پاندمی کرونا و مهاجران (با تاکید بر اتباع افغانستان)
نویسنده: دکتر سلمان قادری مددکار اجتماعی و دکتری تخصصی جامعه شناسی
قسمت پنجم از سری واکاوی های مسائل اجتماعی ایران
پاندمی کرونا و مهاجران: هر سال میلیونها نفر در سراسر جهان به دلایل گوناگون نظیر جنگ و ناامنی، فقر و بیکاری، گرسنگی و … مجبور به ترک سرزمین مادری شان میشوند. تحقیقات جهانی نشان میدهد که پاندمی کرونا میتواند ترکیب جمعیتی مهاجران، مسیرهای مهاجرت و روندهای آن را تغییر دهد. پس از همه گیری بیماری کرونا و اعمال محدودیتهای قانونی، بسیاری از افراد کار و شغل خود را از دست داده و مجبور به بازگشت به محل سکونت قبلی خود شدند. برخی دیگر مجبور به تغییر کار خود و شروع کار در نقطه دیگر از کشور و یا کشورهای دیگر گردیدند.برخی نیز فرصتهای رشد و ارتقای اجتماعی را از دست دادند. بسیاری از برنامههای مهاجرت نیز به تعویق افتاد و کشورها محدودیتهای سنگینی برای ورود مهاجرین به اجرا گذاشتند. به همین دلیل وضعیت کنونی مهاجران با وضعیت پیش از همهگیری بیماری کرونا متفاوت بوده و ضروری است که در سیاستهای مهاجرتی، اطلس مهاجران و برنامه ریزی های اجتماعی بازنگری صورت بگیرد.
پاندمی کرونا و مهاجران
تاثیرات بیماری کرونا بر همه ابعاد زندگی مهاجرین (از قبیل بهداشت و درمان، آموزش، شغل، وضعیت زنان و کودکان، بیماران و معلولین و … جدی بوده است). جنبه دیگر بیماری کرونا از طریق تاثیرات اقتصادی و بحرانهای معیشتی بر زندگی مهاجران است که اغلب شغل خود را از دست دادند و بیکار شدند. در حال حاضر بیشترین مهاجران داخلی از اتباع کشور افغانستان هستند که عموماً در شهرهای بزرگ و پرجمعیت کشور نظیر استانهای تهران، البرز، اصفهان، شیراز، مشهد، قم و … ساکن هستند. بسیاری از آنها در مناطق حاشیه نشین این شهرها زندگی مینمایند و دسترسی محدودی به امکانات زندگی نظیر گاز، آب و سرپناه دارند. تغییرات ژئوپولتیک منطقه، سقوط دولت افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان در این کشور بر وضعیت مهاجرت به کشورهای مجاور به خصوص ایران تاثیر گذاشت و این روند را تشدید نمود. بسیاری از خانوادهها به دلیل فقر، ترس و ناامنی مجبور به ترک محل زندگی خود شدند. این افراد فاقد هرگونه امکانات و یا منبع درآمدی بوده و به ناچار در مناطق حاشیه نشین و آسیبخیز استانهای فوق و در شرایط دشواری زندگی خود را شروع نموده اند. حضور آنها در کشورهای مجاور منجر به بروز مشکلاتی در پذیرش جمعیت مهاجران از طرف کشورهای مقصد و مسائل ناشی از انطباق فرهنگی با محیط جدید گردید. همین مسئله بر دامنه تعارضها با جمعیت مهاجرین می افزاید. این روندهای جمعیتی همزمان با گسترش بیماری کووید ۱۹ در کشور، آسیبپذیری این افراد در برابر بیماری و خطرات ناشی از سرایت بیماری در بین آنها را تشدید نمود. اغلب مهاجران و اتباع کشور افغانستان از اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه هستند. بیماری کووید ۱۹ بر زندگی اغلب آنها تاثیرات مخرب و منفی گذاشت. عموماً دسترسی محدودی به خدمات درمانی، آموزش، شغل و درآمد مناسب دارند. در طی این دوره اغلب شغل و درآمد خود را از دست دادند و برای جبران هزینههای زندگی مجبور به فروش داراییها و یا استقراض از دیگران شدند. به دلیل افزایش قیمت اجاره مسکن، توانایی پرداخت هزینه های اجاره را نداشتند و لذا مجبور به زندگی در خانههای محقر و یا کوچ به مناطق حاشیه نشین تر شهرها گردیدند. هر چند که مهاجرت آنها به مناطق حاشیه نشین و پر آسیب شهرها روندهای قیمتی و اجاره بها را نیز در این مناطق افزایش داد. اما به طور کلی منجر به تشدید فقر و افت دهکی آنها گردید. زنان و کودکان