ریشه‌های «خشونت علیه مردان»

خشونت علیه مردانشواهد نشان می‌دهد، خشونت خانوادگی علیه مردان روند روبه رشدی در جامعه دارد؛ هرچند این قشر عمدتاً به خاطر برخی مشکلات خانوادگی و اجتماعی، ترس از قضاوت اطرافیان و به مضحکه گرفته شدن، از مطرح کردن شکایت خود در محاکم قضایی خودداری می‌کنند.

به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از ایسنا، این درحالیست که آمارهای غیر رسمی از سازمان پزشکی قانونی نشان می‌دهد که تنها در ۷ ماه نخست سال ۹۳ بیش از ۱۳۵۰ نفر مرد قربانی خشونت به این سازمان مراجعه کرده‌اند؛ اما هنوزهم در خصوص وضعیت خشونت علیه مردان از سوی زنان به تفکیک شهر‌ها و استان‌های کشور، آمار دقیق و رسمی در دسترس نیست؛ شاید علت پدیده نوظهور خشونت علیه مردان در جامعه‌ای مانند جامعه ایران، گذشته مردسالار جامعه باشد.

به همین منظور و با طرح پرسشی مبنی بر چرایی خشونت زنان علیه مردان، مجید رضازاده، کارشناس اجتماعی و رییس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، عنوان کرد: تا کنون تحقیقی در خصوص میزان شیوع و گستردگی خشونت زنان علیه مردان در کشور صورت نگرفته است اما باید بدانیم خشونت زنان و مردان هر دو دارای ریشه‌های اصلی یکسانی هستند.

وی در ادامه ضمن تاکید برآنکه در شرایط مختلف زمانی و اجتماعی زمینه‌هایی برای بروز خشونت از سوی زنان و یا مردان فراهم می‌شود گفت: برای مثال مسائلی همچون مرد سالاری در جامعه زمینه ساز افزایش میزان خشونت مردان علیه زنان است و یا در مقابل مسائلی همچون مطالبات زنان در راستای دستیابی به حقوق برابر نیز می‌تواند منجر به افزایش خشونت از سوی زنان شود.

رییس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، در ادامه به لزوم ارائه خدمات پیشگیرانه در حوزه خشونت تاکید کرد و گفت: اگر بخواهیم با اقدامات پیشگیرانه از “خشونت” جلوگیری کرده و یا میزان آن را در کشور کاهش دهیم، باید این مسئله را بپذیریم که در جامعه ایرانی روابط بین فردی مناسبی وجود ندارد.

رضازاده در ادامه تصریح کرد: عدم وجود روابط میان فردی مناسب میان افراد در جامعه عامل اصلی خشونت های خیابانی، خانوادگی، میان فرزندی و… است. همچنین در کشور از عدم مهارت اجتماعی کافی برای ارتباط با یکدیگر، توانایی مدارا و کنترل خشم نیز رنج می بریم.

وی در ادامه ضمن بیان آنکه در حال حاضر چندین سال است که در سازمان بهزیستی این مسائل مطرح می‌شود اما نه مردم از آن استقبال می کنند و نه سایر نهادها به کمک ما می‌آیند اظهارکرد: مردم ایران به جای توجه بیشتر به مسائل اجتماعی فرزندانشان، به دنبال آن هستند که برای مثال کودکان خود را در کدام کلاس کنکور ثبت نام کنند؛ این درحالیست که مشخص نیست مسائلی از این دست تا چه حد ضامن خوشبختی فرزندانشان خواهد بود و به عبارتی والدین ما به فرزندانشان زندگی کردن یاد نمی‌دهند.

این کارشناس اجتماعی در خصوص علل بروز خشونت از سوی زنان نیز عنوان کرد: در برهه‌ای از زمان حقوق زنان کمتر رعایت می شد و این قشر همواره مورد تبعیض و فشار قرار می گرفتند به همین دلیل زمانی که نقطه عطف و تحولی در جهت رسیدن زنان به حقوق برابر در کشور ایجاد شد زنان در جهت رسیدن به شرایط مساوی در مقایسه مردان تلاش های جدی کردند اما ظرفیت و زیرساخت های لازم برای رسیدن به این مطالبات برای آنان فراهم نبود و همین مسئله در برخی موارد باعث بروز خشونت از سوی آنان شد.

وی در پایان تاکید کرد: این درحالیست که اگر افراد شناخت درستی از خودشان و اطرافیانشان داشته باشند کمتر دچار خشونت خواهند شد؛ علاوه بر آن نیاز است که به طور جدی آموزش مهارت “ارتقای مدارای اجتماعی”را در کشور افزایش دهیم و به افراد بیاموزیم که میان “مدارا” و “تو سری خوردن” تفاوتهای شایانی وجود دارد.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
Back to top button