زندگی با وهم بیکاری!

1«زمانی بود که یک نفر کار می‌کرد و ۱۰نفر نان می‌خوردند؛ اما حالا ۱۰نفر هم که کار کنند نمی‌توانند هزینه‌های زندگی یک نفر را بدهند!» یکی از کلیشه‌ای‌ترین جمله‌ها در زمینه‌ی تغییر شرایط اقتصادی، همین جمله است. حقیقتی که بر سطح زندگی و عوامل متعاقب آن در زمینه‌ی جسم و روان هم تاثیرات منفی گذاشته است. این روزها دیگر دوشغله بودن نه یک مزیت که یک ضرورت برای بسیاری از افراد جامعه است.

به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از روزنامه سایه، این مسئله حتی در میان زوج‌هایی که هر دو شاغل هستند هم دیده می‌شود و گواهی بر رشد مشکلات ناشی از بالارفتن هزینه‌های زندگی است. اما آیا این وضعیت در بلندمدت نمی‌تواند آسیب‌هایی را برای فرد به دنبال داشته باشد؟ بی‌شک این ماجرا اگرچه می‌تواند محاسنی ازجمله ایجاد حاشیه‌ی امن برای تامین هزینه‌ها هرچند در سطحی نه‌چندان زیاد، داشته باشد؛ اما مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت که بخشی از آنها جسمی و بخشی دیگر روحی هستند؛ مشکلاتی که در هر دو شکل آن می‌تواند آرامش و امنیت خانواده را مخدوش کند.

آیا پدر یا مادری که خسته و بی‌رمق در کنار ده‌ها فکر آزاردهنده‌ای که روزانه با آنها سر و کله می‌زند، دیرهنگام به خانه می‌رسد، می‌تواند آن سطح مطلوب از انرژی لازم را برای فرزندان خود بگذارد؟ آیا مرد یا زنی که تنها برای تامین هزینه‌های جاری زندگی مجبور به کار در ساعات طولانی به شکل اضافه‌کاری‌ها یا حضور در مشاغل پاره‌وقت تا آخرین ساعات شب است، می‌تواند نقش همسرانه‌ی خود را به خوبی و کامل ایفا کند؟ متخصصان می‌گویند که مشاغل دوم و سوم اگرچه امتیازاتی را برای فرد و زندگی او به همراه دارند؛ اما در کنارش و به مرور مشکلاتی را ایجاد می‌کنند که آسیب‌هایی گاه جبران‌ناپذیر به دنبال خواهند داشت.

براساس مقاله‌ای که Larry Buhl در بخش کاریابی سایت یاهو نوشته‌ است، دوشغله‌ها باید مزایا و معایب این روش زندگی را با هم ببینند و البته در شرایط اقتصادی و وضعیت جامعه‌ی ایران، بهتر است مسئولان هم به این مهم توجه کنند؛ کما اینکه بسیاری از دوشغله‌ها از ناچاری و نیاز به این نوع کار کردن می‌پردازند و اگر شرایط شغلی، حقوق و مزایا، هزینه‌ها و مخارج نه حتی در سطح مطلوب که در وضعیت معقولی برای گذران زندگی با حداقل دغدغه‌ها بود، مشکلات احتمالی این پدیده‌ی اجتماعی را در خانواده‌ها شاهد نبودیم. براساس مقاله‌ی منتشره‌ی لری بال، رسیدن به درآمد بیشتر، اولین دلیل رجوع به کارهای دوم است. جان مک‌کی؛ موسس مرکز مالی و مشاوره‌ی اقتصادی BusinessSuccessCoach می‌گوید: «احساس امنیت، دومین دلیل حرکت به سوی یافتن شغل دوم است؛ زیرا عموم مردم در مورد دوام شغل اصلی و اول خود، آن احساس امنیت لازم را ندارند». او که نویسنده‌ی کتاب Career Wisdom نیز هست، در ادامه می‌گوید: «درصد کمی از افرادی که به شغل دوم روی می‌آورند، سعی می‌کنند شغلی را انتخاب کنند که از آن مهارتی تازه آموخته و بعدها از آن استفاده کنند.

بیشتر این افراد، تنها دنبال امکان و منبعی برای دریافت پولی کمکی هستند تا مشکلات جاری‌شان در زمینه‌ی اقتصادی کمتر شود؛ به همین علت گاهی که کم هم نیست، هر کاری را می‌پذیرند؛ هرچند اگر آن موقعیت شغلی را دوست نداشته باشند یا شرایط مطلوبی نداشته باشد و این مسئله در ادامه می‌تواند آسیب‌هایی را به لحاظ روحی و روانی در آنها ایجاد کند که بی‌شک مرحله‌ی بعدی آسیب، شامل حال خانواده و نزدیکان‌شان حتی در میان همکاران و کارفرمای کار اصلی‌شان می‌شود». این مسئله را می‌توان به عنوان یک شروع محتمل برای معضلاتی دانست که دامنه‌ی آن از سطح خانواده هم فراتر خواهد رفت.

استرس، نگرانی، خستگی، عصبانیت و سایر رفتارهای درونی و بیرونی ناشی از فشار کار مضاعف در درازمدت آسیب‌هایی جدی به فرد و جامعه وارد می‌کند. وقتی فردی بیش از ۱۰ ساعت در شبانه‌روز کار می‌کند، آیا زمان لازم و کافی برای رسیدگی به امور خود و اعضای خانواده‌اش را در زمینه‌های مختلف دارد؟ پدری که صبح زود از خانه بیرون می‌رود و ساعات آخر شب به خانه بازمی‌گردد، تنها می‌تواند در نهایت بخشی از نیازهای مادی افراد خانواده‌اش را تامین کند؛ آیا خانواده‌ی او نیاز به حضور پرانرژی و شادابش برای رفع نیازهای روحی خود ندارند یا اصلا خود او نیاز به استراحت ندارد؟ در چنین شرایطی نه تنها سطح سلامتی فرد که حتی امنیت و احساس آرامش نزدیکان وی هم به خطر می‌افتد. بخشی از این مشاغل دوم در ساعات شب هستند و خود این موضوع یکی از ریسک‌فاکتورهای بروز مشکلات جسمانی است. براساس آنچه در سایت انجمن روان‌شانسی آمریکا موسوم به apa آمده است، میلیون‌ها نفر در سراسر جهان برخلاف ساعت بیولوژیک بدن خود کار می‌کنند که خطرات بسیار جسمی و روحی را به دنبال دارد.

پرفسور برایان ویلا متخصص خواب در مرکز تحقیقات جنایی دانشگاه واشنگتن معتقد است که کاهش سطح هوشیاری و بروز خواب‌‌‌آلودگی ناشی از کار زیاد که گاهی حتی تا ساعات آخر شب هم به طول می‌کشد، نه‌تنها در زمینه‌ی سلامت فرد اثر بد می‌گذارد؛ بلکه حتی می‌تواند یکی از زمینه‌های بروز حوادث ناگواری مانند تصادف، درگیری خیابانی و بزه‌های مختلف شود که خود این ماجرا به‌ عنوان تبعات منفی دست دوم در پدیده‌ی کار کردن طی ساعات طولانی و بدون استراحت، معضل اجتماعی تازه‌ای است.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
Back to top button