خودکشی از منظر جامعه شناسان و رفتارشناسان اجتماعی هنگامی رخ می دهد که فرد از دایره نظارت اجتماعی خارج شود. این نظارت به معنای تحت نظر بودن نیست، بلکه احساسی است که فرد در جریان اجتماعی شدن به دست می آورد و آن حس مهم بودن وتحت توجه بودن از طرف جامعه است. عدهای میگویند شرایط ایران از نظر خودکشی بحرانی است. فهرستی که این روزها مدام به انتهایش اسم اضافه میشود، انگار ایران را با بحران خودکشی مواجه کرده است.
نقش رسانه ها در افزایش سریالی خودکشی
به گزارش مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران به نقل از روزنامه نسل فردا، دکتر سیدرضا اسحاقی، پزشک اجتماعی در پاسخ به این سوال که چرا در چند ماه اخیر خودکشی به عنوان یک پدیده و آسیب اجتماعی پررنگ تر و مشهودتر شده است، به نسل فردا می گوید: شایع ترین دلیل آن گسترش یأس و ناامیدی در سطح جامعه است. فرقی هم ندارد که این ناامیدی از دل اجتماع بجوشد یا از دل خانواده! متاسفانه شواهد نشان می دهد که سن خودکشی کاهش پیدا کرده و به سن نوجوانی و بعضا در چند مورد هم به سن کودکی تنزل یافته است.
وی در ادامه افزود: رسانه ها در افزایش آمار خودکشی و کاهش سن در این آسیب اجتماعی بسیار می توانند موثر باشند. اعلام این آسیب اجتماعی و نحوه درج و انتشار آن در رسانه ها باید همراه با کارشناسی و ظرافتهای لازم باشد. هر گونه برخورد ناشیانه در رسانه ها با این موضوع، خود میتواند سبب القا و آموزش نحوه خودکشی در میان افراد یک جامعه شود. رسانه ها باید به نحوه و شیوه خودکشی و جزییات مربوط به آن اشاره نکنند. چرا که همواره در هر جامعهای هستند افرادی که به دلیل فشارهای اجتماعی، اقتصادی و مشکلاتی که دارند، پتانسیل گرایش به انجام این عمل را در ذهن خود دارند. بنابراین انتشار ناشیانه خبر مربوط به خودکشی یک نفر و آموزش تلویحی این امر توسط رسانه ها می تواند سبب سوق دادن این افراد به سمت خودکشی شود.
به چنین قابلیتی «اثر القایی یا اثر واگیری خودکشی از طریق رسانه» گفته می شود. تحقیقات نشان می دهد که انتشار نحوه خودکشی یک فرد در رسانه ها خصوصا اگر فرد مشهوری باشد که الگو محسوب میشود، در طی ده روز ابتدایی پس از انتشار خبر میتوانند مسبب افزایش خودکشی های سریالی در جامعه شود.اسحاقی با اشاره به چند عاملی بودن خودکشی اظهار داشت: اینکه رسانه ها تنها یک عامل را به عنوان عامل محرک و قطعی بروز این اتفاق معرفی می کنند، شیوه غلطی است که منجر به افزایش آمار مربوط به خودکشی در جامعه می شود. مثلا وقتی میگویند فلان فرد به دلیل شکست عاطفی یا فقر یا شکست تحصیلی و … خودکشی کرده است و تنها یک عامل را موثر در این امر می خوانند، سبب می شوند افراد دیگری که در شرایط مشابه او واقع شده اند نیز به همذات پنداری با فرد خودکشی کننده بپردازند و تنها با بروز یک عامل منفی در زندگیشان انگیزه آنان برای ارتکاب به چنین عملی افزایش یابد؛ مثلا با یک شکست تحصیلی اقدام به خودکشی کنند.
