منظور از کرامت این است که انسان دارای حرمت است و حق دارد در جامعه به طور محترمانه زیست کند و کسی حق ندارد با گفتار و رفتار خویش حیثیت او را با خطر مواجه سازد. هم چنین قوه مقننه در تدوین قانون و قوه مجریه در اجرای قانون باید به گونه ای عمل کنند که موجب بی حرمتی به شخص نگردد. همگان وظیفه دارند این جایگاه را پاس بدارند و به یاری دستگاه و دولتی برخیزند که از این مقام بلند انسانی انسانها دفاع می کند.
نخستین و مهم ترین ارزش های اساسی در مددکاری اجتماعی حرمت مقام انسان است. چرا؟ اساس کار مددکاری اجتماعی برروی انسان است. مخاطب مددکاری اجتماعی انسان است پس انسان جایگاه ویژه ای دارد در مددکاری اجتماعی اساس و بنیان است و به انسان و تمامی ابعاد وجودی وی باید احترام گذاشته شود. مراجع انسان است و انسان حرمت و حریم و منزلی دارد که نباید شکسته شود. همه ی انسانها، چه مرد و چه زن، چه پیر و جوان، و فقیر و غنی، چه مومن باشند و نباشند، با حجاب باشد یا نباشد، اعتقاد به نظام داشته باشد یا نباشد همگی قابل احترام و شایسته کرامت هستند.
در بحث ارزش های اساسی گفته می شود مددکار اجتماعی بر این باور است و معتقد است یعنی اینها باور های اعتقادی و حرفه ای ماست و اگر اینها را باور نداشته باشیم کار ما کاری غیر حرفه ای خواهد بود. مددکار اجتماعی از هیچ انسانی قطع امید نمی کند و معتقد است همه ی رفتارها و رفتار انسانها قابل اصلاح است. و اینکه مددکاری عشق به انسانهاست در اینجا مصداق پیدامیکند.
واژه کرامت انسانی در اسناد حقوق بشری متعددی که در سطوح مختلف بین المللی و منطقهای به تصویب رسیدهاند، مورد تصریح قرار گرفته است. همچنین لزوم احترام به کرامت انسانی و پایبندی به این اصل در برخی از اسناد حقوق بشر دوستانه و رویه قضایی بین المللی نیز مورد تأکید قرار گرفته، که به طور اجمالی به بیان آنها پرداخته میشود.
منشور ملل متحد
بند ۳ ماده ۱ تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان، بدون هرگونه تمایزی را از اهداف ملل متحد بر شمردهاند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
ماده یک اعلامیه. «تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ کرامت و حقوق با هم برابرند.»
به این ترتیب اعلامیه به نحو مؤکدی، کرامت انسانی را مورد توجه قرار داده و ضمن افزودن قید «ذاتی» (Inherent) به کرامت، آن را متعلق به تمامی اعضای خانواده انسانی دانسته و همچنین کرامت ذاتی را به عنوان مبنای عدالت، آزادی و صلح جهانی محسوب نموده است.
کنوانسیون رفع اشکال تبعیض علیه زنان
در مقدمه کنوانسیون رفع اشکال تبعیض علیه زنان و همچنین مقدمه اعلامیه کنفرانس جهانی زن- پکن، بر مقام و منزلت و حقوق برابر انسانها و لزوم احترام به شخصیت بشر تأکید شده است.
کنوانسیون بین المللی رفع هر نوع تبعیض نژادی
در آغاز مقدمه این سند، بر اصل حیثیت و کرامت ذاتی انسان به عنوان یکی از اصولی که منشور ملل متحد بر آن مبتنی است، تأکید شده و در ادامه نیز ضرورت احترام به شخص انسان مورد توجه قرار داده شده است.
کنوانسیون منع شکنجه (۱۹۸۴)
کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها و مجازاتهای ظالمانه، غیر انسانی و تحقیر آمیز (۱۹۸۴) به عنوان یکی از مهمترین اسناد بین المللی در ممنوعیت شکنجه و رفتارهای غیر انسانی، نیز در مقدمه خود، کرات ذاتی شخص انسان را به عنوان مبنای حقوق بشر به رسمیت شناخته است.
