نقش مددکاری اجتماعی در سلامت روان
گردآوری و ترجمه: جواد طلسچی یکتا؛ مددکار اجتماعی و دکتری مدیریت راهبردی و سازمانی کوچینگ
نقش مددکاری اجتماعی در سلامت روان: حوزه سلامت روان فرصتی منحصر به فرد را در اختیار مددکاران اجتماعی قرار میدهد تا با متخصصان متحد همکاری کرده و در عین حال دانش و اساس مهارت خود را حفظ کنند.
مطلب پیش رو به تعریف سلامت و سلامت روان و توصیف نقشهای فعلی مددکاران اجتماعی در طیف خدمات سلامت روان پرداخته و آموزش و دانش لازم؛ و مسیرهای پیش روی این حوزه را مشخص می کند.
تعاریف زیر مبنای توسعه و پیکربندی ارائه خدمات بهداشت و سلامت روان در کانادا شکل می دهند:
فهرست عناوین مطلب
نقش مددکاری اجتماعی در سلامت روان
۱.۱تعریف سلامت
دستیابی همگانی به سلامت، مقاله ای که در سال ۱۹۸۶ توسط سازمان بهزیستی و سلامت کانادا منتشر شد، نشان دهنده این آگاهی روزافزون است که سلامت باید از نظر منابع شخصی و اجتماعی لازم برای اقدامات افراد مورد بررسی قرار گیرد. در این مطلب، سلامتی به عنوان منبعی تعبیر می شود که “به افراد قابلیت مدیریت و حتی تغییر محیط اطراف خود را بخشیده و در عین حال یک نیروی اساسی و پویا در زندگی روزمره ما محسوب می شود که تحت تأثیر شرایط، عقاید، فرهنگ و محیط های اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی قرار دارد” (دستیابی همگانی به سلامت، ص ۳)
این مفهوم فعال سلامت بیش از هر زمان دیگری به عوامل روانی و اجتماعی تعیین کننده سلامت توجه دارد. همچنین ما را ملزم می کند که سلامت را به عنوان یک تجربه جمعی و نه صرفا فردی، در نظر بگیریم. مهمتر از همه، این درک جدید از سلامت، در مقایسه با ویژگیهای فردی افراد، به ماهیت تعامل آنها با محیط توجه عمده تری دارد. «محیط » در این تعریف به معنای وسیع آن تعبیر می شود و نه تنها محیط فیزیکی ما، اعم از طبیعی و مصنوعی، بلکه شرایط و تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، نظارتی و اقتصادی را نیز که بر زندگی روزمره ما تأثیر می گذارند، در بر می گیرد.
۱.۲جدایی ناپذیری سلامت روان از سلامت
در چند دهه گذشته پیشرفت های قابل توجهی در درک ما از سلامت روان صورت گرفته است. در نتیجه، مفاهیم کنونی سلامت روان برخی از موضوعات زیر را در بر می گیرد:
هماهنگی و یکپارچگی روانی و اجتماعی؛
کیفیت زندگی و رفاه عمومی؛
خودشکوفایی و رشد؛
سازگاری شخصی مؤثر؛ و
تأثیرات متقابل فرد، گروه و محیط
اکنون به این آگاهی رسیده ایم که زیست شناسی انسان و تجربیات انسانی برای شکل دادن به زندگی ذهنی، در تعاملی مستمر با یکدیگر هستند. زندگی ذهنی شامل تجربه درونی و نیز تجربه گروهی بین فردی می باشد. تعاملات ما با دیگران در چارچوبی از ارزش های اجتماعی صورت می گیرد. بنابراین، هر تعریفی از سلامت روان باید لزوماً منعکس کننده نوع افرادی باشد که فکر می کنیم باید باشیم، اهدافی که مطلوب می دانیم و نوع جامعه ای که آرزوی زندگی در آن را داریم. مددکاران اجتماعی ایده های مربوط به سلامت روان را از ارزشهای اجتماعی وسیع تری همچون میل به برابری میان انسانها، پیگیری آزادانه اهداف مشروع فردی و جمعی، و توزیع عادلانه و اعمال قدرت، جدا نمی کنند.
۱.۳ تعریف سلامت روان
از این منظر، تعریف پویا و تعاملی سلامت روان به صورت زیر ارائه شده است:
سلامت روان به معنای ظرفیت فرد، گروه و محیط برای تعامل با یکدیگر به شیوههایی است که منجر به افزایش بهزیستی ذهنی، رشد و استفاده بهینه از تواناییهای ذهنی (شناختی، عاطفی و رابطهای)، دستیابی به اهداف فردی و جمعی منطبق با عدالت و حصول و حفظ شرایط برابری اساسی می گردد.