اختلافات خانوادگی، شایع ترین دلیل خودکشی
این پزشک اجتماعی در پاسخ به این سوال که فکر می کنید کاهش ارتباطات درون خانواده تا چه اندازه در بالا رفتن آمار خودکشی موثر بوده است به نسل فردا می گوید: هر اندازه ارتباطات مولد و موثر در درون خانواده کاهش یابد، قطعا بر بالا رفتن انواع آسیبهای اجتماعی از جمله خودکشی می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. شاید بتوان گفت شایع ترین دلیل خودکشی، اختلافات خانوادگی است که به نوعی منعکس کننده بی ارتباطی و بد ارتباطی در درون یک خانواده است.
خطوط مشاوره تلفنی
وی در ادامه، راه اندازی خطوط تلفن ۱۴۸ و ۱۲۳ به عنوان صدای مشاور را جهت تخلیه هیجانات افراد مثبت ارزیابی کرد و افزود: آمار تماس گیرندگان با این خطوط بالاست که از یک سو باید برای این موضوع ابراز خشنودی کرد که این خطوط برای مردم شناخته شده و مورد وثوق و اطمینان مردم بوده است و از سوی دیگر باید از این تزاید، ابراز نگرانی کرد؛ چرا که بالا بودن تماس گیرندگان نشان از افزایش مشکلات در میان مردم دارد. البته هنوز تحقیق و بررسی علمی در مورد میزان اثرگذاری واقعی این خطوط تلفن مشاوره بر زندگی مردم انجام نپذیرفته است. به این معنا که هنوز مشخص نیست تا چه اندازه این خطوط توانسته دردی را از مردم دوا کند و مرهمی بر زخم های مردم جامعه باشد.
تاثیر سرعت توسعه بر افزایش آمار خودکشی
این پزشک اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی را یکی دیگر از عوامل اصلی افزایش خودکشی در جامعه امروزی خواند و افزود: هر اندازه احساس تعلق اجتماعی در میان افراد افزایش یابد، طبیعتا آمار تمامی آسیب های اجتماعی علی الخصوص خودکشی کاهش خواهد یافت. هر اندازه انسان در یک جامعه طرد شده تر باشد، آمار خودکشی در آن جامعه افزایش بیشتری خواهد یافت. بیشترین آمار خودکشی، مربوط به کشورهایی است که سرعت توسعه در آن بالاست. در جوامعی که سرعت توسعه آنها همگن و متناسب است آمار خودکشی پایین است؛ اما در کشوری که ظرف چندین سال در تلاش برای جبران عقب ماندگی های تاریخی خود است، طبیعتا به دلیل سرعت بالای توسعه عده ای از این سرعت جا خواهند ماند و قادر به همراهی با آن نیستند؛ طبیعتا این موضوع ممکن است با طرد شدگی و پس زده شدگی سایر افراد نسبت به آنان همراه باشد که این امر انزوا و گوشه گیری را برای آن فرد در پی خواهد داشت و این موضوع خود انگیزه ای برای ارتکاب فرد به خودکشی است.
زندگی مرفه اما بی معنا
اسحاقی افزود: افسردگی و یأس دلیل اصلی افزایش آمار خودکشی در سراسر دنیاست. در میان کشورهایی که بالاترین میزان آمار خودکشی را دارند، کشورهایی دیده می شود که در رفاه اقتصادی و اجتماعی هستند. دلیل آن ایدئولوژی و بینشی است که خالی از معنویت و معنای زندگی است که این افراد را با چنین ایدئولوژی به سمت روزمرگی و بی معنایی سوق می دهد. زمانی که معنویت کنار می رود، فرد به نوعی نیهیلیسم فکری و بی معنایی دست می یابد که زندگی را محدود در لذت های دنیوی می یابد و وقتی تمامی این لذت ها را تجربه کرد، به پوچ گرایی و افسردگی خواهد رسید.