این خانوادهها از گروههای آسیبپذیر دیگری هستند که بیماری کرونا بر وضعیت زندگی آنها تاثیر مستقیمی گذاشت. این افراد عموماً با سوء تغذیه و مزمن شدن بیماری مواجه شدند. به دلیل دسترسی محدود به امکانات آموزشی از تحصیل بازماندند. به دلیل مشکلات اقتصادی خانوادهها قادر به تامین گوشی موبایل برای تحصیل نبودند. لذا با توجه به مجازی شدن کلاس های آموزشی، بسیاری از کودکان اتباع از تحصیل بازماندند. در حال حاضر نیز خطر گرسنگی از جمله مهمترین چالش های پیش روی این افراد و به طور کلی حاشیه نشینان محسوب میشود. بسیاری از زنان و کودکان کار و شغل قبلی خود را از دست دادند و همین مسئله نیز چرخه فقر خانوادگی را تشدید نمود. زنان سرپرست خانوار افغانستانی از جمله مهمترین افراد آسیبپذیر جامعه هستند که با مشکلات چندگانه سرپرستی خانواده، از دست دادن شغل و درآمد و مشکلات جسمی نظیر بیماری، افسردگی و تنهایی مواجه اند. به دلیل دسترسی محدود به خدمات درمانی با تشدید بیماری و مزمن شدن آن مواجه شدند. آنها از تامین حداقل زندگی بازماندند و لذا تبدیل به یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه گردیدند. فقر و از بین رفتن درآمد خانواده مهمترین عامل کار کودکان محسوب میشود. در طی همه گیری بیماری کرونا، کودکان کار و خیابان درآمد خود را از دست دادند و در نتیجه به تشدید فقر خانواده منجر شد.
بسیاری از این خانواده ها در خانه های کوچک زندگی مینمایند. عموماً نیز پر جمعیت اند. لذا امکان فاصله گذاری فیزیکی در بین آنها وجود ندارد. به این ترتیب سرایت بیماری در بین آنها بسیار شدید است. بر اساس برخی از مطالعات نیز احتمال سرایت بیماری در بین آنها دو برابر سایر افراد است. به همین دلیل نیز احتمال مرگ و میر مهاجرین به دلیل ابتلا به بیماری کرونا بیشتر از جمعیت عمومی است. اتباع افغانستانی عموماً در مشاغل پایین جامعه حضور دارند. بسیاری از آنها با تبعیضهای شغلی مواجه اند و در مقایسه با جمعیت عمومی از مزایای کار نظیر بیمه، اضافه کار، حق سنوات و … برخوردار نیستند.
میزان حقوق دریافتی آنها نیز به میزان کمتری است. علاوه بر این به میزان بیشتری در معرض اخراج، اذیت و آزار و از دست دادن کار مواجه اند. بیماری کرونا این روند را تشدید نمود. هرچند که برای سنجش تاثیرات بیماری کرونا بر انواع مشاغل خدماتی که اتباع کشورهای دیگر در آن مشغول به کار بودند نیازمند دادههای علمی و سنجشهای دقیق آماری هستیم. با این وجود یکی از الزامات سنجش تاثیرات اقتصادی بیماری کووید ۱۹اثرات آن بر بازار کار و وضعیت اتباع است. با سرد شدن هوا مشکلات مهاجران برای تامین سوخت نیز دو چندان میشود. برخی از آنها فاقد مدارک شناسایی هستند. لذا برای تامین امکانات گرمایشی با مشکلات بسیار جدی مواجه اند.
با وجود تاثیرات بیماری کووید ۱۹ بر اتباع کشورها به خصوص افغانستانیها، ضرورت اتخاذ سیاستهای دقیق به منظور خدمات رسانی به این افراد دارای اهمیت است. بسیاری از آنها با فقر، مسکن نامناسب، گرسنگی، مشکلات معیشتی، درمانی، آموزشی و تحصیلی و خطرات ناشی از مرگ مواجه اند. لذا در دسترس قرار دادن خدمات اولیه به این افراد از تشدید مشکلات فوق میکاهد. بسیاری از مهاجران از توانمندی و استعداد قابل توجهی برخوردارند.
بهرهگیری از ظرفیتهای فکری و توانمندی های آنها در توسعه کشور میتواند موثر باشد. به نظر میرسد در چنین شرایطی اتخاذ سیاست های اصولی در قبال مهاجرین از بروز تعارض های آتی و بین نسلی جلوگیری خواهد نمود و در نهایت منجر به انسجام اجتماعی در جامعه ایرانی خواهد شد. همچنین حضور این افراد در کشور از یک تهدید بالقوه تبدیل به یک فرصت بالفعل برای رشد اجتماعی میگردد.