جای خالی فعالان اجتماعی در لیست کاندیدهای منتخب شوراهای شهر
شهرهای گسترش یافته امروزی با شهرهای گذشته تفاوت بسیاری دارند؛ در شهرهای امروزی به طور عمده تولید بی هدف، گسترش بدون حد و مرز، به شهرشخصیتی به مثابه یک کارخانه، یک راه آهن و یک زاغه داده است. شهرها باید به گونه ای مدیریت شوند که جای ترس و اضطراب برای شهر و مردم شهر باقی نگذارند. در این گذر است که باید بر این نکته تأکید کرد که شهرنشینی و مدیریت شهری باید با رشد معیارها و رفاه اجتماعی توأم باشد. باید در تدوین برنامه های مدیریت توسعه ای و برنامه های منطقه ای و کشوری، جایگاه شهر و مدیریت شهری به روشنی تبیین گردد. باید مشخص شود که برنامه های مختلفی که در سطح شهر اجرا می شود، چگونه بر آن تأثیر می گذارد و چگونه برنامه ای را باید تنظیم کرد که برنامه های توسعه شهری و منطقه ای را بدون یکی از مشکلات شهرهای امروزی، وجود محله های ناباب و زاغه نشین و فاقد هر گونه رفاه یا تسهیلات اجتماعی است.
بنابراین در ابتدا نیاز به آن است که در کنار برنامه ریزی برای شهرها به برنامه نویسی اجتماعی توسط متخصصین مددکاری اجتماعی نیز پرداخت. منظور تدوین برنامه هایی در جهت رفاه اجتماعی، حفاظت از شهر در برابر منفعت طلبی ها، توجه به ساختار اجتماعی و کالبدی و حفظ نظم و شکل توسعه شهر، حفظ ارزش های اجتماعی و تدوین برنامه به منظور بهبود محیط کالبدی معنی شود. در این مورد وظیفه مدیریت شهری ایجاد تسهیلات و رفاه اجتماعی، رعایت ضوابط کاربری زمین، جلوگیری از قالبی شکل گرفتن کالبد شهرها و ایجاد ساختار قانونمند تشکیلاتی آن ها است.
باید با ایجاد تسهیلات اجتماعی برای تمام اقشار جامعه شهری، فرصت های مناسب را به حداکثر رساند و محیط شهری را در جهت عرصه ها و ارزش های فرهنگی و انسانی ارتقا بخشید. شهرها به طور باری به هر جهت رشد یافته اند، ارتباط خود را رفته رفته با گذشته خود از دست می دهند. مشکلات زندگی شهری، فرصتی در جهت بروز ارزش های انسانی باقی نمی گذارد و شهرها، فضایی برای کار و خواب و بدون انسجام اجتماعی گردیده اند. همه نوع وسایل زندگی در عرصه های شهری آماده شده؛ بزرگراه ها و خیابان ها در کوتاه ترین زمان، فاصله بین نقاط مختلف شهر را با یکدیگر مرتبط می سازد و این درست همپای دور شدن انسان ها از یکدیگر است که فاصله های روحی و روانی بین آن ها را روز به روز بیشتر می کند. هر برنامه عمرانی و هر اقدامی که به گسترش کالبدی یا رفاه شهری می انجامد، باید به نحوی عمیق مورد توجه قرار گیرد، تا در این رهگذر جایگاه انسان و ارزش های انسانی را ارج نهاده و مرتبت دهد. منظور آن است که مدیریت شهری تشخیص دهد که چه چیزهایی برای سلامت زندگی در شهرها لازم و چه چیزهایی مضر است. مدیریت شهری، در ابتدا و با حفظ اصول باید برای این مسائل به چاره اندیشی بپردازد. در این زمینه اشراف بر مسائل اجتماعی و ارزش های فرهنگی، تنظیم برنامه های اعتدال بخش شهر، سلسله مراتب کاربری زمین، اعتدال در سکونت و نیازمندی های شهری، حفظ هویت ها و ارج نهادن به آن ها، آموزش، رفع مشکلات و عوارض اجتماعی، رفع بیکاری، کاهش جرم و جنایت، رعایت حقوق شهروندی، زیبا سازی بصری و حفظ سیمای شهری، تأمین نیازمندی های عمومی و زیربنایی، نظارت بر زمین و ساختمان از جمله وظایف انکارناپذیر مدیریت شهری است. امروزه، مدیریت شهری در جهان تحول اساسی یافته است. شهرها برای آن مدیریت می شوند که بتوانند رفاه و آسایش ساکنان خود را تأمین سازند. مدیریت شهری امروز جهان دارای تشکیلات وسیعی شده و مهمترین نقش را در موفقیت انواع برنامه ها و طرح های توسعه شهری و همچنین رفع نیاز جمعیت، جریان عبور و مرور در شهر، رفاه عمومی، مسکن، کاربری زمین، تفریح، فرهنگ، اقتصاد، تأسیسات زیربنایی و امثال آن ها بر عهده دارد. مدیریت شهری در سایه پیشرفت علم مدیریت، بکلّی متحول گردیده است.
