مدیریت مورد در مددکاری اجتماعی: مدیریت مورد روشی است که دارای فرآیندی سازمان یافته است و برای تغییر و خودکفایی مددجویان با هدف توانمندسازی، به کار گرفته میشود. مدیریت موردی یک روش مشارکت محور است و در همین نکته با سایر روشهای قبل از خود که برنامه محور هستند، تفاوت دارد. این روش با مشارکت طلبی از مددجو آغاز می گردد و با تکیه بر منابع و امکانات موجود زمینه های رسیدن مددجو به اهدافش را فراهم می کند. با استفاده از این روش مددجو توانمند می شود تا کنترل زندگی خود را بدست گیرد و در حل مسئله، تصمیم گیری و تعیین اهداف خود توانمند شود. در این روش تأکید مددکار در برنامه ریزی برای مددجو بر نقاط قوت مددجو، تواناییهای او و امکانات موجود است.
فهرست عناوین مطلب
مدیریت مورد در مددکاری اجتماعی
طبق این روش، مددجو از طریق نقاط قوت و فعالیتهای انگیزشی و آموزش مهارتها به جای انطباق با محیط، تشویق به جای تنبیه و نصیحت یا تجویز رفتارهای مناسب، آموزش میبیند. در این روش مشارکتی، مددکار مسئول فرآیند و مددجو مسئول خروجی های برنامه است. در مدیریت مورد مددکار به سیستم هایی از جمله مددجو، خانواده مددجو، فرهنگ مددجو و سلامت و مراقبتهای بهداشتی او توجه دارد و بر آنها تمرکز خواهد کرد. مدیریت مورد دارای ویژگیهایی با مدل مددجو محور و قدرت محور است که در مقابل مدل انطباق محور قرار می گیرد.
ویژگیهای مُدل مددجو محور
- تمرکز بر ارزیابی نیازهای مددجو، نقاط قوت، ضعف و آرزوها و اهداف مددجو.
- تمرکز بر نیازهای مددجو در چارچوب سیاستهای مرکز، موسسه و یا سازمان فعال.
- مهارت آموزی به جای انطباق.
- تشویق به جای تجویز رفتار و یا تنبیه.
- توجه به عملکرد و رفتار مددجو.
- پاسخ به رفتار مددجو به جای پاسخ به فرد مددجو و محروم سازی او از امکاناتی که در اختیار او قرار گرفته است.
- ایجاد یک ارتباط معنادار با مددجو از طریق همدلی با او.
- اعتمادسازی از طریق احترام و صداقت.
- تمرکز بر تواناییها و نقاط قوت مددجو.
- کمک به مددجو در ارائه خدمات مورد نیاز او که در محدوده فعالیتهای مرکز و نهاد و موسسه است.
- ایجاد اعتماد و رها نکردن مددجو وقتی که دیگران او را ترک یا طرد میکنند.
ویژگیهای مُدل انطباق محور
- عدم وجود تمرکز اولیه بر نیازهای مددجو.
- تجویز رفتارهایی که انطباق با محیط و سازگاری را به مددجو توصیه میکند.
- تمرکز بر قوانین و مقررات، بایدها و بایدها و هدایت مددجو به سمت آنها.
مراحل فرایند مدیریت مورد
- دسترسی به مددجو و پذیرش او
- ارزیابی نیازهای او
- خدمت رسانی در قالب برنامه ریزی
- مداخله، ارجاع و حمایت یابی
- رصد کردن مددجو
- ارزشیابی و ارزیابی
ساختار مدیریت مورد
مدیریت مورد یک ساختار است که با استفاده از آن مددکاران اجتماعی با مجموعه ای از افراد و تخصص ها برای توانمندسازی یک فرد تلاش می کنند. یک مددکار اجتماعی با همکاری کارکنان بهزیستی، وکلا، خانه های موقت، مشاوران و روانشناسان، روانپزشکان، مراکز خدمات کودک، کمپ های ترک اعتیاد و از طریق آموزش تحصیلی، آموزش شغلی، آموزش مهارتها، تهیه مواد اولیه غذایی، دارو، حمایتهای قانونی، کمک به مهاجرت و غیره، در یک رویکرد بین رشته ای (Multi – disciplinary approach) سهیم است تا از طریق مشارکت طلبی مددجو و توانمندسازی مددجو را به اهداف خود نزدیک کند.
