نقش ارزشها و ملاک های اخلاقی در حرفه مددکاری اجتماعی
نقش ارزشها و ملاک های اخلاقی در حرفه مددکاری اجتماعی
در مددکاری اجتماعی ارزشها، اعمال و رفتارهای ما را در مورد مددجویان شکل داده و تعیین می کند (اوکو، ۲۰۰۸، ص ۴۳). بنابراین ما باید نسبت به ارزشها و ملاک های اخلاقی که رفتار ما را تحت تأثیر قرار می دهد کاملا هشیار باشیم.
برای انجام چنین مهمی باید به عوامل مرتبط باهمی که رفتار ما را شکل می دهد توجه نمود. این عوامل ارتباطند از: ۱- تأثیر ارزشهای شخصی و اثری که آنها بر کار حرفه ای ما دارند، ۲- دیدگاه ما درباره طبیعت و هدف مددکاری اجتماعی؛ ۳- ارزشهای اخلاقی و ملاکهای اخلاق حرفه ای؛ ۴- تأثیر نظریه های اخلاقی در تعیین چگونگی رفتار ما به عنوان مددکار اجتماعی؛ ۵- اجزاء تصمیم گیری اخلاقی (اوکو، ۲۰۰۸، ص ۴۴).
تعریف ارزشها و ملاک های اخلاقی
در مددکاری اجتماعی واژه ارزشها و ملاک های اخلاقی بجای یکدیگر ممکن است مورد استفاده قرار گیرند، اما می توان در تعریف آنها را از یکدیگر متمایز نمود.
ارزشها عبارتند از ترجیحات عمومی و یا توصیف آنچه که “خوب و شایسته” هستند که منجر به شکل گیری افکار و نگرش های ما می شوند.
از طرف دیگر، ارزشها عواطف و احساسات ما را تحریک می کنند و بدنبال آن اینکه کدام هدف و کدام رفتار خوب و شایسته است را تحت تأثیر قرار می دهند. و یا در مقابل، تعیین می کند چه رفتاری ناپسند است.
در حرفه مددکاری اجتماعی واژه “اعتقاد” منعکس کننده این دیدگاه است که در واقع ارزشها چیزی بیشتر از نقطه نظرات و با ترجیحات ساده هستند.
ملاک های اخلاقی بیشتر شبیه نسخه ای است که در آن اینکه چه چیزی صحیح و درست است ارائه می گردد.
در جایی که ارزشها می توانند به عنوان اعتقادات و یا اصولی درباره آنجه به عنوان “خوب” در مددکاری مطرح می شود، توصیف گردد، ملاک های اخلاقی معرف اعمال و یا رفتارهایی است که این اعتقادات اصولی را ارتقاء و ترفی می بخشند.
به عبارت دیگر، ملاک های اخلاقی راهنمایی هستند که توسط آن مددکاران اجتماعی می تواند ارزشهای حرفه ای خود را در درون اعمال خود تجلی بخشند.
در نتیجه، ملاکهای اخلاقی بیشتر توصیه ای هستند زیرا آنها راهنمایی هایی را به م ارائه می دهند که با استفاده از آنها تعیین می کنیم که چگونه باید رفتار نماییم.
در حرفه مددکاری، از آنجایی که ملاک های اخلاقی با پرسشی درباره “چه چیز درست و صحیح است” سر و کار دارد، در پاسخ به این سوال دستوالعمل ها، اصول و قوانین رفتاری در تئوری های مختلف اخلاقی، مورد بحث قرار می گیرد.
اعمال اخلاقی می تواند تحت عنوان به عمل درآوردن ارزشها و اصولی که در حرفه مددکاری وجود دارد، در نظر گرفته شود.
در هرحال از آنجاییکه انواع ارزشها تعیین کننده اولیه رفتارهای ما هستند، در ادامه به بحث پیرامون ارزشهای شخصی و ارزشهای حرفه ای در مددکاری اجتماعی می پردازیم.
ارزشهای شخصی و تفکر انتقادی
ارزشهای حرفه ای عبارتند از ارزشهایی که به طور رسمی مورد قبول مددکاران اجتماعی قرار گرفته و به شکل منظم و رسمی انتشار یافته اند.
