مددکاری اجتماعی صنعتی به عنوان حوزه ای از ارائه خدمات، یک بخش جدیدا اضافه شده به حرفه ی مددکاری اجتماعی است. توسعه آن متأثر از عوامل تاریخی، اجتماعی اقتصادی و فرهنگی در یک کشور خاص در یک نقطه خاص از زمان است.
شیوه کار مددکاری اجتماعی در صنعت نتیجه مستقیم سطح صنعتی شدن و ترکیب نیروهای کاری است. در دسترس بودن منابع مادی و منابع انسانی و رهبری کارآفرینانه بعلاوه سیاست اجتماعی کشور همچنین بر شیوه کار مددکاری اجتماعی تأثیرگذار هستند. معرفی مددکار اجتماعی صنعتی به عنوان چیزی متفاوت از مامور رفاه کارگران و یا مأمور پرسنل تأثیر مهمی نه تنها بر وضعیت، نقش و روابط متقابل میان آنها بلکه بر خود محیط صنعتی داشته است. دایره المعارف علوم اجتماعی (جلد ۱۵٫ ۱۹۳۵) رفاه کارگران را به عنوان تلاشهای داوطلبانه کارفرمایان برای ایجاد درنظام صنعتی موجود، شرایط کاری و گاهی شرایط زندگی و فرهنگی کارمندان تعریف کرده است ورای آنچه که توسط قانون، عرف صنعت و شرایط بازار لازم دانسته شده است.
در حالیکه اساس مددکاری اجتماعی در تعریف آمده است، روشن است که تأکید تماماً بر رفاه نیست. این مورد را می توان در کاربرد کلمه “گاهی” مشاهده کرد. این مفهوم که شیوه کار مددکاری اجتماعی صنعتی ممکن است یک جزء تغییر اجتماعی داشته باشد ظاهراً یک ایده جدید است.
وینر (۱۹۷۳) معتقد است که نقش حرفه ای مددکار اجتماعی در دنیای کار باید به خدمات مستقیم فردی محدود شود. مسئولیت های این مددکار اجتماعی در سازمانهای صنعتی به ویژه رسیدگی به مشکلات صنعتی کارگران از قبیل غیبت از کار، اعتیاد به الکل، بدهکاری و غیره و متمایل به هم رفاه و هم اهداف مدیریتی است. از این رو مددکاری اجتماعی صنعتی اکنون به عنوان یک حرفه در محیط کار یا در تنظیمات قراردادی مستقیم با محیط کار سازمانها تعریف می شود.
فایل متن کامل مقاله را از اینجا دریافت نمایید.
گردآوری و ترجمه: فاطمه محمدی
انتشاریافته در مجموعه رسانه های مددکاری اجتماعی ایرانیان