شوراهای شهری مدافع برقراری اعتدال در شرایط زیست شهری هستند. آنان برگزیده اقشار مختلف شهر هستند که باید بر نیکبختی مردم، رفع نیازمندی های آنان و گسترش زمینه های رشد و تعالی شهر بیاندیشند. جای خالی دیدگاه مددکاری و مسئولیت اجتماعی در همه ادوار شوراهای اسلامی شهر تهران و شهرهای بزرگ، تخصص اجتماعی از کمترین خاستگاه و توجه بین متخصصین کاندید دیده شده است. به عنوان لزوم تحول مدیریت شهری صرفاً تخصصهای عمرانی، مدیریتی و در سالهای اخیر فعالیت فراجناحی سیاسی (اصلاح طلب – اصولگرا) و لزوم ورود به لیستهایی که گاهاً با لابی ایجاد شده اند و یا مشهوریت در رسانه های بصری (ورزشکاران و هنرمندان و بطور کلی سلبریتی ها) شانس بیشتری نسبت به فعالین اجتماعی بین اقشار مختلف مردم دارند. متأسفانه کمتر مورد توجه سیاستگذاران در حوزه شهری قرار گرفته اند. شانس حضور در شوراها صرفاً حضور در لیستهای سیاسی (اعم از چپ و راست) و یا سلبریتی بودن (مشهوریت برای عوام مردم) بدون در نظر داشتن تحصص های لازم در حوزه شهری مشهود است. بالاخص مهجوریت متخصصین و فعالین اجتماعی که همیشه به دور از هیاهوی مشهوریت و مطرح شدن در ارتقاء سطح اجتماعی شهر کوشیده اند و در جهت حفظ ارزش های شهر و مردم شهر کوشیده اند. قشر محروم و آسیب دیده این فعالین را بیش از سیاسیون می شناسند و البته تأثیر گذاری کمتری در شانس ورود نمایندگان اجتماعی در شوراها دارند.
جان کلام آن است که کارآیی مدیریتی شهر در چارچوب مسائل اجتماعی و اقتصادی آن رخ می نماید. در این زمینه، مدیریت شهری علاوه بر آن که باید حافظ منافع شهرها باشد، باید برنامه هایی را تدارک ببیند و تحقق بخشد که نتیجه آن به ارتقاء سطح فرهنگ عمومی، حفظ ارزش های اجتماعی و فرهنگی مثبت، اعتدال در زیست سالم مردم، رفاه عمومی و اجتماعی، سلامت جامعه، زمینه سازی و مشارکت در حل مشکلات مسکن، بیکاری، جرم و جنایت، اعتیاد، تفریح، تحصیل، رفت و آمد و مانند آن ها منجر شود. علاوه بر نهادهای ذیربطی که در زمینه های آموزش، درمان، رفاه، درآمد و فرهنگ تصمیم می گیرند، مدیریت شهری باید زمینه های تحقق اهداف مورد نظر در این عرصه ها را آماده نماید. از جمله نکات بسیار مهم دیگر، تنظیم طرح ها و لوایح توسط متخصصین به منظور تقدیم به دولت و مجلس است. تصویب قوانین و مقررات عمومی برای اداره امور شهرها و برحسب مواردی که بتواند در لوای آن ها شرایط شهرها را سامان بخشد، نقش مؤثری در ایفای پرواز درست مدیریت شهری دارد و آیا در سالهای اخیر فعالین اجتماعی که با حضور مستمر و کارآمد بین اقشار آسیب دیده از نواقض و نواقص قانون و احقاق حقوق شهروندی بین ضعیف ترین قشر شهر مطلع هستند در شوراهای شهر و مجلس نماینده موثر بوده اند؟ البته در سطح کشور قوانین مصوب به اندازه کافی وجود دارد، ولی با توجه به شرایط روز، آن ها نیز می بایست متناسب سازی شوند و به نسبت نیازهای جدید، موضع جدیدی اتخاذ کنند. مدیریت شهری در لوای قانون معنا پیدا می کند، و به منظور بهبود وضع شهرها و ارتقای سطح مدیریت شهری، ابتدا باید به تحول در قوانین و مقررات و ضوابط اداره امور شهرها همت گمارد. بر این اساس است که شهرها به هنر مدیریت شهری و زیور دانش شهرسازی مجهز خواهند گردید.
سمیرا مهدوی؛ فعال اجتماعی حوزه زنان و کودکان
مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران