کدام زنگ خطر دیگری باید به صدا درآید تا بحران مواد مخدر جدی گرفته شود؟
خبر تکاندهنده بود: مرگ رزیدنت در اتاق عمل بیمارستان براثر مصرف زیاد مواد، ورود افیون مرگ به اتاقی که باید پاکترین مکانها باشد. کدام زنگ خطر دیگری باید به صدا درآید تا بحران مواد مخدر جدی گرفته شود؟ مرگ یک رزیدنت ارتوپدی در اتاق عمل بیمارستان ولیعصر (عج) اراک به دلیل تزریق مواد مخدر در حین کار! واقعیت و حقایق خطرناکی را عریان می کند.
به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۱۰۵، ایرنا نوشت: براساس فرهنگنامهی پزشکی، رزیدنت به پزشکانی گفته میشود که مشغول گذراندن دورهی تخصصی هستند. چنین شخصی آن هم در رشتهی پزشکی کسی است که دوران تحصیلی عالی همراه با آگاهیهای تخصصی در زمینهی اثرات مواد مضر بر بدن را مطالعه کرده و آموخته است و میداند مواد مخدر چه اثرات مرگباری را بر جسم و روح شخص وارد میسازد. این حادثه نشان میدهد معتادان یا کسانی که به هر نامی حتی تفننی مواد مخدر مصرف میکنند، حتی جسارت حمل مواد مخدر به محلهای کار و اتاقهای عمل را که باید پاکترین اماکن باشند، یافتهاند. پیش از این مصرف مواد مخدر در برخی اماکن عمومی نیز گزارش شده و نشانگر این واقعیت است که معتادان در مصرف مواد مخدر از بیغولهها و حتی منازل خود نیز فراتر رفته و به راحتی مواد افیونی را به محل کار خود آن هم به بیمارستانی که باید عاری از هرگونه آلودگی این چنینی باشد میبرند. گرچه امروزه متاسفانه بحران مواد مخدر بین اکثر قشرهای مختلف جامعه شیوع یافته اما این اتفاق شوم در برخی اقشار نظیر گروههایی از دانشآموزان، دانشجویان، زنان، برخی هنرمندان، حتی برخی ورزشکاران که باید نماد سلامت و تندرستی باشند بسیار تاسفبار و هشداردهنده است. علی هاشمی، رئیس کمیتهی مستقل مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام سال قبل در گفت و گویی آمارهای تکاندهندهای را دربارهی بحران مواد مخدر در ایران اعلام کرد که نگاهی به برخی از آنها زنگ خطر را برای بسیاری از مسئولان باید به صدا در میآورد:
– حدود ۱۰ سال قبل تعداد مصرفکنندگان مواد مخدر سه میلیون و ۷۲۰ هزار نفر بود که ۲,۵ میلیون نفر آنان مصرف دائمی داشتند و مابقی تفننی مصرف میکردند، اما تعداد آنان در سال ۹۰ به چهار میلیون نفر رسید.
– حداقل ۱۴تا ۱۵ میلیون نفر در خانوادهها درگیر معتادان هستند.
– در یک دههی اخیر هر روز هشت نفر بر اثر مواد مخدر جان خود را از دست داده و ۱۰۰ نفر نیز جدید آلوده به مواد مخدر میشوند.
– در دههی ۷۰، اعتیاد در زنان ۴,۵ درصد از کل مصرفکنندهها بود اما اکنون با توجه به آمار رسمی به ۱۰ درصد رسیده است.
– حدود ۶۵ درصد دستگیریها و زندانیها مربوط به مواد مخدر هستند.
– زمان دسترسی به مواد مخدر به دو دقیقه کاهش یافته است.
– ۲۱ درصد کارگران در بعضی محیطهای صنعتی بزرگ معتادند.
– بالاترین نرخ مصرف مواد در جمعیت ۳۵ تا ۳۹ سال است.
– ۲۸ درصد مردم نسبت به مصرف مواد نگرش مثبت دارند.
– مواد مخدر به اقتصاد کشور، سالانه ۴۰ هزار میلیارد تومان خسارت میزند (هر معتاد هر روز ۲۰ میلیون تومان).
– کشفیات پنج تنی شیشه در مقابل مصرف ۵۰ تنی.
– در تروریسم ناشی از مواد مخدر با بیش از ۳۰ هزار درگیری، نزدیک به ۲۰ هزار شهید و جانباز و… اولین قربانی دنیا هستیم.
تامل در هر یک از این آمارها نشانگر عمق فاجعهی ملی است که امروزه بسیاری از خانوادهها را به خاک سیاه نشانده و دولت را در تامین بودجه، امکانات و نیروی انسانی با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است. این در حالی است که در برخی کشورهای منطقه با وجود مشکلات و نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی این حجم از مصرف مواد مخدر و تظاهر به استفاده از آن و سهولت در قاچاق و دسترسی به آن دیده نمیشود. به نظر میرسد اگر فکر عاجلی مانند بسیج ملی و اجتماعی و تمرکز توانمندیها برای مبارزه با این مشکل بزرگ اندیشیده نشود، جامعهی ما باید منتظر وقایع تلخ و قربانیان دیگری در این مسیر باشد. به ویژه آنکه مواد مخدر جدید صنعتی وارد بازار میشود و جوانان این مرز و بوم را به کام مرگ و بدبختی میکشاند.