مددکاران اجتماعی باید در انجام کار حرفه ای از این ارزشها به عنوان راهنما استفاده نمایند. (برای آشنایی بیشتر با ارزشهای اعلام شده در حرفه مددکاری اجتماعی به کتاب کارورزی در مددکاری، تألیف دوست قرین، ۱۳۹۵ مراجعه نمایید).
ارزشهای شخصی، همانطور که از اسم آن بر می آید، ارزشهایی هستند که تحت عنوان ارزشهای غیررسمی و درونی شده فردی توصیه می گردند. آنها بیانگر چیزی هستند که ما به عنوان یک شخص فکر می کنیم که آنها نهایت هدایت رفتار ما مهم و با ارزش هستند.
اما وقتی از نزدیک به بررسی این ارزشهای شخصی می پردازیم، متوجه می شویم که آنها خیلی هم شخصی نیستند و غالباً معرف ارزشهای مشترک هستند. چنین ارزشهایی برآمده از جامعه اطراف ما هستند.
این جامعه اطراف ما از خانواده آعاز شده و از طریق سیستم آموزشی تقویت می گردند و به شکل معنی داری از طریق رسانه های گروهی مورد حمایت قرار میگیرند (اکو، ۲۰۰۸، ص۴۷).
لیکن باید توجه نمود که حتی در درون یک جامعه واحد، تفاوتهای زیادی بین افراد وجود دارد که می تواند درک مشترک آنها را از ارزشها به شکل متفاوتی از یکدیگر تحت تأثیر قرار دهند.
وجود طبقات اجتماعی مختلف، درآمدهای متفاوت، متغیرهایی مانند جنسیت، سن و سطح تحصیلات تماماً می توانند منجر به به وجود آمدن ارزشهایی در جامعه گردند که از یک طبقه به طبقه دیگر و یا حنی از یک فرد به فرد دیگر متفاوت باشند.
همه این متغیرها می توانند منجر به به وجود آمدن تعارض و تفاوت در نگرش افراد مختلف گردند. یکی از الزامات مددکاری حرفه ای آن است که شما دارای تفکر انتقادی درباره ارزشهای شخصی خود بوده و در نظر بگیرد که چگونه آنها عملکرد شما را تحت تأثیر خود قرار می دهند. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که ارزشهای شخصی می توانند به عنوان سدی در برابر فعالیت حرفه ای ما عمل نمایند.
اگر ما پیوسته بر اساس ارزشهای خود فکر و عمل نماییم، این خطر وجود دارد که این ارزشها را به مددجویان تحمیل نماییم و فکر کنیم که این ارزشها مورد قبول مددجوی ما نیز هستند و در نتیجه توجهی به دیدگاه ها و خواسته های مددجویان نکنیم، از طرف دیگر اگر ما بیش از حد ارزشهای خود را با ارزشهای مددجو یکسان بدانیم این خطر وجود دارد که ما توجه به تفاوتهای مهمی که در شرایط خاص آنها وجود دارد، نداشته باشیم.
تفکر انتقادی از ما می خواهد که با احتیاط درباره ارزشهایی که به آنها معتقدیم و تأثیرات آنها فکر کنیم. زیرا آنها تصورات ما را از دنیای اجتماعی شکب می دهند و در عمل می توانند رفتارهای ما را در حرفه مددکاری اجتماعی تحت تأثیر خود قرار دهند.
از آن جایی که ما در یک متن حرفه ای مشغول کار هستیم، ملاک های اخلاقی از ما انتظار دارند تا به شکل انتقادی درباره رفتار خودمان، به خصوص در رابطه با مددجویان فکر کنیم، این شیوه تفکر انتقادی درباره نحوه رفتار ما با مددجویان باعث ارتقاء نتایج خوب و مثبت برای کسانی که ما برایشان کار می کنیم، گردد، و یا لااقل رفتار حرفه ای ما از ایجاد صدمه بیشتر به مددجو جلوگیری نماید.