یادداشت تحلیلی یک مددکار اجتماعی پیرامون قصورات پزشکی | قصور پزشکی یا ناکارآمدی ساختاری؟
در پی درگذشت مادر مریوانی (۳۱ ساله) در اثر تشنج و خونریزی داخلی ناشی از عمل سزارین مورخ ۷ اسفند ۱۳۹۵، شاهد موج اعتراضات مردم مریوان نسبت به این حادثه ناگوار بودیم. خانواده متوفی مدعی است که قصور پزشکی و بی توجهی پرسنل، باعث مرگ این زن جوان شده است و همین امر منجر به درگیری لفظی بین همسر متوفی و پزشک معالج شده است. به دستور اکید ریاست دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان مبنی بر پیگیری سریع و دقیق این موضوع، کمیته اولیه بررسی حادثه تشکیل شده و در حال بررسی ابعاد این اتفاق می باشد.
اما این حادثه از چند بعد قابل تحلیل است:
- موضوعی که قبل از همه مورد توجه است این است که علیرغم تأسف بار بودن فوت مادر جوان، واکنش شدیدی از سوی کنشگران در شبکه های اجتماعی مشاهده نشد؛ آنچنان که در مرگ افراد مشهور همچون “عباس کیا رستمی”، “حسن جوهرچی” و سایر “دیگران مهم” شاهد واکنش شدید کنشگران اجتماعی بودیم و این نشان از این دارد که افراد بر حسب موقعیت اجتماعی و صد البته موقعیت جغرافیایی میتوانند خبر ساز شوند. خبر مرگ این مادر مریوانی همچون بسیاری از اخبار مهم کردستان محروم، از پوشش خبری مناسبی برخوردار نبود!
- هر چند علل مرگ بر حسب سن، جنسیت، نوع بیماری و بسیاری عوامل محیطی دیگر می تواند متفاوت باشد اما آنچه که غیر قابل انکار است، کوتاهی تیم درمان در بسیاری از موارد عامل مرگ و میر بیماران است. برقراری ارتباط مناسب با بیمار، جلب اعتماد بیمار، اخلاق حرفه ای، رعایت ضوابط پزشکی و بسیاری موارد دیگر از اصول حرفه ای پزشکی محسوب میشود که متأسفانه علیرغم اهمیت آن، شاهد نقض آن از سوی کارکنان سیستم بهداشت و درمان هستیم و همین امر “اعتماد” بین بیمار و پزشک را خدشه دار میسازد که از پیامدهای آن کاهش “اعتماد اجتماعی” نسبت به سازمانهای دولتی خواهد بود. بر این اساس جامعه پزشکی نیازمند توجه بیش از پیش به تربیت پزشکان و کارکنان متعهد در سیستم بهداشت و درمان است که اخلاق حرفه ای را سر لوحه کار خویش قرار دهند.
- نکته دیگری که قابل تأمل است این است که پزشکان در جامعه ایرانی جزء طبقه متشخص و ممتاز به حساب میآیند که در قبال جامعه بیمار که فاقد قدرت است و در جایگاه «نیاز» قرار دارد و با حقوق خویش آشنا نیست، آن چنان که شایسته و بایسته است، پاسخگو نیست. از منظر فوکو قدرت ریشه در تعاملات اجتماعی دارد و قدرت از دانش حاصل مییابد. اینجاست که چون پزشک از سلاح دانش بهره مند است، پس در جایگاه قدرت قرار میگیرد و بیمار بدلیل عدم بهره مندی از این سلاح و نیاز مبرم به آن در جایگاه پایین تر قرار میگیرد و بدین ترتیب ملزم میشود به مفاهیمی همچون سلامت، کنترل زاد و ولد، انجام معاینات پزشکی و … مبادرت ورزد. در همین مورد شواهدی زیادی از تجربه زیسته زنان باردار در دست است که در بیمارستانهای دولتی تجربه زایمان داشته اند و ناچار به تسلیم در برابر قدرت تیم پزشکی شده اند. برخی از این موارد را به اختصار نقل میکنم:
- «بدترین بخش بیمارستان بخش زایمانه. پرستارها رفتار غیر انسانی باهات دارن. با اون همه درد و رنجی که داری فقط سرت داد میکشن که خانم این کار و بکن و اون کارو نکن. انگار که ما برده شون هستیم…» (زن ۳۰ ساله، زایمان طبیعی)
- «به نظر من از بس که زن حامله دیدن و جیغ و دادشون رو شنیدن دیگه براشون عادی و حتی خسته کننده شده. پرستارها اصلاً اهمیتی به درد نمیدن فقط میخوان زودتر کار تموم بشه و برن. تنها چیزی که من ازشون دیدم زور گفتنه! باید هر چی میگن فقط بگی چشم و گرنه کارت ساخته است!» (زن ۳۶ ساله، زایمان طبیعی).
- «مثلاً خیر سرشون اینها پزشکن، پرستارن! به جای اینکه مهربون باشن و درد بیمار رو بفهمن فقط باعث درد و رنج بیشتر میشن. رحم و مروت سرشون نمیشه که. همش عصبانی ان و حتی نمیذارن خانوادهات پیشت باشن. مادرم میخواست فقط چند لحظه منو ببینه اما مسئول بخش آنچنان عصبانی بود که به هیچ کس اجازه حرف زدن نمیداد» (زن ۲۸ ساله، سزارین، بیمارستان شهرستان بانه).
این موارد و بسیاری موارد دیگر بازتاب عدم رعایت اخلاق حرفهای و وجود قدرت در تیم پزشکی است؛ قدرتی که بیمار در برابر آن احساس عجز و ناتوانی مینماید و برای برون رفت از موقعیت بیماری و خروج از شرایط نامناسب بیمارستان که گاها بسیاری از بیماران را از لحاظ روانی دچار تنش و اضطراب مینماید، چاره ای جز عدم مقاومت در این موقعیت نمییابند.
نظارت دقیق بر اجرای قوانین و اصول پزشکی، توجه به اخلاق حرفهای، آموزش مستمر تیم پزشکی، بهبود کیفیت خدمات مراقبتی، احترام به شأن و جایگاه بیمار، برخورد جدی و قاطعانه با متخلفان حوادث پزشکی و از همه مهمتر تقویت مطالبه گری و توانمندسازی بیماران در برابر سیستم بهداشت و درمان از جمله مواردی است که میتوان در راستای کاهش و کنترل حوادث جبران ناپذیر پزشکی مورد توجه قرار گیرد.
کبری واعظی؛ کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران