصلی انتخاب شده در اولین جلسه خود رئیس، نائب رئیس و خزانه دار را از بین خود انتخاب می کنند. این کل فرآیند انتخابات در انجمن مددکاران اجتماعی ایران است حال باید سوال کرد که منقدین چه کسانی هستند (آیا کسانی هستند که خودشان در انتخابات کاندید بوده و توسط مجمع عمومی انتخاب نشده اند؟) و به کدام بخش از این فرآیند نقد داشته و دلایل نقدشان چیست؟
سوال چهارم
سوال چهارم: یکی از سوالات کلیدی در خصوص انجمن مددکاران اجتماعی این است که آیا این انجمن میتواند حامی تمامی دانشآموختگان مددکاری اجتماعی، فارغ از مواضع طرفدار یا منتقد باشد؟
دوباره نویسنده یادداشت به این سوال خود پاسخ داده و نوشته است که “برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که انجمن، بیشتر در پی گسترش رویکرد مسالمتآمیز با هواداران خود بوده و در این بین، نقدهای سازنده از سوی منتقدین به نظر نادیده گرفته شده است”.
در این بخش نیز ارجاع به نظر کارشناسان نامشخص و نقدهای سازنده منتقدین نامشخص به عنوان استدلال پاسخ در نظر گرفته شده است.
در پاسخ باید گفت که انجمن مددکاران اجتماعی حامی حرفه ی مددکاری اجتماعی است و بر اساس اهداف و ماموریت های خود طبق اساسنامه در این زمینه فعالیت می کند و همیشه از نقد و منتقد استقبال نموده است.
در سال های اخیر انجمن مددکاران اجتماعی ایران بارها فراخوان عمومی نقد عملکرد را اطلاع رسانی نموده و بسترهای مجازی و حضوری را برای منتقدین آماده کرده است ولی تا کنون حتی یک صفحه نقد مکتوب برای انجمن ارسال نشده است و حتی در جلسه حضوری نقد عملکرد انجمن نیز فقط ۲ نفر شرکت نموده اند.
تعدادی از مددکاران اجتماعی در فضای مجازی مطالبی را به عنوان نقد منتشر می کنند که یا فاقد محتوای مشخصی بوده و یا مسائل مطرح شده اصلاً در حوزه اختیارات قانونی و مسئولیت های انجمن مددکاران اجتماعی نمی باشد.
سوال پنجم
سوال پنجم : مراکز مثبت زندگی به عنوان یکی از موضوعات بحثبرانگیز در جامعه مددکاری اجتماعی مطرح شدهاند. انجمن مددکاران اجتماعی در موضوع مراکز مثبت زندگی چه نظر یا رویکردی داشته است؟ آیا ریاست انجمن مددکاران اجتماعی ایران که امروز در یکی از مهمترین مناصب سازمان بهزیستی کشور حضور دارد منافع عده قلیل از جامعه مدیران کلینیک های مددکاری اجتماعی را به منفعت جمعی عده کثیری از مدیران مراکز مثبت زندگی ترجیح می دهد؟
در این بخش نویسنده یادداشت پاسخی ارائه نکرده است اما در بخش دوم سوال تلویحاً رئیس انجمن مددکاران اجتماعی و معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور را به داشتن نگاه جانبدارانه از منافع عده قلیل از مدیران کلینیک های مددکاری اجتماعی متهم نموده است.
در پاسخ باید گفت که رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کمتر از یکماه است که به عنوان معاون سلامت اجتماعی بهزیستی کشور مشغول به کار شده اند در صورتیکه مواضع و نظرات مخالف ایشان، که برگرفته از نظرات هیات مدیره انجمن می باشد، در خصوص مراکز مثبت زندگی از زمان شروع این طرح در سال ۱۳۹۸ مشخص و واضح بوده است.
آقای دکتر موسوی چلک به عنوان رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در نامه به رئیس جمهور (روحانی) از مرکز مثبت زندگی با عنوان “مصیبت اجتماعی” یاد کرده اند، در سال ۱۴۰۰ نیز در نشست آسیب شناسی برون سپاری خدمات اجتماعی (طرح مثبت زندگی) که در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی برگزار شد نیز مخالفت صریح خود با این طرح را بیان نموده اند.
در گزارش “ارزیابی سیاست ارائه خدمات اجتماعی در طرح مثبت زندگی” که توسط مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی تدوین و در سال ۱۴۰۱ منتشر شده این طرح فاقد استانداردهای پنج گانه مصرح در قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی کشور شناخته شده است.
همچنین در گزارش “آسیب شناسی مراکز مثبت زندگی” که توسط مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی تدوین و در سال ۱۴۰۲ منتشر شده و اعضای کانون کشوری مراکز مثبت زندگی (به ویژه آقای طلیسجی یکتا مدیر سایت مددکار نیوز) نیز در تدوین آن حضور داشته اند، نوشته شده که وضعیت موجود مراکز مثبت زندگی حکایت از وجود ایرادها و مشکلات اساسی در عرصه سلامت اجتماعی کشور دارد.
بنابراین نظر مخالف رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در خصوص مثبت زندگی از اول تا کنون مشخص بوده است و ربطی به جایگاه فعلی ایشان در سازمان بهزیستی کشور ندارد و گزارش های کارشناسی نیز مراکز مثبت زندگی را غیر کارشناسی، فاقد استانداردهای لازم و دارای ایرادهای فراوان و مشکلات اساسی معرفی کرده اند.
حال باید همین سوال را از نویسنده این یادداشت پرسید که آیا دفاع شما از طرح مثبت زندگی منفعت شخصی شما در مقابل منفعت حرفه ی مددکاری اجتماعی نیست؟
سخن پایانی
در پایان یادداشت نیز نویسنده نتیجه گیری را اینگونه نوشته است که “انجمن مددکاران اجتماعی ایران، به عنوان نمایندگی رسمی این حوزه، با چالشهای متعددی روبروست. سوالات و انتقادات بسیاری در خصوص کارکرد و شفافیت فعالیتهای آن مطرح میشود که نیاز به پاسخگویی دقیق و متقن دارد.
برای دستیابی به یک تحول مثبت در این انجمن، ضروری است که مسئولین به دغدغههای جامعه مددکاران اجتماعی توجه کنند و از شفافیت بیشتری در فرآیندهای مدیریتی و حاکمیتی خود استفاده نمایند. تنها در این صورت است که میتوان به آیندهای روشنتر و متحد برای جامعه مددکاری اجتماعی نائل آمد”.
در پایان فقط می توان گفت که این یادداشت به اصطلاح انتقادی نمایی از سایر نوشته های انتقادی است که نویسنده بارها در متن یادداشت خود به آنها استناد نموده است.
داشتن نظر شخصی برای هر کسی آزاد بوده و اشکالی ندارد اما وقتی مطالب غیرواقعی بوده و به عنوان نظرات کارشناسان، جامعه شناسان و افراد نامعلومی معرفی می شود، می توان آن را به عنوان یک نوشته غیراخلاقی، غیر حرفه ای و غیر اصولی شناخت.
بنده به عنوان یک مددکار اجتماعی و عضو هیات مدیره انجمن مددکاران اجتماعی آمادگی دارم با نویسنده این یادداشت یا هر کدام از همکاران عزیز مددکار اجتماعی که نقدی بر عملکرد انجمن مددکاران اجتماعی ایران دارند به صورت حضوری در دفتر انجمن و یا به صورت مجازی در گوگل میت گفتگو داشته باشم.
مهدی سروی همپا
عضو هیات مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران
دانشجوی دکتری مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۳