انسان ها در دنیایی پر از نقش ها، انتظارات، ارزش ها، هنجارها، قوانین و ساختارهای اجتماعی بزرگ شده و رشد می کنند.
آنها در ارتباط متقابل با دیگران نقشهایی را ایفا می کند که به عهده او گذاشته شده است و جامعه از او انتظار انجام آن را دارد نقشهای زنانه، مردانه، پدری، مادری، فرزندی، خواهری و برادری.
در این میان در خانواده ها خصوصاً در خانواده هایی با بافت تربیتی سنتی، چیزی به نام مطالبه گری یا بیان انتظارات فراموش می شود، گرچه در خانواده های به ظاهر مدرن نیز این مساله با چیزهای دیگر مانند دخالت درحریم دیگر اعضا یا بی احترامی به والدین یا بی پروایی در شکستن مرزها اشتباه می شود.
انتظاراتی که هر عضوی از خانواده مانند یک شهروند مشارکت جو در جامعه سعی در بیان آن باید داشته باشد و باید تلاش طرف مقابل چه خانواده، چه دولت و …. را در انجام انتظارات معقول خود مشاهده کند و سکوت و خاموشی در مطالبه گری باعث ایجاد خشم های فروخورده، تربیت انسان منفعل، کاهش خلاقیت، افزایش افسردگی جمعی و فردی و … می شود که در نهایت منجر به بی تعادلی در سیستم خانواده و تبعا در جامعه می شود.
در این که نقشهای اجتماعیِ تحمیل شده به ما انتظارات ما و دیگران را از ما شکل می دهد شکی نیست، چون رابطه دیالکتیکی بین نقش و انتظارات را می شود به وضوح در خانواده و جامعه مشاهده کرد برای مثال، مادری که نقش فداکار و از خودگذشته را ایفا می کند نه یک مادر کافی و مهربان را انتظار داشتن فرزندانی فرمانبردار و بدون مطالبه را دارد و او را حتی بعد از ازدواج و تشکیل خانواده مستقل رها نمی کند و با باج خواهی عاطفی و یا کنترل عاطفی همچنان برای خود می خواهد، فرزند بدون مطالبه و انتظار نیز در همین بازی وارد می شود او برای رضایت پدر و مادرش با هیچکدام از دوستانش ارتباط نمی گیرد و در نهایت ممکن است دچار مشکلات خاصی شود و یا در بازی باج خواهی مالی گرفتار شود و انتظار حمایت مالی او برای همیشه را داشته باشد.
در این میان مددکاران اجتماعی نقش مهمی در آموزش صحیح ارتباط و روشهای درست مطالبه گری بدون زور و و ارعاب و تهدید و تطمیع را به خانواده ایفا می کند.
گامهای آموزشی ارتقاء مطالبه گری در خانواده را می توان به موارد ذیل تقسیم کرد:
– اولین گام : پرورش تفکر انتقادی
با پرهیز از تعصب گرایی و آموزش صحیح جستجوی مشکل و راههای درست نقد عملکرد اعضای خانواده این تفکر باعث سعه صدر، افزایش آزاد اندیشی، استدلال محوری و احساس ارزشمندی در خانواده می شود این نوع تفکر فرد را از حالت انفعالی و تربیت یک فرد بله قربان گو دور می کند و یاد می گیرد در جامعه نیز هم مشارکت اجتماعی داشته باشد و هم مطالبه گری را درست اجرا کند و اندیشه انتقادی را سرلوحه تفکر خود بداند.
– دومین گام : افزایش فرصت تعاملات کلامی میان اعضای خانواده
مددکار اجتماعی می تواند با خانواده ها آموزش می دهد که صرف نظر از سن و سال فرزندان باید با آن ها در مورد مدرسه، دوستان، علایق و فعالیت ها و رویدادهای جاری صحبت کنید این تعاملات باعث میشود فرزندان چگونگی فکر کردن و استدلال را یاد بگیرند.
– سومین گام :افزایش اعتماد به نفس اجتماعی
مددکار اجتماعی می تواند با بازی هایی به خانواده آموزش بدهد که به فرزندان یاد بدهند چگونه وارد بازی یا صحبت با دیگران شوند یا چگونه در کاری مشارکت کنند و چگونه گفتگویی را آغاز کنند بطور نمونه یک بازی این است که از فرزندتان بخواهید تصور کند به بدترین وجه ممکن مورد زورگویی قرار گرفته و از او بخواهد این تجربه را شرح دهد اینکه چه گزینه هایی را برای حل آن در ذهنش دارد و همه را برای شما بنویسد.
– چهارمین گام : کنترل قاعده بده بستان
گاهی اوقات فرزند شما چیزی میگوید یا مطالبه می کنند یا نقطه نظراتی می داند که باعث می شود والدین از کوره دربروند مددکار اجتماعی باید این را به گونه ای آموزش بدهد که والدین در این دام بیفتند چون هر کاری که والدین انجام بدهند اعم از فحاشی، داد و بیداد و … نیز انجام خواهد داد، مددکار باید به خانواده آموزش بدهد هدف کنترل اعضا و تسلط بر آن ها نیست بلکه هدف ارتباط است.
دکتر فیل مشاور خانواده و در کتاب روان شناسی خانواده موفق می نویسد ما ۵ نوع ارتباط در خانواده داریم:
– تبادل اطلاعات
– تبادل ارتباط متقاعد کننده
– ارتباط انگیزشی
– ارتباط با هدف حل مسأله
در این ۵ نوع ارتباط به نظر من، ارتباط انگیزشی در ارتقاء فرهنگ مطالبه گری صحیح در خانواده اهمیت بیشتری دارد چرا که هدف از ارتباط انگیزشی، ترغیب یک نفر به مشارکت در کار و تلاش سخت تر یا مراقبت بیشتر است و در این ارتباط خانواده لزوماً سعی نمی کند ذهنیت یا نگرش فرد را تغییر دهد، بلکه می کوشد شور و شوق بقیه را به چیزی افزایش بدهند.
در نهایت باید به این نکته توجه کرد فرزندان ما خانواده آینده را تشکیل می دهد و باید اندیشه شان را به این سمت سوق بدهیم که هر کسی در خانواده حق دارد مطالباتی برای خودش داشته باشد و ما حق نداریم به دلایل شخصی و منفعت خودمان (پاداش معنوی یا عاطفی) او را از این حق منع کنیم و در نتیجه خانواده با پرورش اندیشه انتقادی و ارتباط سالم توام با آموزش و تلاش و پیگیری جامعه را نیز برای مطالبه گری اجتماعی آماده می کند.
نویسنده: معصومه کمال الدینی؛ مددکار اجتماعی و دانشجوی دکتری جامعه شناسی گروههای اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران