امروز دو قطار در گوشه ای از کشورمان با هم برخورد و تصادف داشته اند، عده ای از هموطنانم کشته و عده ای دیگر مجروح شدن، خبری که دل هر انسانی را بدرد می آورد، انسانهایی که تا دیروز در منازلشان بودند، اسباب سفر را فراهم می کردن، برنامه داشتند، امیدها داشته اند، عده ای با خانواده و عده ای تنها راهی مشهد و زیارت بوده اند، اما امروز در کنار ما نیستند، به همین سادگی امشب در این دنیا نیستند و چشم های که گریان است، امیدهای که از دست رفت، یکی پدر بود، یکی مادر، یکی فرزند خانواده و یکی عشق جوانی منتظر، امروز امیدها و عشق های زیادی از بین رفت.
خبر این تصادف و حادثه دردناک است اما زمانی دردناک می شود که در پی اعلام اخبار مربوطه مشخص می شود که سهم خطای انسانی و مسئولیت کاری از هر چیزی در این حادثه بیشتر است.
این دردناک است که تغییر شیفت مسئول کنترل و عدم پیگیری دقیق و مسئولانه منجر به این حادثه می شود.
چه بر سر ما آمده است که حاصل کار و عملکردمان اینگونه نتیجه به بار می آورد.
انسان موجودیست مسئول و ذات انسانی با مسئولیت پذیری معنا پیدا می کند، حس مسئولیت به خود، خانواده، جامعه و در سطح کلان نسبت به بشریت و جهان پیرامون مان.
تصور کنیم که امروز این جریان و اتفاق طور دیگری مدیریت می شد، مسئول شیفت کنترل مربوطه با حس مسئولیت پذیری و اخلاق گرایی تا حل مشکل قطار اول در شیفت خود باقی می ماند یا اینکه در زمان تحویل شیفت تمامی اتفافات افتاده را به اطلاع فرد بعدی می رساند و اگر فرد جایگزین بدون اطلاع از اتفاق پیش آمده کمی نسبت به قرمز بودن چراغ ایستگاه کنجکاو می شد و علت آنرا جویا می شد آیا باز هم شاهد این اتفاق بودیم؟
آیا بازماندگان درگیر سوگ و مرگ عزیزانشان می شدند؟
آیا ما در شوک کمرنگ شدن مسولیت پذیری و اخلاق مندی در جامعه بودیم؟
آیا واقعا دوباره باید دهقان فداکاری از راه می رسید و مانع از این اتفاق می شد؟
آیا می شد که این حادثه پیش نیاید؟
چه چیزی در این حادثه ما را بیشتر آزار می دهد، مرگ تعدادی از هموطنانم یا جای خالی مسئولیت اجتماعی، جای خالی اخلاق اجتماعی، جای خالی کمی فقط کمی کنجکاوی، جای خالی کمی حس تعلق به کار؟!
آیا ما نسبت به بازماندگان این حادثه مسئولیتی نداریم که می شد امروز اینچنین داغدار نباشند؟
جامعه ی پویا و رو به رشد است که نیروی انسانی فعال، پویا، مسولیت پذیر، اخلاق مند، خلاق و دارای حس تعلق باشند.
برگزاری و اعطای نشان مسئولیت اجتماعی در هفته ی گذشته توسط رییس جمهور محترم نشان از اهمیت این موضوع در سطح جامعه دارد که جامعه ی مسئول و دارای شهروندان مسولیت پذیر زمینه های پیشرفت و آبادانی کشور را فراهم می کنند، تک تک شهروندان و مردم جامعه در این زمینه نقش دارند و حتی نقش انسان ها و نیروی انسانی از سایر امکانات مهمتر است.
این اتفاق نشان داد که یک انسان در هر سمت و حرفه ای چه تأثیری بر زندگی سایرین و حتی کلیت جامعه دارد و نقش مسئولیت پذیری در شغل می تواند جان انسانهایی را بگیرد یا نجات دهد و هر کس به اندازه ی سهم خود در آبادانی یا مشکلات کشورش مسئول است چرا که در زندگی جمعی و اجتماعی عملکرد تک تک افراد بر دیگران تأثیر دارد.
مسئولیت پذیری اجتماعی، پاسخگویی و مطالبه گری امروزه جز نیازهای اساسی جامعه ی ما شده است و در بسیاری از اتفاقات در سطح جامعه، جای خالی آنان احساس می شود و در این زمینه نقش فعالان اجتماعی پررنگتر می شود که فعالیت های خود را در جامعه به سمتی پیش ببرند که حاصل آن حس تعلق به جامعه، حس مسؤلیت پذیری، اخلاق فردی و حرفه ای باشد تا از این طریق زمینه های پیشرفت و آبادانی کشور فراهم شود.
مریم عباسی | مددکار اجتماعی و کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
اولین مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران