موفقیت در پروسه توانبخشی وابسته به عوامل مختلفی است که قصور و یا نادیده انگاشتن هر یک از این عوامل توسط تیم توانبخشی و یا سیاستگذاران عرصه توانبخشی می تواند ما را در رسیدن به اهداف عالیه توانبخشی بازدارد و یا حداقل این فرایند را دچار مشکل کند.
بنابراین باید در زمینه ارائه خدمات توانبخشی با دید چند جانبه و دیدن مسائل دخیل در فرایند توانبخشی از زوایای متفاوت شرایط را برای رسیدن به وضعیت مطلوب تر مراجعان و تسهیل این فرایند و در نتیجه حصول اهداف مورد نظر تا جای ممکن مهیا سازیم.
به این منظور برخی از عوامل مهم تاثیر گذار درموفیقت فرایند توانبخشی را مورد بررسی قرار می دهیم :
• در چه زمانی توانبخشی انجام می گیرد؟
هرچه ارائه خدمات توانبخشی زودتر شروع شود احتمال موفقیت و نتایج بهتر بیشتر خواهد بود که خود این امر نیازمند ارزیابی های بهنگام و همکاری تیمی و بین بخشی و عواملی مانند فرهنگ سازی عمومی در کسب و جذب خدمات توانبخشی و دیگر عوامل مختلف است که تمام این اجزا به مانند چرخ دنده های یک ساعت ضروری و لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
• میزان صدمه چقدر است؟
پس از ایجاد مشکل هرچه میزان صدمه کمتر باشد احتمال اینکه خدمات توانبخشی نتیجه بهتری را داشته باشد بیشتر است بنابراین میزان صدمه ای که ایجاد شده است می تواند یکی از فاکتورهای اصلی در چگونگی پیش آگهی فرایند توانبخشی باشد.
• سلامت کلی بیمار چقدر بوده است؟
هر چقدر وضعیت سلامتی عمومی بیمار پیش از بروز مشکل بیشتر بوده باشد احتمال موفقیت فرایند توانبخشی بیشتر است بنابراین دور از ذهن نیست که در جوامعی که از سلامت عمومی بهتری برخوردار هستند در صورت بروز مشکلات، خدمات توانبخشی احتمالا می تواند نتایج بهتری را در بر داشته باشد.
• وضعیت رفتاری و روانی فرد بیمار چگونه است؟
متغیرهای رفتاری و روانی فرد در موفقیت خدمات توانبخشی و نتایج سریعتر یکی از مهمترین ملاکهای اثر بخشی مداخلات توانبخشی است. بنابراین افراد تیم توانبخشی و مسئولین ذی ربط باید توجه ویژه ای را به متغیرهایی همچون سلامت روانی فرد و انگیزه و پایبندی به درمان اشخاص خدمت گیرنده باشند. در اغلب موارد خدمات توانبخشی، مخصوصا در معلولین فرایندی زمان بر و مستلزم صبر و تحمل بسیار از جانب فرد مراجع است. بسیاری از کسانی که دچار بیماریهای مزمن و یا معلولیت می شوند روند درمان یا مداخلات توانبخشی خود را به اتمام نمی رسانند و یا اینکه به صورت کامل به درمان پایبند نیستند که این می توانند ریشه در وضعیت روانی آنها داشته باشد. بسیاری بیماران و مراجعان بنا به دلایل مختلف دچار مشکلات روانی از جمله افسردگی، اضطراب، سوگ و یا عدم انگیزه می شوند، که این عوامل می تواند شخص را از ادامه درمان و یا دریافت مداخلات توانبخشی مناسب بازدارد و یا حتی زمینه را برای بروز مشکلات شدیدتر از جمله افکار و اقدام به خودکشی مهیا سازد. بنابراین در هر مرحله از خدمات درمانی و توانبخشی توجه به وضعیت روانی شخص یک اصل مهم و کاربردی است.
• مهارت تیم توانبخشی تا چه حد است؟
هرچه مهارت تیم توانبخشی بیشتر باشد و خدمات بهتری را ارائه کنند مطمعنا نتایج بهتری را شاهد خواهیم بود بنابراین تیم توانبخشی باید با اتکا به دانش و یافته های جدید همواره سعی کند بالاترین و به روزترین سطح مداخلات را برای مراجعان خود ارائه دهند
• همکاری و علاقه مندی خانواده و دوستان در چه حدی است؟
هرچه شخص حمایت های محیطی بیشتری را به ویژه از خانواده دریافت کند احتمال تاثیرگذاری بیشتر خدمات توانبخشی افزایش می یابد
ضمن اینکه در برخی از افراد دسترسی فرد معلول یا دارای کم توانی و محدویت کاملا وابسته به همکاری و حمایت خانواده و اطرافیان فرد می باشد که خود این امر گاهی مستلزم ارائه خدمات توانبخشی روانی برای اطرافیان فرد معلول می باشد.
*همکاری بین بخشی:
هرچقدر ارگانهای مختلف و مسئولین ذی ربط هماهنگی بیشتری را در ارائه خدمات توانبخشی و انجام مداخلات چند جانبه و همچنین دسترس پذیری خدمات جامعه برای معلولین داشته باشند احتمال موفقیت مداخلات توانبخشی و پایداری نتایج بیشتر خواهد بود.
نویسنده: فرشاد زارعی | کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، دانشجوی Phd مشاوره دانشگاه خوارزمی، مدرس دانشگاه
مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران