واکنش ها به انتشار تصویر اعدام سگ در یک مجله کودکان | اعدام روانی بچهها
عضو هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان معتقد است که دیدن صحنه اعدام برای کودک خطرناک است؛ حالا این صحنه واقعی در خیابان باشد یا نقاشی در کتاب. به هرحال نفس کار درست نیست. چاپ نقاشی اعدام سگ، زمینه ارتکاب جرم را در کودک به وجود میآورد.
به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از روزنامه فرهیختگان، ماجرا از دو عکس شروع شد؛ عکسهایی مربوط به اعدام یک گربه و یک سگ در مجلات کودکان؛ تصاویری که برخی میگویند مروج خشونت است و علاوهبر آن، خشونت علیه حیوانات نیز هست. انتشار این تصاویر و داستانهایی از اعدام برای کودکان سه تا ۱۲ سال، واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی داشت و خیلیها معتقد بودند که این مطالب مناسب کودکان نیست. یکی از تصاویر مربوط به شماره ۵۰ مجله «روزهای زندگی بچهها» است. در صفحه ۴۲ این مجله، داستان پادشاهی منتشر شده است که وزیری خائن دارد. پادشاه درحال تردد در اطراف شهر، چوپانی را میبیند که سگش را دار زده است. وقتی از او میپرسد چرا سگ را دار زدهای، چوپان میگوید این سگ با گرگ دست بهیکی کرده و گوسفندان را در اختیار گرگ قرار میداده است و برای همین خیانت، اعدامش کردم. کودکان خواننده این مجله درحالی که تصویر اعدام این سگ از شاخه درخت را مشاهده میکنند، در ادامه داستان میخوانند که پادشاه نیز از این کار چوپان درس میگیرد تا وزیر خیانتکارش را اعدام کند. اما این تصویر به گفته سردبیر نشریه روزهای زندگی بچهها، از داستانهای کتاب جوامعالحکایات است و هیچ ایرادی در انتشار آن وجود ندارد و هیچ مرجعی از آن شکایت نکرده است.
نقاشی بهنقل از جوامعالحکایات
فاطمه شریفی، سردبیر مجله روزهای زندگی بچهها، در گفتوگو با «فرهیختگان» در مورد دلیل چاپ عکس اعدام سگ میگوید: «داستان سگ خیانتکار درکتاب جوامعالحکایات است و ما آن را تنها نقل کردهایم و هیچ دخالتی در داستان نداشتهایم.» درحالی که واکنشها در فضای مجازی بیشتر مربوط به تصویر اعدام سگ بوده است، شریفی، به این موضوع اشاره میکند که در گذشته «ناصر کشاورز» داستاننویس معروف بچهها هم این داستان را بازنویسی کرده است. او میگوید: «قبلا هم این داستان نقل شده اما اینکه چرا اینبار حساسیتبرانگیز شده است، نمیدانم.» شریفی درمورد اینکه فکر نمیکنید کشیدن نقاشی اعدام سگ برای مجله بچهها کار درستی نیست و به نوعی ممکن است باعث ترویج خشونت شود، میگوید: «این تصور مردم است؛ وگرنه من خودم نقاشی را به چند کودک نشان دادهام و هیچ واکنش بدی نداشتهاند. این صحبتها بهانه است که کودکان با دیدن نقاشی اعدام سگ خشن میشوند، زیرا در این دوره از زمان که کودکان مدام در فضای مجازی خشونتبار هستند، قطعا چنین نقاشیای نمیتواند تاثیری در بچهها داشته باشد.» سردبیر مجله روزهای زندگی بچهها در توضیح اینکه آیا تاکنون در مورد انتشار نقاشی اعدام سگ از سوی وزارت ارشاد یا مرجع دیگر، تذکری به آنها داده نشده یا شکایتی صورت نگرفته است، میگوید: «هیچ شکایتی از ما و مجلهمان نشده است؛ به دلیل اینکه کار خلافی صورت نگرفته که بخواهند از ما شکایت کنند.» او تاکید میکند: «نقاشی اعدام سگ که در شماره ۵۰ مجله روزهای زندگی بچهها کشیده شده عین داستانی است که در کتاب جوامعالحکایات آمده است و ما دخل و تصرفی درآن نداشتهایم.»
طاهره پژوهش، عضو هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: «زمانی که عکس نقاشی اعدام سگ را در مجله چاپ میکنند باید منتظر این بود که دیدن صحنههای خشن برای کودکان در آینده عادی میشود.» او با اشاره به اینکه ایران پیماننامه حقوق کودک را امضا کرده است، میگوید: «براساس این پیمان کشور ما باید در چاپ و نوشتن مطالب برای بچهها چارچوبی را رعایت کند؛ یعنی نمیتوانند هرآنچه را که در داستانها و کتابهای گذشته وجود دارد، چاپ کنند. حتما باید این مطالب را با استانداردهای جهانی یکسان کنند.»
او معتقد است که دیدن صحنه اعدام برای کودک خطرناک است؛ حالا این صحنه واقعی در خیابان باشد یا نقاشی در کتاب. به هرحال نفس کار درست نیست. چاپ نقاشی اعدام سگ، زمینه ارتکاب جرم را در کودک به وجود میآورد.
بهمن کشاورز، حقوقدان، نیز به این موضوع اشاره میکند که ما قانونی درباره نحوه نظارت بر مجلات و نشریات مربوط به کودکان نداریم و با این نشریات، طبق همان قوانین موجود در رابطه با سایر مجلات برخورد میشود.
اعدام روانی بچهها
مصطفی محمدتبریزی، جامعهشناس میگوید: «باور کردن اینکه در مجله بچهها نقاشی اعدام سگ کشیدهاند، سخت است. چرا باید نشریهای که مخصوص بچههاست نقاشی اعدام سگ را بکشد. هرچقدر هم نقاشی مربوط به داستان باشد میتوانستند داستان دیگری را انتخاب کنند، نه داستانی که صحنه اعدام سگ را دارد.» او با بیان اینکه کشیدن نقاشی اعدام در مجلات کودکان بسیار بار منفی برای بچهها دارد، به «فرهیختگان» میگوید: «کشیدن چنین نقاشیهایی نشان میدهد مسئولان نشریه حداقل اطلاعات را از دنیای کودکان داشتند، زیرا اگر اطلاعاتی از دنیای کودکان داشتند هرگز چنین نقاشیای را که باعث ایجاد خشونت در بچهها میشود، نمیکشیدند.»