فلسفه و رویکردها، نظریه ها و مُدلهای مددکاری اجتماعی
مددکاری اجتماعی رشته ای است که بر پایه موقعیتهای فلسفی و نظری بنا نهاده شده است مانند عدالت اجتماعی، برابری،توانمندسازی، اگرچه اینها مفاهیم و فلسفه های بنیادین مددکاری اجتماعی را تشکیل می دهند اما ما باید بدانیم فلسفه ی ما از انتخاب این مفاهیم برای کمک به دیگری چیست؟ ما باید مددکاران اجتماعی را تشویق کنیم که بدانند فلسفه ی آنها از مددکاری اجتماعی چیست؟ چه ارتباطی بین فلسفه با رویکردها؛ نظریه ها و مُدلهای مددکاری اجتماعی وجود دارد؟ رویکردها؛ نظریه ها و مُدلها در فهم فلسفه ی شخصی جهت کمک به دیگری چه کمکی به ما می کنند؟ آیا آنها برای ما راهگشا هستند؟ و یا اینکه با تعریفی مشخص و از پیش تعیین شده از واقعیت، مانع درک واقعیت، آن گونه که هست می شوند؟
برای دستیابی به این فهم فلسفی یک مجموعه سوال هایی لازم است به تکرار از خود بپرسیم:
اهداف ما از پرداختن به حرفه ی مددکاری اجتماعی چیست؟ ما چگونه اهدافمان را مرتبط به جامعه امروز، مشکلاتش و پیشرفت آینده اش می کنیم؟ ما چگونه از آموزش فنی و مکانیکی ارزشها فرار می کنیم؟ آیا شما یک نظام ارزشی آموزش می دهید؟ چرا؟ کدام نظام ارزشی؟ این نظام ارزشی چه نتیجه ای می دهد؟ و یک سوال از خود بپرسیم آیا ما در جهت تلاش برای توسعه ی فعالیت علمی بیشتر در خطر حرکت به سوی یک چیستی گرایی نا آگاهانه هستیم؟«Nathan Cohen»
وقتی ما تلاشهایمان را معطوف به توسعه ی عملکرد حرفه ای می کنیم یعنی در یک جا ما خود را از دستیابی به معنا باز داشته ایم و آیا فقط برای مددکاری اجتماعی کافی است که در تشخیص، ارزیابی و سایر مهارتهای این گونه مهارت پیدا کند؟
چگونه ارزشهای آرمانی آزادی، برابری، یکپارچگی می تواند به عنوان مفاهیم بنیادین نظریه های مددکاری اجتماعی ارایه شود، زمانی که وجه تجربی آن در حال افزایش است؟
چگونه ما می توانیم ارزشهای اخلاقی را برجسته سازیم در حالی که بخش بزرگ کار در وجه بیرونی آن و در مهارتها، فنون و دانش برجسته است؟
ما چگونه می توانیم ارزشها را بخشی از نیروی راستین مددکاری اجتماعی بدانیم؟
آیا یک فاصله بین ارزشها، اهداف و عمل ما وجود دارد و ما تمرکز بر روی روشها و تکنیکها برای پر کردن این فاصله ها می کنیم؟
چرا زمانی که هدف مددکاری اجتماعی بهزیستن افراد و رفاه اجتماعی است برخی مددکاران اجتماعی همسو با جریانهایی می شوند که در تضاد با این اصول بنیادین است و در تنازع حرفه ای و شخصی؟ آیا این منافع شخصی هستند که پیروز خواهند شد؟ ادامه دارد …
فاطمه جعفری | دکتری مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران