مدیریت بحرانِ سازمانهای مردم نهاد:
(امید به یکپارچگیِ سازمان های مردم نهاد در احیای سرمایه های انسانی، مادی، اقتصادی و محیطی از دست رفتۀ افراد سیل زده)
نویسنده: فاطمه جعفری؛ کاندیدای دکتری تخصصی مددکاری اجتماعی
ضرورت یکپارچگی سازمان های مردم نهاد در بلایای طبیعی را بدون مرور تاریخچۀ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی نمی توانیم به درستی فهم کنیم. قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با هدف ایجاد انسجام در سیاستهای رفاهی با هدف توسعۀ عدالت اجتماعی و حمایت از همۀ افراد کشور در برابر رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و پیامدهای آن مشتمل بر نوزده ماده و بیست و یک تبصره در مجلس شورای اسلامی تصویب و در سال ۱۳۸۳/۰۳/۰۹ در شورای نگهبان تأیید شد. دراین نظام بر سه حوزه تأکید شده است:
-حوزۀ بیمهای: شامل بخشهای مختلف بیمههای اجتماعی
–حوزۀ حمایتی و توانبخشی: شامل ارائه خدمات حمایتی و توانبخشی و اعطاء یارانه و کمکهای مالی به افراد و خانوادههای نیازمند
حوزۀ امدادی: شامل امداد، نجات در حوادث غیر مترقبه
در نظام قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی در حوزۀ امداد طبق ماده ۵ به دو وظیفۀ بنیادین اشاره میشود:
الف. آماده سازی و هماهنگی سازمان ها و نهادهای ذیربط برای ارائه فوری و کافی به آسیب دیدگان و رویدادهای غیر مترقبه؛
ب. پیش بینی سازوکارهای لازم برای امور مربوط به بازسازی کوتاه مدت با همکاری سازمانهای دولتی، و غیر دولتی و نهادهای مدنی.
به نظر میرسد حوزۀ امداد در ایران در هر دو وظیفۀ خود دچار کاستی شده است، در حوزۀ هماهنگی در پیشامدهای غیرمترقبه از یک سو با نبود هم خوانیِ سازمانهای دولتی با یکدیگر، از سوی دیگر سازمانهای مردم نهاد با هم و در طرفی دیگر سازمانهای دولتی و مردم نهاد با یکدیگر هستیم. در بین این ناهماهنگیها بیشتر به هماهنگیِ بین سازمان های مردم نهاد پرداخته خواهد شد، چون امید بیشتری به این سازمانها وجود دارد و نگاه خوش بینانه ای مبنی بر اینکه در فرایند بلوغ این نهادها کورسویی برای ایجاد یکپارچگی بین سازمانهای دولتی و مردم نهاد در سطوح کلان تر ایجاد شود.
در پیشامد اخیر سیل در ایران و به دنبال آن یکپارچگی و اتحادهایی که بین چند سازمان مردم نهاد ایجاد شده است این پیوستگی از سویی هم رضایت بخش هست و هم نیست، رضایتبخش از اینکه بایستگی پیوستگیِ بین سازمان های مردم نهاد بیش از گذشته ایجاد شده است و این نشانی از رشد رو به جلوی سازمان های مردم نهاد در ایران است و نا خشنود از اینکه این پیوستگیها یک مرتبه ای و طی یک فرایند و برنامۀ از پیش تعیین شده نیست و این در رویارویی با بند «د» مادۀ نهم نظام قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی است که در این بند بر سیاستهای پیشگیری و ضرورت هماهنگی دستگاههای مؤثر تأکید می کند. از جمله پیامد های این ناهماهنگی این است که مدیریت خطر فجایع و پیشامدها [۱]کاهش پیدا میکند. و از سویی پرسش اصلی این است که این سازمان ها چقدر در مدیریت این بحران ها آموزش دیده و آماده هستند به عنوان نمونه:
– مددکاران اجتماعی سازمانهای مردم نهاد چقدر با مفاهیم اصلی مددکار اجتماعی بلایا [۲] آشنا هستند و درمان های زودهنگام و بلندمدت صورت گرفته توسط آن ها برای مردمِ درگیر سیل و سایر بحران های طبیعی چقدر به صورت موثر انجام می شود؟
– مداخلۀ سازمان های مردم نهاد چه میزان به انباشت سرمایۀ انسانی و اجتماعی در مناطق درگیر بحران طبیعی، طی فرایند مراقبت اجتماعی فراهم شده توسط آن ها کمک می نماید؟
– چقدر اتحاد بین سازمانهای مردم نهاد مفهوم قدرت بخشیِ سیاسی و اقتصادی را جهت مدافعه حقوق افراد درگیر بحران های طبیعی تقویت می کند؟ موردی که به نظر می رسد کمتر در سازمان های مردم نهاد عمومیت دارد.
– در تعریف بحران های طبیعی گفته می شود این بحران ها شامل حوادثی هستند که سبب می شود سرمایه های انسانی، مادی، اقتصادی و محیطیِ افراد از بین برود. حالا پرسش این است که اتحاد بین سازمانهای مردم نهاد روی کدام بخش از این از دست دادنهاست و کدام را بیشتر تأمین می کند؟
در نهایت توصیه می شود جهت مدیریت موثر بحران های طبیعی، سازمان های مردم نهاد به موارد ذیل توجه کنند:
-انتقال نگرانی های افراد درگیر بحران های طبیعی به دولت،
-مدافعه و مونیتور کردن سیاستها و تشویق مشارکت سیاسی از طریق فراهم کردن آگاهی و اطلاعات
-به نظر می رسد زمانی که سازمان های مردم نهاد جهت مدیریت بحران های طبیعی با هم یکپارچه می شوند در حقیقت این پیام را انتقال میدهند که این یکپارچگی فارغ از اینکه ماهیت سازمان مردم نهاد به صورت فردی چگونه است و در چه سطحی فعالیت میکند، با این یکپارچگی فعالیت وی به سطح ملی گره خورده است و فارغ از اینکه تا قبل از این یکپارچگی، جهت گیریِ سازمان مردم نهاد چه بوده است؟ جهت گیری خیریه ای، خدماتی، مشاکتی و قدرت بخشی … این یکپارچگی می طلبد که ترکیبی از این جهت گیری ها صورت گیرد و به صورت خلاصه اینکه یکپارچگی سازمانهای مردم نهاد در مدیریت بحران های طبیعی نگاهی ملی، هدایت فعالیت در سطح ملی و ترکیبی از جهت گیری های گوناگون سازمانهای مردم نهاد را با تأکید بر مدافعه می طلبد تا سایر کنشگران و سازمانهای دولتی نیز با این فعالیت هماهنگ، به اجرای مسئولیت خویش در بحران پایبند شوند.
منابع:
Moitra,A.().Role of NGOs In Disaster Managment
[۲]Disaster social work