رویکرد مدیریت مورد در مددکاری اجتماعی
به عنوان یک مددکار اجتماعی و در روند استفاده از رویکرد مدیریت مورد
- ابتدا مسئله را تعریف کنید و برای تعریف آن اطلاعات و داده های لازم را جمع آوری کنید
- سپس شدت مشکل و حاد بودن یا نبودن آن را بر اساس معیارهای موجود در هر مسئله یا آسیب مشخص نمایید.
- فرضیه های خود در مورد چرایی بروز این مشکل را یادداشت کنید
- اهداف خود در پاسخ به نیازهای مددجو را مشخص کنید
- برنامه مداخله را تنظیم کنید
- مشخص کنید که در انجام این مداخلات به چه متخصصان و چه مهارت هایی نیازمند هستید و مددجوی شما برای رسیدن به اهداف خود به حضور چه متخصصانی نیاز دارد
- در صورت لزوم مددجو را به متخصصان ارجاع دهید اما فراموش نکنید که همچنان شما مسئول پیگیری و انجام مراحل بعدی هستید
- مددجو را در فرایند و چرخه ارجاع رها نکنید
- ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت در مداخلات را اجام دهید
توجه داشته باشید که در فرآیند مدیریت مورد به مددجو گوش کنید و به رفتار او توجه نمایید. برای بررسی شدت مشکل یک رتبه بندی از رفتار خطرپذیر داشته باشید تا میزان خطرپذیر بودن رفتار مددجو را تعیین کنید. در فرضیه های خود در مورد چرایی بروز مشکلات مددجو، به نقش فرد، خانواده، محیط زندگی و جامعه، مشکلات شخصیتی و زندگی خصوصی او توجه کنید زیرا ارزیابی خوب به فرضیه صحیح منجر خواهد شد.
بررسی علل و چگونگی اتخاذ رویکردها
از خود این سوال را بپرسید که براساس داده ها و تحلیل ها، مسئله چیست، علت به وجود آمدن آن چیست و بهترین مداخلات کدامند؟
در مرحله ایجاد و تعیین اهداف که مرحله بسیار مهمی است شما تعیین میکنید که انتظار چه خروجی هایی را در پایان برای هر مددجو دارید و قرار است در چه زمانی اتفاق بیافتد. اما فراموش نکنید که نظرات مددجو نیز بسیار مهم است و در پی همین نیازها و انتظارات است که او برای حل مسئله مشارکت خواهد کرد. چه رفتارهایی، چه روشهایی، چه آموزش و حمایتهایی مورد انتظار مددجو است و ترجیح میدهد به چه سیستم حمایتی بپیوندد؟ بنابراین تعیین اهداف و انجام مداخلات برای مددجو باید قابل دسترسی و بر اساس واقعیت باشد، به ایجاد مسئولیت در مددجو بیانجامد، مشارکت مددجو را در پی داشته باشد و برنامه مداخله با مددجو و برای مددجو ایجاد شود. به این معنی که در کلیه مراحل این رویکرد مددجو در جریان تصمیم گیریها قرار داشته باشد تا بدینوسیله مسئولیت انجام و پیشبرد کلیه مراحل را به عهده بگیرد. در مرحله برنامه ریزی نیز انواع مداخلات بر اساس نوع مسئله می تواند مداخله مستقیم، مداخله اجتماع محور و مداخله غیر مستقیم باشد. در این رویکرد توصیه می شود که که ارزشیابی و ارزیابی در هر مرحله و به طور مداوم انجام شود تا مددکاران مطمئن شوند که مسیر مداخله را به درستی طی می کنند. لازم است در فرآیند ارزیابی و ارزشیابی، کاهش ریسک پذیری در رفتار مددجو و یا حذف این گونه رفتارها، تایید مدیریت صحیح مددکار در مسیر درمان، ارتباط با سایر متخصصان و همچنین ادامه ارتباط با مددجو پس از ارجاع، بررسی شود.
امروزه مددکاران اجتماعی در ارتباط با دیگر متخصصان حوزه آسیب اجتماعی در یک فرآیند برنامه ریزی شده و در قالب مدیریت مورد سعی در ایجاد برنامه های مورد نیاز مددجویان بر اساس مشارکت مددجو و با هدف توانمندسازی او دارند. این روش باعث می گردد به بسیاری از نیازهای مددجویان پاسخ داده شود و همچنین مددجو با پذیرش مسئولیت های خود برای تغییر در این مسیر تعامل داشته و همگام گردد.
منابع
- Introduction to Case Management, Concepts, Theory, Practice and Skills, (2011), Falmouth institute, falmouthinstitute.com
- NASW Standards for Social work case management, (2015), National Association of Social Work