در این تعریف، سلامت روان به حوزه روابط بین فرد، گروه و محیط بسط پیدا می کند. زین پس، سلامت روان صرفاً به عنوان یک ویژگی فردی، همچون آمادگی جسمانی در نظر گرفته نمی شود؛ بلکه به عنوان منبعی متشکل از انرژی، قوت ها و توانایی های فرد در تعامل موثر با افراد گروه، فرصت ها و تأثیرات در محیط مورد توجه قرار می گیرد.
این مفهوم سازی منجر به نتایج خاصی در مورد عواملی می شود که می توانند سلامت روان را تقویت یا تضعیف کنند. بنابراین، هر عاملی که تعامل مؤثر و عادلانه را برای فرد، گروه و محیط دشوار کند (مثلاً فقر، تعصب، تبعیض، آسیب، محرومیت یا تناسب یا دسترسی ضعیف به منابع) تهدید یا مانعی برای سلامت روان به حساب می آید.
یکی از ویژگیهای کلیدی این مفهوم جدید این است که سلامت روان بر حسب وجود یا عدم وجود اختلال روانی تعریف نمی شود و نیز سلامت روان و اختلال روانی صرفاً به عنوان قطبهای متضاد یک زنجیره واحد در نظر گرفته نمی شوند.
۱.۴اصول مددکاری اجتماعی حوزه اخلاق و عملکرد
آن دسته از ارزشهای اجتماعی که زیربنای این تعریف تعاملی از سلامت روان را شکل می دهند، به شدت با «آرمانهای انساندوستانه و برابریخواهانه» که اساس ارزش مددکاری محسوب می شوند، همخوانی دارند (اصول اخلاقی کار اجتماعی، ص ۷). علاوه بر این، تأکید بر «تعامل» بین فرد، گروه و محیط با حوزه عملی «فرد در محیط» مددکاری اجتماعی مطابقت دارد: «تمرکز اولیه اقدامات مددکاری اجتماعی بر شبکههای ارتباطی بین افراد، منابع حمایتی طبیعی آنها، ساختارهای رسمی در جوامع شان و هنجارها و انتظارات اجتماعی است که شکل دهندهء این روابط می باشد.”(حوزه ملی بیانیه کار CASW، ص
۲) کار در زمینه سلامت روان مستلزم توانایی کار گروهی بوده و با دیدگاه سیستمی تقویت می شود.
از آنجایی که این حوزههای دانش و مهارت در آموزش مددکاری اجتماعی مورد تأکید قرار میگیرند، مددکاران اجتماعی در موقعیت مناسبی قرار دارند تا نقش مهمی را ایفا کنند، زیرا جامعه ما در تلاش است که در قرن بیست و یکم به اهداف سلامت روان دستیابی پیدا کند.
شرح نقش مددکاری اجتماعی
اگرچه خدمات رسمی سلامت روان عموماً از طریق خدمات عمومی در کانادا ارائه میشود، اما سازمانهای داوطلبانه یا بخش خصوصی و همچنین پزشکان خصوصی نیز نقش عمدهای در اکثر استانها ایفا می کنند. مددکاران اجتماعی در سطوح خُرد، میزانسن و کلان در همه بخشها مشارکت دارند. “حرفه مددکاری اجتماعی باعث ترویج تغییرات اجتماعی، حل مشکلات در روابط انسانی و توانمندسازی و رهایی افراد در جهت افزایش رفاه می گردد. مددکاری اجتماعی با استفاده از تئوری های رفتار انسانی و سیستم های اجتماعی، در نقاطی که افراد با محیط خود در تعامل هستند، مداخله می کند. اصول حقوق بشر و عدالت اجتماعی برای مددکاری اجتماعی ضروری است.” (تعریف مددکاری اجتماعی، تصویب شده توسط مجمع عمومی فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی، مونترال، کبک، کانادا، جولای ۲۰۰۰).
بسیاری از نقش هایی که مددکاران اجتماعی ایفا می کنند در همه رشته های بهداشت روان مشترک است. خاص حوزه مددکاری اجتماعی، آن دسته از نقش هایی هستند که مربوط به ایجاد مشارکت بین متخصصان، مراقبان و خانواده ها، همکاری با اجتماع، معمولاً با هدف ایجاد محیط های حمایتی برای مراجعه کنندگان؛ حمایت از خدمات، شیوه های درمانی و منابع کافی؛ به چالش کشیدن و تغییر سیاست اجتماعی برای رسیدگی به مسائل فقر، اشتغال، مسکن و عدالت اجتماعی؛ و حمایت از توسعه برنامه های پیشگیرانه می باشد. پیشگیری در سطوح مختلفی رخ می دهد و شامل تمرکز بر مداخله زودهنگام، آموزش فردی و عمومی، حمایت و بهبود دسترسی به خدمات، منابع و اطلاعات می باشد.