حال با توجه به اینکه شعار امسال مددکاران اجتماعی در سراسر جهان این مهم است که جوامع زمانى رشد مى کنند که به حقوق وکرامت همه انسانها احترام گذاشته شود.
سوالی مطرح می شود این است که در جامعه ما ایران چقد سیستم های رفاه اجتماعی، سیاستگذاران اجتماعی، ارائه دهندگان خدمات اجتماعی، سازمانهای حمایتی و امدادی، موسسات دولتی و غیر دولتی و حتی خود مردمان تا چه اندازه شأن، کرامت و منزلت انسانها را لحاظ کرده اند؟
ما اگر میخواهیم جامعه ای رشد یافته و کامیاب داشته باشیم این مهم با شعار و جملات قشنگ در طرح ها و برنامه ها به دست نمیاد. انسانها باید در عمل و در واقعیت ببینند که شأن و منزلت آنها لحاظ شده است انسانها باید در عمل ببینند که در سرنوشت خود و کامیابی خود مشارکت فعال و آگاهانه دارند.
خوشبختانه این مهم یعنی شأن، منزلت و کرامت انسانها همانطور که مطرح گردید مهمترین ارزش در حرفه مددکاری اجتماعی است و به درستی این مهم انتخاب گردیده است. ماهم معتقدیم حفظ شأن و منزلت مردمان در برنامه ها و طرح ها و تصمیمات باید در همه ارکان سازمانها و نهادهای رفاهی و اجتماعی لحاظ شود. حفظ شأن و منزلت انسانها یعنی تأمین حداقل نیازهای اولیه، تأمین حداقل آزادی افراد در مراحل تصمیم گیری، تأمین احساس مسئولیت در آنها، تأمین و توجه به عزت نفس آنها، تأمین امنیت روانی و اجتماعی آنها و توجه به حرمت و شأن آنها در مراحل خدمات رسانی. و مطمعناً در جامعه ای که شأن و کرامت انسانها لحاظ شده باشد شاهد رشد و تعالی وکامیابی مردمان آن جامعه و در مقابل شاهد کاهش آسیبهای اجتماعی، فقر و سایر مسائل انسانی خواهیم بود. در پایان باید به این مهم اشاره نمود که شهروندان در درجه اوّل انسانند. بنابراین، خصلت انسان بودن آنان مقدم بر ویژگی شهروندی آنان است. کرامت ذاتی برای انسان منفعتی ندارد، مگر این که انسان در صحنه اجتماع قرار بگیرد و به اصطلاح امروزی عنوان شهروند را پیدا کند. در این موقعیت، صحبت از حفظ کرامت و یا تعدی و تجاوز به کرامت ذاتی انسان به عنوان یک شهروند، معنا پیدا می کند. همه انسان ها آزاد زاده می شوند و به نام انسان از حقوقی برخوردارند که نمی توان آن را از کسی سلب کرد و نمی توان کسی را از داشتن آن محروم کرد؛ اما در حقوق شهروندی اعطایی، انسان باید در سایه دولتی قرار بگیرد و چنانچه دولت حقوق تعریف شده را که عموماً به صورت قانون درمی آید به او اعطا کند، خواهیم گفت که کرامت انسانی شهروند رعایت شده است؛ به عبارت دیگر، انسانِ شهروند، واجد یک سری حقوق اساسی و بنیادین است که منبع و مبنای این حقوق کرامت انسان است و دستگاه های حکومتی موظفند این حقوق بنیادین را رعایت و حراست کنند.و زمانی که این اتفاق افتاد ما می توانیم ادعا داشته باشیم که ما دارای جامعه رشد یافته وکامیاب هستیم.
به امید جهانی پر از کامیابی و سعادت
نویسنده: آزاد دارابی؛ دکتری مددکاری اجتماعی
از سری یادداشت ها و مقالات روز جهانی مددکاری اجتماعی سال ۲۰۱۶