رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: طلاق معلول عواملی توأماً اجتماعی و غیر اجتماعی است
با نگاهی به آمار طلاق در کل کشور در ۱۰سال گذشته، رشد ۷۴ درصدی آن را شاهد خواهیم بود؛ رشدی که قاعدتا عددی بسیار بزرگ است و نیاز به بررسی موشکافانه و کارشناسانه دارد. همانطور که در اطلاعیه سازمان ثبتاحوال آمده، این سازمان وظیفه جمعآوری و تهیه آمار انسانی و رویدادهای حیاتی را دارد و وظیفه جامعه کارشناسی خانواده، بررسی عوامل و ارایه راهکار برای کاستن آن است.
به گزارش وبسایت مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵؛ رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، پدیده طلاق را بین حوزهای میداند و معتقد است اگر نگاه جزیرهای به این پدیده داشته باشیم، ما را به جایی رهنمون نمیکند. حسن موسوی چلک، در این خصوص به «اعتماد» گفت: طلاق معلول عواملی است که بخشی از آن به حوزه اجتماعی مربوط است و بخشی دیگر به حوزههایی غیر اجتماعی. وقتی در کلان کشور، موضوع آسیبهای اجتماعی با نگاه امنیتی انتظامی برخورد میشود، باید منتظر چنین نتیجهای باشیم که افزایش آسیب اجتماعی داشته باشیم. این نگاه باعث شد ما در این حوزه کار نکنیم.
او در ادامه به سیاستگذاریها در این زمینه اشاره میکند و میگوید: همین الان در برنامه ششمی که دولت فرستاده، بیتوجهی نسبت به حوزه اجتماعی دیده میشود. در کنار این حوزه، بخش اقتصاد و فضای مجازی را هم باید درنظر داشته باشیم. اما دلایل دیگری که میتوان به آنها اشاره کرد، دلایلیاند که زنجیروار به هم مربوطند. مواد مخدر یکی از آنهاست که میتواند خیلی مشکلات دیگر ایجاد کند که باعث طلاق شود. مصرف زیاد مواد مخدر روی روابط زناشویی تاثیر میگذارد و میتواند باعث خشونت شود.
خشونت، اعتیاد، روابط فرازناشویی، سوء ظن و مسائل اخلاقی به معنای عام خود، فقدان یا ضعف مهارتهای ارتباطی، نارضایتی از روابط زناشویی عللی هستند که در نهایت طلاق را ایجاد میکنند. موسوی چلک با تاکید بر مهارتهای طرفین در روابط زناشویی گفت: این موضوع همیشه تابو بوده و در پستو باقی مانده، میتوان گفت هر رابطهای که از روابط زناشوییشان راضی باشند، طلاق رخ نمیدهد یا به حداقل میرسد. این رضایت، رضایت در سایر حوزهها را ایجاد میکند، گذشت و صمیمیت را در رابطه قوت میبخشد. مشکل دیگر این است که بلد نیستیم با هم حرف بزنیم، خصوصا در جامعه مدرن امروزی با گسترش شبکههای اجتماعی، دیگر باهم حرف هم نمیزنیم. مهارت تصمیمگیری در موقع ایجاد مشکل، احساس مسوولیت نسبت به حفظ و ثبات خانواده، مواردی است که باید به آنها توجه شود.
نمیخواهم بگویم سوختن و ساختن و ظلم به نفس بشود، اما یافتن راهکار برای حفظ خانواده، مهمتر از رفتن سراغ نخستین راهحل به عنوان طلاق است. خانوادهای که روابط عاطفی و صمیمیتبینشان زیاد است طلاق در آنها جایگاهی ندارد.