رئیس سابق انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران میگوید خشونتهایی که در جامعه میبینیم، محصول مسائل اقتصادی است و کاهش خشونت و افزایش نشاط اجتماعی نیز با حرف ایجاد نمیشود، بودجه می خواهد.
به گزارش مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران به نقل از پانا؛ مصطفی اقلیما، مددکار اجتماعی در گفتوگو با این خبرگزاری با اشاره به اینکه نباید از آسیبهای اجتماعی روزافزون و اخبار قتل و خشونت و جنایتی که در گوشه و کنار اتفاق میافتد تعجب کنیم، گفت: در همه جای دنیا طبیعی است که وقتی تورم افزایش پیدا کند، بیکاری زیاد شود، فقر گستردهتر شود و وضعیت رفاه مردم کاهش داشته باشد، بیکاری، اعتیاد، دزدی، اختلاس و خشونت علیه همدیگر زیاد میشود و این موضوع در کشور ما هم استثنا نیست.
او تاکید کرد: همین موارد اخیر مانند اعتراض کامیونداران، اعتراضها در کازرون و یا همین آزارهایی که گاهی در مدارس علیه دانشآموزان رخ داده است، نشان میدهد که نباید از کنار این موارد به سادگی بگذریم، بلکه لازم است همه اینها را کنار هم ببینیم و بررسی کنیم چه شده است که در هر عرصهای شاهد خشونت هستیم.
این کارشناس اجتماعی همچنین افزود: یکی از مولفههای مهم در آسیبهای اجتماعی، مساله اقتصاد است. وقتی بخواهیم جامعهای را به نشاط برسانیم و از انواع آسیب اجتماعی دور کنیم، چارهای نداریم جز این که وضع معیشت آنها را بهبود ببخشیم. نشاط اجتماعی تنها با شعار و فرهنگسازی درست نمیشود بلکه به مولفههای واقعی در زندگی روزمره نیاز دارد.
وی ادامه داد: وقتی کسی بیکار باشد چطور به او بگوییم خوشحال باش؟ وقتی اجاره خانه هر روز بیشتر شود چطور به افراد بگوییم ازدواج کنند؟ وقتی افراد مجرد هستند چطور بخواهیم سمت رفتارهای پرخطر نروند؟ وقتی دخل و خرج خانوادهها جور در نمیآید چطور بخواهیم که اختلاس و دزدی و افسردگی و طلاق کم شود؟
اقلیما با اشاره به این که کمترین آسیبهای اجتماعی و خشونت در جوامعی مرفه است، گفت: نگاهی به تقسیم بودجه هر کشور نشان میدهد که چقدر و چطور مساله رفاه شهروندان برایشان اهمیت دارد. وقتی کمترین بودجه به سلامت و رفاه اختصاص داده می شود، نمیتوانیم منتظر باشیم که جامعهای سالم و شاد داشته باشیم. اینها سیاهنمایی نیست، واقعیت است.
مولف کتاب «انضباط اجتماعی و نقش آن در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی» همچنین اظهار کرد: رهبر همواره بر دو اصل شایستهسالاری و پاسخگویی مسئولان تاکید کردهاند، اگر این موارد رعایت شود دیگر نباید شاهد این مشکلات باشیم که در قبال معضلات، نه کسی برنامهریزی ارائه میدهد نه کسی خودش را موظف به پاسخگویی میداند. در مواجهه با کدامیک از مشکلات پیش آمده اخیر، دیدیم کسی استعفا دهد یا حتی یک عذرخواهی ساده کند؟ همه اینها منجر به بیاعتمادی و ناامیدی میشود.