نقش های خاص
مواضع بهداشت روان معمولاً شامل خدمات در سه سطح گسترده از مراقبت های بهداشتی می شود: پیشگیری، درمان و توانبخشی. بدیهی است که مددکاران اجتماعی فردی می توانند منحصراً در یک محیط کار کرده و یا از مرزهای هر سه سطح در پاسخ به نیازهای مختلف مراجعه کنندگان، خانواده و جامعه عبور کنند.
۲.۱پیشگیری: هدف از پیشگیری کاهش بروز بیماری یا اختلال عملکرد در یک جمعیت از طریق اصلاح محیط های استرس زا و تقویت توانایی فرد برای مقابله است. پیشگیری شامل ارتقاء و حفظ سلامت از طریق آموزش، توجه به استانداردهای کافی برای نیازهای اساسی و حفاظت ویژه در برابر خطرات شناخته شده است. در محیطهای سلامت روان، فعالیتهای پیشگیرانه شامل آموزش عمومی و آموزش مراجعه کنندگان در رابطه با مراقبت عاطفی شخصی و روابط سالم، ایجاد دانش و مهارتهای جامعه (توسعه جامعه)، اقدامات اجتماعی و حمایت از عدالت اجتماعی می باشد.
۲.۲ درمان: هدف از درمان، کاهش شیوع (تعداد موارد موجود) یک اختلال یا اختلال عملکرد بوده و شامل مواردی همچون تشخیص زودهنگام، مداخله و درمان می شود. در محیطهای سلامت روان، فعالیتهای درمانی بر افرادی متمرکز است که علائم حاد روانپزشکی، آسیبهای عاطفی، مشکلات روابط، اضطراب، پریشانی یا بحران را تجربه میکنند و شامل ارزیابی، مدیریت خطر، مشاوره فردی، زوجی، خانوادگی و گروهی، مداخله و یا درمان و حمایت میشود. رابطه، به عنوان اساس همه مداخلات در مددکاری اجتماعی در نظر گرفته می شود.
۲.۳توانبخشی: این فعالیت با هدف کاهش اثرات بعدی اختلال یا اختلال عملکرد صورت می گیرد و شامل ارائه خدمات برای آموزش مجدد و توانبخشی برای اطمینان از حداکثر استفاده از ظرفیت های باقی مانده توسط فرد است. در محیطهای بهداشت روان، فعالیتهای توانبخشی بر مراجعینی متمرکز است که به دلیل بیماری روانی ناتوان شدهاند و ممکن است شامل مداخلات فردی، زوجی، خانوادگی و گروهی درجهت ایجاد دانش و مهارتها، تهیه منابع تخصصی مسکونی، حرفهای و فراغت، و حمایت برای تضمین توسعه خدمات مورد نیاز و تغییر نگرش جامعه باشد.
مددکاران اجتماعی در حوزه سلامت روان، به ویژه در زمینه شغلی خود، خدمات حرفه ای زیر را ارائه می دهند:
خدمات مستقیم به افراد، زوج ها، خانواده ها و گروه ها در قالب مشاوره، مداخله در بحران، درمان، حمایت، هماهنگی منابع و غیره.
مدیریت مورد – هماهنگی خدمات بین رشته ای به مراجعه کننده، گروه یا جمعیت مشخص.
توسعه جامعه – کار با جوامع برای تسهیل شناسایی مسائل مربوط به سلامت روان و توسعه منابع سلامت روان از دیدگاه نیازهای جامعه.
نظارت و مشاوره- نظارت/مشاوره بالینی، حفظ کیفیت و ممیزی مدیریت و بررسی سایر مددکاران اجتماعی فعال در خدمات بهداشت روان.
مدیریت/اداره برنامه – نظارت بر برنامه سلامت روان و/یا سیستم ارائه خدمات؛ توسعه سازمانی
تدریس – سطوح دانشگاه و کالج؛ کارگاه ها، کنفرانس ها و خدمات حرفه ای
برنامه، سیاست و توسعه منابع – تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، ایجاد استانداردها
تحقیق و ارزیابی
اقدامات اجتماعی
نتیجه گیری
به دلیل درجه بالایی از تطابق بین چارچوب مفهومی که خدمات سلامت روان هم اکنون از طریق آن ارائه می گردد و پایگاه ارزشی و حوزه عملی مددکاری اجتماعی، انتظار می رود که این حرفه در دهه های آینده نقش رهبری برجسته ای را در این زمینه ایفا کند.
مددکاری اجتماعی از بدو پیدایش بر مشارکت اجتماعی در رفاه عاطفی و سلامت روان متمرکز بوده است. همانطور که مراقبت های بهداشتی به سمت رویکرد “سلامت جمعیت” در حرکت بوده و بر اهمیت عوامل اجتماعی و روانی تعیین کننده سلامت تاکید دارد، مددکاران اجتماعی نیز به همکاری قابل توجه خود با تیم های مراقبت های بهداشتی/سلامت روان ادامه خواهند داد.