دکتر محمد حسین جوادی: پروژه حمایت های اجتماعی برای معتادین بسیار کمرنگ است
پاکسازی محیط اجتماعی و چهره شهر از حیث وجود معتادین و ایجاد محیطی امن و در نتیجه کاهش نگرانی جامعه، مطالبه ای عمومی است.
به گزارش سایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از ایرنا، مدتهاست چهره شهر آغشته به تصویر خاکستری رنگ حضور زنان و مردان معتاد شده است. تصاویری که با یک حمله ضربتی برای مدتی از صحنه حذف می شوند و بعد از مدتی نه چندان طولانی پاورچین پاورچین به شهر باز می گردند. به خیال همگان بهبودیافته اند اما پس از رهایی از کمپ تنها یار و همراهشان همان مواد است و بس. همانی که در حال خوش و حال بد همراهشان بوده است. اینگونه می شود که برای حضور مجدد در پهنه شهرپس از مدتی غیبت، برای همنشینی با یارشان ابتدا خود را در لابه لای بوته ها پنهان می کنند و با گذشت زمان و درست زمانی که چشم ها به دیدنشان عادت کرد در کوی و برزن می خوابند و می نشینند و گاهی بی پروا گوی سبقت را از خودروهای در ترافیک مانده بزرگراه ها می ربایند. حال که به وضوح می توان فراوانی این گروه از افراد جامعه را در سطح شهر دید چه باید کرد و چگونه می توان شهر را از وجود این افراد پاکسازی کرد و اصلا چگونه می توان به این افراد کمک کرد؟
**حلقه گمشده وصل معتادان بهبودیافته با خانواده ها
دکتر سید محمد حسین جوادی عضو هیات مدیره انجمن مددکاری اجتماعی ایران در گفتگو با خبرنگار ایرنا می گوید: حضور معتادین در گوشه و کنار شهرها نه تنها مبلمان شهر را برهم می زند بلکه حس امنیت را برای خانواده ها و به خصوص فرزندانمان در این روزهای تابستان از بین می برد.
او در ادامه به پروتکل اجتماعی اشاره می کند و می گوید: پروژه حمایت های اجتماعی برای معتادین بسیار کمرنگ است چراکه مصرف کننده مواد به مراکز ترک اعتیاد فرستاده می شود و تحت مراقبت های ویژه و دارودرمانی مصرف را ترک کرده و بهبود می یابد پس از آن به جامعه بازگردانده می شود اما بدون هیچ برنامه حمایتی و پشتیبانی. آنها فقط رها می شوند به حال خودشان.
این مددکار اجتماعی اضافه می کند: معتادین بهبودیافته هم از جامعه رانده شده اند و هم از خانواده بنابراین مسوولان باید حلقه وصل آنها به خانواده و جامعه را فراهم کنند و آنها را به خانواده شان پیوند بزنند.
او با ارائه پیشنهاد حمایت از خانواده این افراد ادامه می دهد: پیشنهاد می کنم ماهیانه مبلغی به خانواده این افراد تزریق شود تا آنها نیز درگیر پرونده درمان قرار گیرند و با آموزش های مرتبط، شیوه مدارا با فرد مصرف کننده را بیاموزند.
به اعتقاد جوادی، مشکلات این قشر از جامعه بسیار بیشتر از آن است که دولت بتواند به تنهایی آن را رفع کند. بر این اساس او می گوید: به زعم فرمایش رییس جمهور در خصوص پاکسازی شهر از حضور معتادان باید گفت که کارنامه دولت در این پروژه نه فقط در حال حاضر بلکه در تمام دوران گذشته نیز درخشان نبوده است. من پیشنهاد می کنم که دولت سیاستگذاری کند و بخشهای غیردولتی از جمله سمن ها و کلینیک های مددکاری دست به کار شوند و اقدام کنند.
**آنها را به حال خود وامگذارید
یکی از صحنه های بسیار دیده شده این روزها، صحنه پاتوق معتادان رخ سوخته با لباس های مندرس در گوشه گوشه شهر است. تعدادی از آنها مناطق خوش آب و هوا را برای گذران زندگی انتخاب می کنند و گروهی حتی در فاضلاب های شهری جمع می شوند. این انباشت و تجمیع معتادان علتی دارد. آنها تنهایی خود را با امثال خود پر می کنند چرا که نه خانواده یار و غمخوارشان است و نه جامعه. آنها به حال خود رها شده اند.
جوادی به انباشت کلونی معتادان در شهر اشاره می کند و می گوید: یکی از مشکلات شهرها حضور معتادان به صورت کلونی های پراکنده در شهر است و این موضوع یکی از مشکلات جمع آوری آنها است. بنابراین در ابتدا باید بدانیم چرا معتادان به صورت کلونی انباشت می شوند؟
این مددکار اجتماعی اظهار می دارد: بیشتر معتادان به دفعات به مراکز کمپ اعتیاد مراجعه می کنند و پس از ترک، از آن مرکز ترخیص می شوند. ولی بعد از مدت کوتاهی و به دلیل نداشتن حامی و پشتیبان مجددا به پاتوق های مصرف مواد مراجعه می کنند و به این چرخه باز می گردند و این روال بارها و بارها تکرار می شود و نتیجه آن تشکیل کلونی هایی از جنس معتادان می شود.
این عضو هیات مدیره انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر مشکل دار بودن این چرخه ادامه می دهد: رویکرد ما در مقوله اعتیاد نه تنها کامل نیست بلکه در همین حد نیز مشکل دارد. منظور این است که توجه مسوولین بیشتر به رویکردهای پزشکی این معضل اجتماعی و دارودرمانی است . این درحالی است که رویکرد اجتماعی باید بیشتر از دارو درمانی مورد توجه قرار گیرد.
وی در تکمیل این مطلب می گوید: معتادی که با دارودرمانی بهبود می یابد و از مراکز مربوطه مرخص می شود پس از ورود به جامعه هیچ جایگاهی را برای خود پیدا نمی کند و مجددا به مصرف روی می آورد و این چرخه همچنان ادامه پیدا می کند و این حاصل بی توجهی به رویکرددهای اجتماعی موضوع است.
**اما در آخر
ندیدن آنها به معنای نبود آنها نیست. هر چند در این پاکسازی هم فوایدی نهفته است از جمله اثر روانی مثبت آنها بر شهروندان و عدم الگو گیری کودکان و نوجوانان. اما ضروری است که مداخلات مبتنی بر تحقیقات با هدف پیشگیری و ارتقاء از دوران مهد و پیش دبستانی آغاز شود مداخلاتی که مبتنی بر استفاده از پتانسیل خانواده، مربیان، مساجد و رسانه ها باشد. در مجموع در کشور به دلیل نبود خردورزی متعهدانه در مدیریت متمرکز آسیب ها و جرایم و نبود هماهنگی بین دستگاه های مختلف پیشرفت نمی کنیم و تنها به صورت موسمی و برای گزارش آمار اقداماتی صورت می گیرد.