تفاوت الگوی خودکشی در ایران و جهان
این پزشک اجتماعی در پاسخ به این سوال که الگوی خودکشی در ایران چه تفاوتی با الگوی خودکشی در سایر کشورها دارد به نسل فردا می گوید: در کل جهان تصمیم و اقدام به خودکشی معمولا سه تا چهار برابر در میان زنان بیشتر است؛ اما خودکشی هایی که منجر به مرگ می شود، در میان مردان سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است. البته استثنایی هم در این میان وجود دارد که در کشور چین آمار خودکشی های منجر به مرگ در میان زنان این کشور بیشتر از مردان است که کشور ما هم متاسفانه آهسته آهسته به این استثنا در حال نزدیک شدن است. به این معنا که آمار خودکشی های منجر به مرگ در میان زنان کشورمان به تدریج در حال افزایش و نزدیک شدن به آمار خودکشی های منجر به مرگ مردان است. در ایران همچنین از هر ۴ سالمندی که تصمیم به خودکشی میگیرد متاسفانه یک نفر موفق به انجام این کار میشود، این در حالی است که در تمام دنیا از بین هر ۲۵ سالمندی که تصمیم به خودکشی می گیرد، اقدام یکی از آنها به طور قطع منجر به مرگ قطعی او خواهد شد. وی در ادامه افزود: ۸۵ درصد کسانی که از خودکشی نجات یافته اند، از این عمل خود ابراز پشیمانی
کرده اند؛ بنابراین بسیار مهم است که یک سیستم هوشمند برای نجات تمامی افرادی که تصمیم به خودکشی دارند طراحی شود و دست چنین افرادی را بگیرد که متاسفانه در ایران کم کاری در این زمینه وجود دارد. در ایران سیستم هوشمندی که مباحث مربوط به خودکشی را لحظه به لحظه رصد کند، هنوز طراحی نشده است.
واکنش افراد در برابر تصمیم خودکشی دیگران چیست؟
این پزشک اجتماعی در پایان در پاسخ به این سوال که اطرافیان یک فرد چگونه می توانند او را از ارتکاب به خودکشی نجات دهند و چه واکنشی باید از خود در برابر چنین فردی نشان دهند، می گوید: در گذشته اعتقاد بر این بود که کمتر از خودکشی صحبت کنید؛ چرا که این امر فرد را بیشتر سمت خودکشی سوق می دهد، اما امروزه تحقیقات نشان می دهد اگر شخصی راجع به اینکه قصد خودکشی دارد برای دیگری صحبت کرد، باید این قصد و نیت را به شوخی نگرفت؛ در واقع صحبت از خودکشی یک نشانه از افسردگی در فرد است که باید جدی گرفته شود. باید فرد مقابل با چنین فردی همدردی و همدلی کند و به درک شرایط او بپردازد و اگر نیاز به مراقبت دارد بیش از گذشته به او توجه نشان دهد و اگر لازم است او را نزد روانپزشک یا روانشناس ببرد. نباید به این دلیل که خودکشی یک انگ اجتماعی منفی است، از چنین فردی دوری کرد یا حرف هایش را جدی نگرفت یا شروع به نصیحت او کرد که «تو خودخواهی! بعد از تو خانواده ات باید چه کار کنند؟!» یا گفتن اینکه «خودکشی گناه کبیره است!» یا تمسخر فرد و گفتن اینکه «تو عرضه انجام کارهای شخصیت را نداری و ترسو هستی می دانم جرئت این کار را هم نداری!» و … تمامی این موارد مسبب جدایی میان فرد و کسی دارد که قصد خودکشی کرده است؛ بنابراین دیگر با او ارتباط نمی گیرد و شرایط بدتر خواهد شد و در نهایت چنین فردی به سمت یک اقدام غلط سوق پیدا خواهد کرد. از میان یک میلیون نفر چیزی حدود ۲۵۰ نفر در طول یکسال حداقل یک بار به خودکشی فکر می کنند و این تعداد چیزی حدود ۵۰ نفر اقدام خود را عملی می کنند که منتهی از این تعداد تنها چند نفر خودکشی منجر به مرگ خواهند داشت؛ بنابراین لازم است اطرافیان این ۲۵۰ نفر مراقب آنان باشند و از شیوه های درست، آنها را به زندگی و نشاط بازگردانند تا هرگز فکر خود را عملی نسازند.