مدل های درمان مصرف الکل و سایر مواد هنگام کار با افراد ناشنوا و کم شنوا
مدل های درمان مصرف الکل و سایر مواد هنگام کار با افراد ناشنوا و کم شنوا
دکتر جواد طلسچی یکتا؛ مددکار اجتماعی و مدیر مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی
مدل های درمان مصرف الکل
مدل دوازده گام یا مینه سوتا:
یک رویکرد جامع و میان رشته ای برای درمان اعتیادهایی است که به صورت پرهیزگرا (پاکی از مصرف) مبتنی بر اصول گمنامی افراد معتاد به الکل است که عناصر مختلفی همراه با درمان اولیه هنگام استفاده از این مدل وجود دارد:
درمان گروهی، سخنرانی ها، استفاده از افراد بهبود یافته به عنوان مشاور، کارمندان میان رشته ای، محیط درمان، وظایف مربوط به درمان، مشاوره به خانواده، استفاده از طرح دوازده گام، گروه های مطالعه روزانه، ارائه داستان زندگی، حضور در جلسات گمنامان و فرصت فعالیت فیزیکی و تفریحی.
این مدل بر وابستگی شیمیایی فرد -به مواد یا الکل- به عنوان مشکل اولیه متمرکز است . با استفاده از این دوازده گام، افراد به روند درک ماهیت و میزان مشکل خود مرتبط با مصرف -الکل یا مواد- و فهم خصوصیات منحصر به فرد شان در ایجاد مانع و یا نقطه قوت جهت بهبودی می رسند. این سبک از درمان بر پذیرش ضعف در برابر مصرف الکل تاکید داشته و از پذیرش هنجارها و ارزش های گروه اجتماعی جدید حمایت کرده تا به ترک کامل بیانجامد. لازم به ذکر است که این طرح مشخصات متناسب با افرادی با خصوصیات زیر است:
از لحاظ جسمی به الکل وابسته اند، از حمایت گروه های خودیار بهرهمندند و گرایش به معنویات دارند. البته درمان بیمارستانی نیز شامل خدمات سم زدایی و توان بخشی و خدمات سرپایی روزانه است.
مدل درمان شناختی رفتاری:
این مدل به افراد می آموزد که افکار، احساسات و رفتارشان (خصوصا مصرف مواد یا الکل ) چگونه به هم پیوند داشته و باید به چه صورت این پیوند ها را -برای ترک مصرف- از بین ببرند. در این راستا مشاور به فرد کمک می کند تا محیط پیرامونی اش و روش های واکنش به نشانه ها جهت مصرف مواد و الکل را تحلیل نموده و اَشکال جدید واکنش به آن نشانه ها را ایجاد نماید. این مدل مبتنی بر درمان شناختی بوده که نوعی سیستم روان- درمانی است که تلاش می نماید واکنش های احساسی مفرط و رفتار خود باختگی را به کمک اصلاح تفکر اشتباه و ناقص و باورهای ناسازگارانه که زمینه ساز این واکنش هاست، را کاهش دهد.
در جلسات اولیه درمان شناختی رفتاری، تمرکز بر یادگیری و تمرین مهارت های متنوع سازگاری است. راهبردهای اولیه بر جنبه های رفتاری- دوری یا ترک موقعیت، حواس پرتی و… – به جای تفکر صرف تاکید دارد. اهداف درمان، ایجاد روش های سازگاری، افزایش حس خودکارآمدی و تعدیل انتظاراتِ مرتبط با تاثیرات مصرف مواد و الکل است.
مدل زیستی-روانی-اجتماعی:
یک روند تجربی است که جایگزین بسیار ارزان تر نسبت به درمان پزشکی توسط متخصص بالینی است. پزشکانی که در بخش اجتماعی درمان فعال هستند بر این باورند که گرایش به مصرف الکل و مواد یک بیماری چند جهی بوده که ناشی از ترکیب چند عامل است: اخلاقی – معنوی، بیولوژیکی، روانی و محیطی- اجتماعی.
در مدل اجتماعی، وابستگی شیمیایی -در فرد- در نتیجه تاثیرات محیط، فرهنگ، اجتماع، همآلان و خانواده است. هدف درمان با استفاده از این روش بهبود عملکرد افراد معتاد به وسیله جایگزینی محیط اجتماعی یا تغییر واکنش های سازگاری شخص با عوامل استرس زای محیطی است. راهبردهای تغییر محیط شامل خانواده یا زوج درمانی، حضور در گروه های خودیار که مشتمل بر افرای است که مواد مصرف نمی کنند و پرهیز از محیط های استرس زایی که در آن مواد به راحتی در دسترس فرد هستند، می باشد.
مدل کاهش آسیب:
این روش، رویکرد سلامت عمومی است که با موضوعات مرتبط با مصرف الکل و مواد سرو کار داشته و اولویت آن کاهش پیامدهای منفی مصرف به جای حذف کامل مصرف و اطمینان از پاکی است. این روش تایید می کند که پاکی از مصرف مواد غیر قانونی هدف ایده آلی است.
روش های این مدل کمک به افرد در دوری از آسیب، نظیر ایجاد مصرف (الکل) مسئولانه، مصرف کنترل شده، پرهیز از نوشیدن و رانندگی، و نوشیدنی های با الکل کمتر است. سایر رویکرد ها در کاهش آسیب می تواند شامل یافتن محیطی امن تر برای مدیریت مصرف، کاهش تعدّد و میزان مصرف، و کاهش مدت زمان مصرف باشد.
منبع:
Models of Alcohol and Other Drug Treatment for Consideration when Working with Deaf and Hard of Hearing Individuals.mhtml