سلامت اجتماعی؛ مطالبه مددکاران اجتماعی
در دنیای امروز دیدگاههای سلامت چشم انداز وسیعتری پیدا کرده است و ضرورتاً به عوامل تعیین کننده غیرطبی سلامت توجه ویژه ای معطوف گشته است. هر یک از این تعیین کننده ها به خودی خود و یا از طریق تأثیر بر یکدیگر وضعیت سلامتی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند و سبب بروز بی عدالتیهایی در وضعیت سلامت میگردند. این تعیین کننده ها از قبیل وراثت، شیوه زندگی، محیط زیست، وضعیت اقتصادی – اجتماعی و … است که تأثیر چشمگیری بر سلامت و پیامدهای آن از جمله کیفیت زندگی دارند. در واقع صحیح است که مراقبتهای پزشکی میتوانند باعث طول عمر و یا بهبودی از یک بیماری جدی شوند ولی آن چیزی که بر سلامت عموم مردم دارای اهمیت است، شرایط اجتماعی است که باعث میشود مردم بیمار شوند و یا نیاز به مراقبت پزشکی داشته باشند. بدین معنا که تعیین کننده های اجتماعی سلامت (Social Determinants of Health) مانند میزان درآمد، سطح تحصیلات، شغل، تغذیه، طبقه اجتماعی، میزان مهارتهای اجتماعی و فردی همچون تاب آوری در شرایط گوناگون و … بسیار بیشتر از عواملی مانند عوامل بیولوژیک سبب ابتلا به بیماریها میشوند و در سلامت انسان نقش بسزایی دارند که اگر نادیده گرفته شوند رسیدن به اهداف سلامتی و برقراری عدالت در سلامت را محال مینمایند. این نکته نیز درخور توجه است که اکثر بی عدالتیهای سلامت در دنیا ساخته دست بشر است و علل آنها اغلب ریشه در مسائل اجتماعی دارد.
سلامت مقوله ای است که نقش آن در ارتقاء شاخصهای توسعه انسانی نیز انکارناپذیر است، لذا مبارزه با عواملی که سلامت را تحت تأثیر قرار داده و نیز سبب وجود نابرابریهایی در سلامت می گردند در حقیقت علاوه بر وظایف حاکمیت و دولت باید از اولویتهای مددکاران اجتماعی به عنوان سکّانداران بخش اجتماعی باشد، چرا که جامعه ای با شهروندانی که قادر به زندگی با سبک زندگی سالم و صحیح نباشند پایدار نخواهد بود؛ از این روی نقش حرفه مددکاری اجتماعی با تمام محدودیتها و مشکلاتی که بر سر راه خود به منظور افزایش سطح میزان سلامت اجتماعی در جامعه دارد، ورود به بخش سیاستگذاری اجتماعی و ارائه راهکارها، روشها، ترسیم فرآیندها و ریل گذاری به منظور حساس سازی و نگاشتن سناریوهایی با رویکرد آینده پژوهانه و برجسته سازی نقش سلامت اجتماعی شهروندان به منظور افزایش همبستگی ملی میتواند بحثی قابل توجه باشد.
با توجه به مطالب ارائه شده پیشنهاد میگردد تا پس از انسجام و یکسان نمودن فعالیت هایی که هم اکنون به صورت جزیره ای در وزارتخانه ها و سازمان های گوناگون در حوزه سلامت اجتماعی انجام میگردد، ایجاد بخشی به مدیریت مددکاران اجتماعی و همکاری تمامی متخصصان، سیاستگذاران، سازمانها، گروهها، بخشهای غیردولتی و آحاد مردم در تمامی رشته های مرتبط با سلامت اجتماعی شکل گیرد تا این بخش سکّان حوزه سلامت اجتماعی را در دست گرفته و به صورت مستمر بازخورد فعالیتهای انجام شده را رسانه ای نماید، هرچند که این فرآیند بسیار پیچیده و زمانبر خواهد بود. با این وجود اگر این مطالبه در بین متخصصانی با عنوان مددکاری اجتماعی شکل گیرد به صورت بطئی و تدریجی در دیگر بخشها نیز این مفهوم جای خود را باز خواهد نمود.
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور «حافظ»
سجاد مجیدی پرست
مدیر پژوهش کلینیک مددکاری اجتماعی هانا
مدرس دانشگاه جامع علمی _کاربردی